حسین انصاریراد در گفتوگو با «آرمان ملی»:
ریاست جمهوری پزشکیان علامت تغییر در حاکمیت بود
آرمان ملی- احسان انصاری: «ترامپ یک تاجر است و هنگامی که مذاکره میکند برای گرفتن امتیاز است. این یک واقعیت است که باید به آن توجه کرد. اگر قرار است مذاکرهای صورت بگیرد باید نوعی بده و بستان صورت بگیرد نه اینکه انتظار داشته باشیم تنها از ترامپ امتیاز بگیریم.
برخی همواره گمان میکنند که آمریکا و کشورهای غربی به دنبال فروپاشی و سرنگونی نظام سیاسی در ایران هستند در صورتی که این تصور با سوالهای متعدد مواجه است. البته در سطح منطقه ممکن است برخی کشورها به دنبال فروپاشی و تغییر نظام سیاسی در ایران باشند که دچار اشتباه بزرگی هستند. در شرایط کنونی نیز آمریکا و کشورهای اروپایی به تغییر نظام سیاسی در ایران فکر نمیکنند و بلکه دغدغههای دیگری دارند که میتوان با دیپلماسی و مذاکره رویکردی در پیش گرفت که ایران و طرف مقابل رضایت داشته باشند.» جملات ذکر شده اظهارات حجتالاسلام حسین انصاریراد نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «آرمان ملی» است. انصاری راد در این گفتوگو به مهمترین چالشهای پیش روی دولت پزشکیان به خصوص در زمینه سیاست خارجی اشاره کرده که در ادامه ماحصل آن را میخوانید.
*دولت پزشکیان در شرایطی قرار گرفته که برای تغییر وضعیت زندگی مردم ناچار به برخی تصمیمات بزرگ است. آیا شرایط را برای این تصمیمات فراهم میبینید؟
آقای پزشکیان پس از پیروزی در انتخابات با برخی ملاحظات و محدودیتها مواجه شد. با این وجود و با همه چالشهایی که برای انتخاب مدیران وجود داشت ایشان در تشکیل کابینه موفق عمل کرده است. به هر حال فشارهایی برای انتخاب اعضای کابینه روی آقای پزشکیان وجود داشت اما وزرای مهمی که باید کار دولت را جلو ببرند خواست آقای پزشکیان بود. به عنوان نمونه آقای عراقچی یک دیپلمات کارکشته و کاربلد است که از زمانی که وزارت امور خارجه را برعهده گرفته عملکرد قابل توجهی داشته است. این در حالی است که فردی مانند آقای ظریف به عنوان یک دیپلمات نخبه نیز در کابینه حضور دارد. به همین دلیل در زمینه سیاست خارجی افرادی انتخاب شدند که مطلوب آقای پزشکیان بودند. در سیاست داخلی نیز تا حدود زیادی این وضعیت وجود داشته است. یکی از نکات مثبت دولت پزشکیان حضور پررنگ زنان در آن بوده است. شرایط به شکلی است که بجز معاون زنان سه زن دیگر به عنوان وزیر، معاون رئیسجمهور و سخنگوی دولت در کابینه حضور دارند که نقطه مثبت کابینه آقای پزشکیان به شمار میرود. در چنین شرایطی من معتقدم مهمترین چالشی که آقای پزشکیان در آینده با آن مواجه خواهد بود به قدرت رسیدن ترامپ در آمریکا و سیاستهایی است که وی قصد داشته باشد در مقابل ایران در پیش بگیرد. تنها راه مقابله با ترامپ دیپلماسی و مذاکره است که به نظر میرسد نگاهها به گفتوگو و مذاکره تاحدی تغییر کرده است. هرچند برخی معتقدند که ترامپ نیز در گامهای اولیه حضورش در دولت، دنبال مذاکره با ایران خواهد بود.
