«آرمان ملی» از وضعیت متکدیان پایتخت گزارش میدهد
تکدیگری، دروغی پردرآمد
آرمان ملی- شفق محمدحسینی: درحالی مدام شهرداری از جمعآوری متکدیان در سطح شهر تهران خبر میدهد، که به هرگوشه و خیابانی از شهر نگاهی میاندازی، افرادی را مشاهده خواهی کرد، که قصد تکدیگری دارند.
از وسایل حمل و نقل عمومی چون مترو و اتوبوس گرفته تا پیادهروها، دیگر تکدیگرایان را تنها سر چهارراهها نمیبینی. آنها در قسمتهای مختلف شهر دیده میشوند. حتی گاهی وقتی خودرویت را کنار پیادهرو پارک میکنی، بیهوا کنار پنجره پیدایشان میشود و درخواست کمک میکنند.
هرچند سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران به گفته سیدمحمد نقیب مدیرعامل این سازمان، اقدام به کاریابی برای متکدیان نیازمند میکند، اما انگار درآمد تکدیگری برای این افراد، بیش از کار در مشاغل دیگر است. طبق آماری که نقیب درباره آمار متکدیان پایتخت که بر اساس اجرای طرح ساماندهی متکدیان به دست آمده، به خبرآنلاین میگوید: در طول ۳ سال گذشته در اجرای این طرح، در سال ۱۴۰۱ چهارصد و نود و دو متکدی، در سال ۱۴۰۲، پنج هزار و سی و یک متکدی و در سال جاری نیز تا ابتدای آذر ماه ۴۶۵۴ متکدی در خیابانهای تهران شناسایی، جمعآوری و ساماندهی شدهاند.
همچنین نقیب شمار متکدیان حرفهای شهر تهران در سال جاری تا ابتدای آذرماه را ۹۱۹ نفر برشمرد و بر اساس این آمار تعداد متکدیان حرفهای پایتخت، امسال نسبت به سال قبل (۱۷۷ متکدی حرفهای در سال ۱۴۰۲) افزایش ۵ برابری داشته است. وی در ادامه در تعریف متکدیان حرفهای با بیان اینکه افرادی که هرروز اقدام به تکرار این عمل کنند، که براساس قانون جرم است، افزود: از طریق بررسی گردش حساب روزانه آنها مشخص میشود که به طور سازماندهی شده و البته به صورت باندی و یا فردی به گدایی مبادرت میکنند.
برخوردقضایی
نقیب از اجرای ۴ مرحله طرح ساماندهی متکدیان پایتخت خبر داد و بر این عقیده است که با اجرای این قبیل طرحها و جمعآوری متکدیان از خیابانها، شمار گداها و متکدیان تهران کاهش پیدا میکند. مدیرعامل سازمان خدمات و مشارکتهای اجتماعی شهرداری تهران در پاسخ به اینکه پس از جمعآوری متکدیان چه اقداماتی صورت میگیرد، گفت: «متکدیان حرفهای به مراجع قضائی ارجاع داده میشوند و در مقابل متکدیان واقعی که نیازمندی آنها احراز شود، به نهادهای حمایتی مثل کمیته امداد، بهزیستی و دیگر دستگاههای مسئول معرفی میشوند و مورد حمایت قرار میگیرند.»
متفاوتتر از گذشته
مسالهای که بیش از گذشته درمیان افرادی که به تکدیگری مشغول هستند، مشهود است، نحوه رفتار و در برخی موارد ظاهر این افراد است. در گذشته اغلب این افراد با پوششی مندرس و سر و روی سیاه مشاهده میشدند، اما امروز در سطح شهر تهران حتی دیگر شهرها افرادی را مشاهده میکنیم که ظاهر نسبتا مناسب و موجهی دارند، اما به تکدیگری مشغولند.
