مردم دو درجه!
در این وانفسای آلودگیهای تنفسی و قطع برق و آزردگی مردم، راه حلهای مختلفی از سوی مدیران ارشد و سایر افراد پیشنهاد شد. گروهی از هموطنان عقیده داشتند و دارند که این خلأ و کاستی از ناحیه دولت ایجاد شده است و باید توسط خود دولت راهحلهای مناسب برای آنها یافته و اعمال کند.
در این میان جناب رئیسجمهور به عنوان بالاترین مدیر اجرایی در کشور راهحلی پیشنهاد کردند که خیلی متفاوتتر از راهحلهای اکثریت نبود. ایشان گفتند اگر هر هموطن دودرجه از میزان حرارت خانه خود کم کرده و چراغهای اضافی را خاموش کند، رقم قابل توجهی از انرژی مصرفی کم شده و دیگر نیازی به قطع برق و بروز آسیبهای مالی وجانی در کشور نخواهد بود. در اماکن عمومی مثل مترو و اتوبوس و امثالهم مطالبی شنیده میشدند که براساس جمع بندی اکثریت میشود گفت، که مردم عقیده دارند، چرا باید مردم و اقشار فرودست تاوان لوستر چندین شعله منازل بزرگ و خانههای دوبلکس و تریبلکس برخی ازمابهتران را بدهند؟
هم آنها که نورپردازیهای خیرهکننده ساختمانها و تابلوهای آنها هر کدامشان قیمت و هزینه چندین خانه جنوب و شرق تهران را کفاف است. اینها همان چند درصد محدود هستند که از چهار درصد تا ۱۰درصد را شامل میشوند. خانههایی را میشناسم که در این چند روزی که سرما به حداکثر رسیده و اصطلاحا فقیرکش شده با لباسهای تابستانی خود و خانوادهشان درخانه هستند و در مقابل اعتراض یا سوال بعضی از شهروندان و همسایگان با کمال وقاحت و بیشرمی بیان میکنند، دارندگی و برازندگی ویا چهاردیواری و اختیاری! به عنوان دومین دارنده منابع خدادادی گاز طبیعی چرا باید با جامعه ما مثل کشورهای اروپای غربی و شرقی که منابع گازیشان بسیار اندک و حتی صفر است، معامله شود؟ مردم قانع از صفهای چندهزار نفری نفت و گاز در دوران جنگ عبورکرده، سهمیه بندی و کوپن را دیده و تحمل کردهاند، ولی فرزندان ما میگویند حالا که جنگ نیست و ما در صلح و آرامش هستیم پس این مشکلات و کاستیها برای چیست؟ عدم برنامهریزیهای درست و کاربردی، فقدان مدیریت اصولی، کاهش روزافزون اعتماد اجتماعی اختصاص به دولت پزشکیان نداشته و به دورانهای قبل البته نه دوران قاجار و امثالهم، برمیگردد. اگر یک یا چند فقره از اختلاسهای توانفرسا به خزانه مردم و بیتالمال برگردد و با عاملان کجرویها و خیانتها مثل مجرمان رفتار گردد، بهزودی خواهیم دید این افراد سیریناپذیر چگونه بر جای خود خواهند نشست. مردم اگر بدانند و یقین کنند که مدیران ارشد نظام نیز همانند ما زندگی میکنند، تحمل مشکلات برای آنها سادهتر میگردد. البته هستند مدیرانی که زن و فرزندان آنها برای خرید کمترین مایحتاج خودشان، بازارها و بوتیکهای لندن، پاریس و یا استانبول و سایر ممالک را زیر پا میگذارند. این قشون شوم و وطن فروش به وطن ضربه میزنند، کسانی که نه پای حرکت دارند و نه دست دستگیری. اگر کسی تصور کند تا انتهای دنیا زنده خواهد بود و جاویدان، سخت در اشتباه است. چرا که هیچکس نمیداند شب یا روز و بیدار یا درخواب سیر یا گرسنه خواهد مرد. بزرگترین راز خلقت مخفی بودن زمان مرگ است.
*دکتر مجید ابهری
آسیبشناس اجتماعی
ارسال نظر