* در حالی که ترامپ چندان قابل پیشبینی نیست، در چه شرایطی ایران میتواند با او گفتوگو کند؟
ترامپ در گذشته نیز بحث مذاکره با ایران را مطرح میکرد. وی با کشورهای دیگر هم مذاکره کرده است. نمونه بارز آن مذاکراتی بود که وی با رهبر کره شمالی داشت و تخاصمات بین دو کشور که نزدیک به جنگ شده بود کاهش داد. البته ترامپ قابل پیشبینی نیست اما وی در رقابتهای انتخابات آمریکا بارها عنوان کرد که به دنبال تنش و درگیری با ایران نیست. این احتمال را باید در نظر گرفت که اگر قرار باشد ایران و ترامپ پای میز مذاکره بنشینند، ترامپ شرایط سختی را در نظر بگیرد که تصمیمگیری را برای ایران سخت کند. احتمال دارد که ایران در آن موقعیت میز مذاکره را ترک کند. با این وجود تنها راه کمهزینه دیپلماسی و مذاکره است که گمان نمیکنم راه آن بسته باشد.
یکی از نکات مثبت دولت پزشکیان حضور پررنگ زنان در آن بوده است که بجز معاون زنان، سه زن دیگر به عنوان وزیر، معاون رئیسجمهور و سخنگوی دولت در کابینه حضور دارند
*برای مذاکره با ترامپ و غرب نیازمند تجدیدنظر در برخی رویکردها در سیاست خارجی هستیم. آیا این شرایط ایجاد شده است؟
حضور آقای پزشکیان در حاکمیت یک نوع تغییر نگرش محسوب میشود. این در حالی است که در زمینه سیاست خارجی نیز تغییرات و چرخشهایی مشاهده میشود که میتواند نوید بخش روزهای خوبی برای دیپلماسی کشور باشد. من فکر میکنم همین که آقای پزشکیان وارد حاکمیت شده یک گام بزرگ برای تغییر برداشته شده است. نکته دیگر اینکه آقای پزشکیان از اهل سنت و قومیتها در کابینه خود استفاده کرده که همه این مسائل نشان میدهد تحولاتی در حال رخ دادن است. در شرایط کنونی کشور با چالشهای مهمی مواجه است و اگر قرار است پزشکیان این چالشها را حل کند باید مسئولان زمینههای آن را فراهم کنند. در غیر این صورت این چالشها افزایش پیدا میکند و درآینده به شکلهای دیگری بروز و ظهور پیدا میکند. واقعیت این است که در دهههای گذشته بنا به اقتضائات زمانی، سیاست خارجی و داخلی ما شکل خاصی داشته است اما امروز که شرایط بهکلی تغییر کرده، آن سیاستها راهگشا نخواهد بود. برخی سیاستهای خارجی ما امروز تغییر ماهیت داده است و نمیتوان آن شعارها و آن اهداف را دنبال کرد. ما دورههایی را طی کردهایم که سیاستهای خارجی کشور هزینههای هنگفت دربر داشته است و امروز میتوان با حفظ اصول، برای کاستن از هزینهها در برخی شعارها تجدیدنظر کرد. تردیدی نیست که برخی سیاستها موجب افزایش تنشها بوده که انزوای اقتصادی و سیاسی در مجامع بینالمللی را پدید آورده است. یعنی آن سیاستها به نتیجه نرسید و محقق نشد. ما در دورههایی دشمنی خود را با آمریکا به جهان نشان دادهایم. در آن دوران آمریکا در برخی موارد سیاستهای تهاجمی محض نسبت به منطقه داشت. اما میدانیم که جهان پیوسته در حال تغییر است و اکنون مسئولان ما باید این تغییرات را در سیاستهای داخلی و خارجی در نظر بگیرند تا کشورمان در جهان به عنوان کشوری منطقی و دارای اصول معرفی شود. در عین حال این واقعیت غیرقابل کتمان و بسیار ناگوار است که اسرائیل یک کشور غاصب، ظالم و زورگو در منطقه و آمریکا نیز ذاتاً سلطهجو و مستکبر است که در موارد متعدد خوی استکباری خود را نشان داده است. به عبارت دیگر خوی استکباری آمریکا یکی از مهمترین دلایلی است که نمیتوان به آن کشور اطمینان داشت اما در مناسبات بینالمللی اطمینان مطرح نیست و فقط حفاظت از منافع ملی اهمیت دارد. از نظر فقهی یک تکلیف تنها با داشتن سه شرط محقق خواهد شد. نخستین شرط یک تکلیف «امکان» است. یعنی انسان و جامعه مکلف به تکلیفی نیستند که امکان تحقق آن وجود ندارد. در قرآن مجید نیز ذکر شده امر ناممکن قابل تکلیف نیست. شرط دوم این است که فساد در آن وجود نداشته باشد. تکلیفی که ملت را فقیر و ضعیف کند و رضایت و اعتماد مردم را به همراه نداشته باشد برای هیچ فرد و جامعهای ضروری نیست. دنبال کردن برخی سیاستهای منطقهای هم در همین محدوده قابل درک است. یعنی تحقق آن مشروط به این است که در آن فساد وجود نداشته باشد. این در حالی است که سرمایههای مادی و معنوی کشور قربانی برخی شعارها و خواستها شده که همراه با همان مشکل بوده است. شرط سوم یک تکلیف این است که نباید در تعارض با «اهم» باشد. در واقع ما باید به شکلی تکلیف خود را انجام بدهیم که تکالیف بالاتری وجود نداشته باشد.
