اسماعیل کهرم در گفتوگو با «آرمان ملی»:
ناترازی انرژی میراث دولتها
آرمان ملی- احسان انصاری: در هفتههای اخیر خاموشی برق منازل در حالی رخ میدهد که اذهان عمومی با یک سؤال جدی مواجه شده سؤال این است، چرا ایران به عنوان بزرگترین دارنده منابع هیدروکربوری دنیا دچار ناترازی انرژی شده است؟ به نظر میرسد ایران به دلیل تحریم و برخی سوءمدیریتها نتوانسته ظرفیت بالقوه این منابعِ زیرزمینی را بالفعل کند و تولید انرژی ایران کم است.
یعنی اگر ایران بتواند نفت و گاز و سپس برق بیشتری تولید کند، قطعاً دچار ناترازی انرژی نخواهد بود. در حال حاضر میزان ناترازی برق و گاز در پیک مصرف به ترتیب 33 و 35 درصد از ظرفیت تولید کشور است و ناترازی بنزین و گازوئیل به ترتیب به 20 و 5 درصد از توان تولیدی این دو حامل انرژی رسیده است. طبق محاسبات ناترازی انرژی سالانه رقمی نزدیک به 20 میلیارد دلار به کشور خسارت میزند که 2 برابر سهم دولت از درآمدهای نفتی در سال 1404 است. از سوی دیگر آلودگی هوا نیز ادامه دارد و در روزهای اخیر تهران به عنوان آلودهترین شهر جهان شناخته شده است. این در حالی است که دلایل تعطیلیهای مکرر نیز برای افکار عمومی همراه با ابهام بوده است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوعات با دکتر اسماعیل کهرم فعال محیط زیست گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
*یکی از مهمترین چالشهای پیش روی دولت پزشکیان عبور از ناترازی انرژی و مدیریت شرایط انرژی کشور بوده و به نظر میرسد دولت در این زمینه با چالشهای جدی مواجه است. به نظر شما تصمیماتی که تاکنون دولت پزشکیان در زمینه مدیریت انرژی گرفته چقدر موفقیتآمیز بوده است؟
وضعیتی که امروز در زمینه انرژی با آن مواجه هستیم میراث ویران شده است که به دولت پزشکیان رسیده و در مدت چندماه به وجود نیامده است. من فکر میکنم پزشکیان در حالی که جراح قلب بوده و وضعیت خوبی نیز در آن زمینه داشته کار اشتباهی کرده که آن کار مقدس را رها کرده و در وضعیت کنونی وارد سیاست شده تا به عنوان رئیسجمهور انتخاب شود. این در حالی است که هنوز چند ماه از ریاست جمهوری پزشکیان نگذشته، نشانههایی وجود دارد که به نظر میرسد وی از ورود به سیاست پیشمان شده است. در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری نیز کسانی که اطراف آقای پزشکیان بودند به من گفتند در تلویزیون حضور پیدا کنید و از آقای پزشکیان حمایت کنید که من قبول نکردم و گفتم شرایط برای ریاست جمهوری ایشان فراهم نیست و ایشان نمیتواند به اهدافی که مورد نظر دارد دست پیدا کند. کشور در شرایط خاصی قرار دارد و چالشها و بحرانها به صورت زنجیروار و بهم چسبیده به امروز رسیده و وضعیت کنونی برای کشور رقم خورده است. نکته دیگر اینکه در هیج کجای جهان هنگامی که دولت تصمیمی میگیرد در مدت چند روز آن را تغییر نمیدهد. دولت پزشکیان عنوان کرد به دلیل به مخاطره افتادن سلامتی مردم دیگر مازوت نمیسوزانیم، اما پس از مدتی که خاموشیها افزایش پیدا کرد و اعتراضات مردن بیشتر شد، از تصمیم خود عدول کرد و دوباره به روند گذشته که مازوتسوزی بود برگشت. این چه نوع تصمیمگیری است؟ پزشکیان شاید جراح قلب خوبی باشد، اما هنوز سیاستمدار خوبی نشده است.
