رفع اختلافات و حل مناقشات
از مشکلات مهم کشور از جمعهای کوچک گرفته تا سطح دولت اختلاط و درهم آمیختگی اصول و فروع و بدیهیات با احتمالات و ابهامات است.
برای رفع و حل اختلافها، مناقشهها، تضادها و حتی دشمنیها از یک سر محور که میتواند تسلیم یک طرف در مقابل طرف دیگر باشد تا انتهای محور که جنگ و خونریزی است، گزینههای متفاوتی وجود دارد. ارباب خرد، اندیشه، بصیرت، تجربه و دلسوزی لازم است با مطالعه دقیق و مشورت با اهل فن و تخصص گزینهای را انتخاب کنند که با کمترین هزینه بیشترین بازدهی را به همراه داشته باشد. بجز اهالی افراط و تفریط و یا خود باختگان و یا صاحبان عجب و غرور که یا تسلیم بیچون و چرا میخواهند و یا جنگ و ستیز، به عبارت دیگر طرفداران فرضیه صفر و صد، افراد دیگر بنا بر دانش و آگاهی و نوع تربیت به دستجات مختلفی تقسیم میشوند که اصولا وجه اشتراک آنان مذاکره و یا طلب وساطت از افراد و یا مجامع مورد اعتماد است که حالت درستتر مذاکره و استفاده از وساطت و داوری است. اگر به درستی نگاه شود علت اصلی طرفداران فرضیه تسلیم و جنگ ترس است و بالعکس حامیان گفتوگو و مذاکره و مناظره دارای شهامت و قدرت استدلال و منطق قویتری هستند که نگرانی از روبهرو شدن با چالش ندارند. شرایط زمانی و مکانی و عوامل موثر محیطی در شکل دادن قدرت و جهت انتخاب خیلی موثر است. بعد از مقدمه که کمی هم طولانی شد زمان حال حاضر و شرایط حاکم بر کشور و وضعیت منطقه و پیروز انتخابات آمریکا و تجربه پرهزینه تاریخ گذشته، نشان میدهد کشمکش ایران آمریکا و ستیزهایی از این قبیل برنده قطعی نداشته و در صورت ادامه بسیار پرهزینه خواهد بود. لذا از این زاویه اکنون میتواند نوبت مذاکره با اروپا و آمریکا باشد. سوال جدی که مخالفان مذاکره باید واضح و روشن جواب دهند این است که چرا مواضع کشورهای انگلیس، فرانسه و آلمان و کانادا و استرالیا از خود آمریکا تندتر شده است؟ اگر از دیدگاه افراطیون، راه حل فقط ادامه تنش، دعواها و دستیابی ایران به سلاح هستهای است، منطقی آن بود که این مسائل و این دیدگاه توسط کاندیدای آنها در انتخابات آشکارا بیان میشد و چنانچه مورد استقبال اکثریت رای دهندگان قرار میگرفت در آن صورت تمام توان کشور در پی رسیدن به آن اهداف قرار میگرفت. اما صاحب شعارهای برچیدن تحریمها، عضویت در FATF و ارتقای سطح روابط رای آورده و کاندیدای آن انتخاب شده است و دکتر پزشکیان میباید به وعدههای خود عمل نماید. علاوه بر آن در زمان انتخابات وضع غزه، حزبا...، مقاومت و مطالبات فلسطینیها اصولا با شرایط اسفناک فعلی قابل مقایسه نبود. اکنون دولت بر سر کار بدهکار اکثریت قاطع ملت دایر بر تحقق شعارهای آقای رئیسجمهور است که تنها از طریق مذاکره هوشمندانه و مقتدرانه و منطقی قابل تحقق است. اگر مخالفان مذاکره و توافق بر سر پرونده هستهای از باب سیاست و قدرت چانهزنی بیشتر طرف ایران در مذاکرات است اشکالی ندارد، اما اگر به طور جدی مخالفند، اولا در برابر رای اکثریت تسلیم باشند و ثانیا اگر بر ادعای تبعیت محض از مقام رهبری استوارند، به انتخاب آقای دکتر علی لاریجانی توسط مقام رهبری و اظهارات و مواضع ایشان توجه کنند. باید از خود سوال کنند که آیا طولانی کردن مدت مذاکرات و افزودن بر درجه غنیسازی اورانیوم به مصداق هدر دادن فرصت و هزینههای کلان کشور نیست؟
*علیمحمد نمازی
فعال سیاسی اصلاحطلب
ارسال نظر