در یکی از فرعیهای منتهی به بلوار کشاورز، به محض اینکه خودرویی پارک میکند، یا عابری عبور میکند، مرد جوانی نزدیک میآید و با بیان اینکه وسایلم را گم کردم و از شهرستان آمدم و پول ندارم، درخواست کمک میکند. این فقط مربوط به این فرد و این خیابان نیست، این اتفاق به دفعات در خیابانهای مختلف تهران تکرار میشود. اما همین فرد را در یک فاصله زمانی کوتاه، دوبار مشاهده میکنم. هرچند او مرا به خاطر نمیآورد، اما همین که بار دوم میگویم من شما را قبلا هم اینجا دیدم، با بیان اینکه حتما اشتباه دیدید، دور میشود و میرود سراغ عابر بعدی. اما تکدیگری، لااقل در پایتخت به روشهای مختلفی دیده میشود. یکی از آن استفاده از کودکان است که گفته میشود، این کودکان را افراد سودجو از خانوادههای کمبضاعت به صورت ساعتی اجاره میکنند. اما در این زمینه نه آماری در دست هست، و نه خبر موثقی. فردی هم تا به امروز این مطلب را تکذیب نکرده است. حتی در گذشته بیان میشد که به این کودکان داروهای آرامبخش میدهند، تا به خواب روند. کودکانی که هیچ از سرنوشت تلخ آینده خبر ندارند، که همین داروها میتواند آنها را به فردی معتاد تبدیل کند. اما زن جوانی که در یکی از خیابانهای تهران، با کودکش به تکدیگری مشغول است، میگوید فرزند خودم است. میگویم اما هیچ شباهتی به شما ندارد، داد میزند که قصد کمک نداری برو، اسفند دودکن پر از دود و چرکش را هم جلوی صورتم تکان میدهد و میرود.
پیرزنی در یکی از واگنهای مترو، هرروز دیده میشود. چادر سیاهی بر سر دارد و مدام میگوید که فرزند بیماری دارم. اما میان درخواست کمک، گاهی هم تهدید به لعن و نفرین میکند، که اگر میخواهید دعای خیر همراه خودتان و خانودهتان باشد، باید کمک کنید! گاهی هم تهدیدهایش جواب میدهد و افراد بیشتری دست در جیب خود برده و اسکناسی درمیآورند. اما در همین خط فروشندگان مترو میگویند که این زن از سه سازمان مختلف مستمری دریافت میکند، باز مردم زودباور به او کمک میکنند.
برخی افراد هم که دارای ناتوانی جسمی حرکتی هستند، یا بعضا دیده میشود که زخمهای عمیقی دارند، اقدام به تکدیگری میکنند، که این افراد به خصوص در مترو دیده میشوند. فردی که بر روی ساق پایش زخمی عمیق و باز دارد، کف مترو درازکشیده است و با حالتی که برخی مسافران را وحشتزده میکند، درخواست مبلغی پول میکند. اما نکتهای که بیشتر به چشم میآید، این است که مردم به افراد سالمند بیشتر کمک میکنند، با ذکر این نکته که حتما توان کارکردن ندارند، مگر میشود کسی درآمدی داشته باشد و با این سن بیاید و درخواست پول کند؟ این را در جواب افرادی میگویند که به آنها تذکر میدهند، به فردی که نمیشناسید و از وضعیت زندگیاش خبرندارید، کمک نکنید.
اما داستان پیچیده متکدیان در سطح شهر، نه با جمعآوری آنها حل میشود و نه با آماری که از آنها داده میشود، شاید در کنار فرهنگسازی، نیازمند اجرا شدن جدیتر قانون هستیم. باید برای مردم این مساله نهادینه شود که نباید از روی دلسوزی اقدامی را انجام داد که در نهایت به یک ناهنجاری تبدیل خواهد شد. حتی اگر میان این افراد، افراد نیازمندی هم باشند، با این اقدام افراد سودجو، دیگر قابل تشخیص نخواهند بود.
ارسال نظر