*به نظر شما چرا پزشکیان ناچار شد تصمیم خود را در زمینه مازوتسوزی تغییر دهد؟ آیا در صورت ادامه همان تصمیم اعتراضات مردمی بیشتر میشد و به همین دلیل دولت از تصمیم خود کوتاه آمد؟
در چند دهه قبل کشور بنیه خوبی داشت و چنین مشکلاتی بروز نکرده بود و ما با چنین چالشهایی مواجه نبودیم، اما در طول زمان و با افزایش جمعیت و البته برخی سوءمدیریتها و اشتباهات در تصمیمگیریهای مهم باعث شد که شرایط فعلی کشور را تضعیف کند. ایران کشور غنی است که از هر نقطه از آن جواهر بیرون میآید و دارای منابع خدادادی زیادی است. ایران پس از روسیه دارای رتبه دوم ذخیره گاز در جهان است. پرسش مهم این است که چرا در شرایطی که ما چنین ذخایر عظیمی داریم باید در نیروگاههای خود مازوت بسوزانیم؟ هنگامی که ما نفت را از زمین استخراج و آن را تصفیه میکنیم، اولین محصولی که از نفت تولید میشود سوخت جت است که سوخت تمیز و با کیفیتی است. پس از آن بنزین با سرب و بیسرب تولید میشود و در مرحله آخر به مازوت تبدیل میشود. در واقع مازوت ته دیگ نفتی است که از زمین استخراج میشود و دیگر قابل استفاده نیست. به مازوت نفت سیاه یا نفت کوره نیز گفته میشود. اگر به این فرایند توجه کنیم متوجه میشویم که از هنگامی که نفت از زمین استخراج میشود تا زمانی که به مازوت تبدیل میشود آلودهتر میشود. در واقع مازوت بیشترین آلودگی را دارد و به سلامت انسان آسیب میزند و مهمترین پیامد آن افزایش سرطان خواهد بود. تاکنون در آزمایشگاههای زیادی مازوت را روی خرگوش و موش آزمایش کردهاند که نتیجه آن سرطان گرفتن این حیوانات و در نهایت مرگ آنها بوده است. مازوت دارای آلایندگی زیادی است و به همین دلیل اگر در آب یا خاک وارد شود آب و خاک را آلوده میکند. این وضعیت درباره هوا نیز وجود دارد و اگر دود ناشی از سوختن مازوت در هوا منتشر شود، آلودگی زیادی ایجاد میکند که برای سلامت شهروندان خطرناک است. در ایران از مازوت برق تولید میکنند. در واقع ما از مازوت به عنوان سوخت نیروگاهها استفاده میکنیم و به پیامدهای آن توجه نمیکنیم. البته مازوت را در تابستان هم میسوزانند اما تابستان گرم است و به آسانی قابل تشخیص نیست. دودی که ناشی از سوخت مازوت است در تابستان مانعی ندارد که بر فراز شهر تهران رفته و خارج شود ولی در زمستان وارونگی یا اینورژن پیش میآید. وقتی لایه هوای سرد از سر کوهها به تهران میرسد، مانند یک دمکنی عمل میکند و اجازه فرار هوای گرم را نمیدهد. هوای گرم به مانع هوای سرد برخورد کرده و برمیگردد و در نتیجه اتومبیل و یقه سفید رنگتان به رنگ دودی درمیآید.
وقتی لایه هوای سرد از سر کوهها به تهران میرسد، مانند یک دمکنی عمل میکند و اجازه فرار هوای گرم را نمیدهد. هوای گرم به مانع هوای سرد برخورد کرده و برمیگردد
*به هر حال پزشکیان خود پزشک است و باید سلامتی مردم برای وی در اولویت باشد. آیا شرایط سیاسی اجازه نمیدهد وی تصمیم صحیحی در این زمینه بگیرد؟
پزشکیان خودش پزشک است و به همین دلیل انتظار مردم این است که به فکر سلامتی مردم باشد. این در حالی است که با توجه به اینکه اغلب مردم از پیامدهای مازوتسوزی و مشکلات بعدی آن اطلاع ندارند، سیاستمداران باید منافع مردم را بر منافع خود ارجح بدانند و به هر شکلی که میتوانند باید مازوتسوزی را متوقف کنند. من خودم در آزمایشگاه دیدهام که هرچه خرگوش و موش در معرض مازوت قرار گرفتهاند در نهایت سرطان گرفته و از بین رفتهاند. هنگامی که دولت تصمیم خود را در زمینه مازوتسوزی تغییر داد عنوان کرد ما از مازوتی استفاده میکنیم که میزان گوگرد آن کم باشد. این در حالی است که این نوع اظهارنظرها مقرون به واقعیت نیست. سوالی که از آقای پزشکیان داریم این است که شما به دنبال توافق و وفاق ملی بودید، از این رو نباید روش خود را تغییر دهید و با کسانی همراه شوید نشان دادهاند سلامتی مردم برای آنها اهمیت ندارد. ما دومین ذخایر گاز جهان را در اختیار داریم و نباید به وضعیتی دچار شویم که به مدت طولانی مازوت بسوزانیم. آیا از این وضعیت نمیتوان چنین برداشت کرد که دیگر به اندازه کافی گاز نداریم؟ به هیچ وجه نباید ثروت و سرمایه کشور حیف و میل شود و برای مردم کشور فایده نداشته باشد. چرا کشور ما باید به بیپولی دچار شود؟ با بیپولی نمیتوان کشور را اداره کرد و به همین دلیل روزبهروز کشور با چالشهای سختتری مواجه خواهد شد.
*دلیل قطعی برق و تعطیلیهایی که به وجود آمده چیست؟ آیا چنین روندی در کشورهای توسعه یافته هم دیده میشود؟
خیر، تا جایی که اطلاع دارم در هیچ کجای جهان کشور را به این راحتی تعطیل نمیکنند. الان یک هفته است که کشور را با چنین دلایلی تعطیل کردهاند و کسی به این فکر نمیکند که این تعطیلیها چه بلایی بر سر صنایع ما وارد میکند. در کشورهای توسعه یافته اگر دو ساعت صنایع تعطیل شود، با چالشهای جدی مواجه میشوند. چنین اتفاقاتی که در کشورمان رخ میدهد، در دیگر کشورهای جهان سابقه ندارد. البته کشورهای جنگزده وضعیت دیگری دارند. نکته دیگری که وجود دارد این است که تکنولوژی صنعت برق ما همچنان آن چیزی است که از گذشته به ما رسیده و در طول این سالها ما نتوانستهایم تکنولوژی صنعت برق را روزآمد کنیم. دولت در شرایط سختی قرار دارد که نفت را به صورت قاچاقی و با قیمت کمتر به فروش میرساند. مساله این است که این وضعیت باید تمام شود. دولت بیپول است و بیپولی نیز امالمفاسد است. امروز ما به اندازهای که به برق نیاز داریم تولید نمیکنیم و این همان چیزی است که مدیران از آن به عنوان ناترازی نام میبرند. این ناترازی در بخشهای دیگر جامعه نیز وجود دارد و دلیل اصلی آن نیز برخی سوءمدیریتها، ندانمکاریها و تصمیمات نادرست است.
ارسال نظر