*هدف ترامپ برای مذاکره با ایران چه خواهد بود؟
ترامپ یک تاجر است و هنگامی که مذاکره میکند برای گرفتن امتیاز است. این یک واقعیت است که باید به آن توجه کرد. اگر قرار است مذاکرهای صورت بگیرد باید نوعی بده و بستان صورت بگیرد نه اینکه انتظار داشته باشیم تنها از ترامپ امتیاز بگیریم. برخی همواره گمان میکنند که آمریکا و کشورهای غربی به دنبال فروپاشی و سرنگونی نظام سیاسی در ایران هستند در صورتی که این تصور با سوالهای متعدد مواجه است. البته در سطح منطقه ممکن است برخی کشورها به دنبال فروپاشی و تغییر نظام سیاسی در ایران باشند که دچار اشتباه بزرگی هستند. در شرایط کنونی نیز آمریکا و کشورهای اروپایی به تغییر نظام سیاسی در ایران فکر نمیکنند و بلکه دغدغههای دیگری دارند که میتوان با دیپلماسی و مذاکره رویکردی در پیش گرفت که ایران و طرف مقابل رضایت داشته باشند. اگر قرار است وضعیت مردم تغییر کند باید استراتژیهایی که در سالهای اخیر توسط جمهوری اسلامی مورد استفاده قرار گرفته تغییر کند. در شرایط کنونی جامعه ایران با بحرانها و چالشهای متعددی مواجه است. به همین دلیل نیاز بود دولت از افرادی در کابینه خود استفاده کند که از تجربه و تخصص کافی برای مدیریت بحرانها برخوردار باشند. سیاستهایی که تاکنون اتخاذ شده همان سیاستهایی است که در چهل و چهار سال گذشته دنبال شده است. هنوز هم امروز برخی طرفدار همان سیاستهایی هستند که در چهل سال گذشته امتحان خود را پس داده و مسبب وضعیت موجود جامعه بوده است. نتیجه ادامه این سیاستها این است که امروز مردم ایران با بحرانهای متعددی مواجه هستند.
*با توجه به شرایط موجود آیا میتوان نسبت به بهبود زندگی مردم در آینده خوشبین بود؟
موجودیت جمهوری اسلامی به اعتماد و رضایت مردم است. اسلام نیز در گرو رضایت مردم است. مردم باید از مدیریت جامعه راضی باشند. سؤال اینجاست که در شرایط کنونی از مدیریت جامعه رضایت دارند؟ آیا ما باید در شرایطی زندگی کنیم که اغلب مردم زیرخط فقر زندگی کنند و مردم ما از برآورده کردن ضروریات زندگی خود ناتوان باشند؟ وضعیت زندگی مردم برخلاف تکلیف شرعی است که بر عهده مدیریت جامعه قرار دارد. سرمایههای انسانی که به دلیل عدم شرایط مناسب از کشور مهاجرت میکنند و در کشورهای خارجی زندگی میکنند باید به کشور برگردند و در راستای خدمت به کشور و مردم خود مورد استفاده قرار بگیرند. چرا میزان مهاجرت نخبگان در سالهای اخیر نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است؟ ما باید کاری کنیم که ایران نمونه یک دموکراسی واقعی، قانونمند و یک کشور اخلاقی و معنوی باشد. وعده ما در انقلاب اسلامی این بود و قرار بود چنین اتفاقی در آینده رخ بدهد.
ارسال نظر