بهمن آرمان در گفتوگو با «آرمان ملی» مطرح کرد:
نقشه راه جدید ایران در سیاست خارجه
آرمان ملی- احسان انصاری: مذاکرات هستهای بین ایران و کشورهای اروپایی پس از توقفی طولانی جمعه آینده از سر گرفته میشود. این در حالی است که واکنش بازارها نسبت به از سرگیری مذاکرات مثبت بوده است.
این مذاکرات در شرایطی روز جمعه برگزار میشود که کشورهای اروپایی به تازگی علیه پرونده هستهای ایران قطعنامه صادر کردهاند. از سوی دیگر هنوز مشخص نیست که با ورود دونالد ترامپ به کاخ سفید وی چه رویکردی نسبت به ایران خواهد گرفت و آیا به سمت مذاکره با ایران حرکت خواهد کرد و یا خیر. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی پیامدهای اقتصادی از سرگیری مذاکرات و به قدرت رسیدن ترامپ با دکتر بهمن آرمان اقتصاددان گفتوگو کرده است. آرمان در این زمینه معتقد است: «مسئولان به این نتیجه رسیدهاند که اتکای بیش از حد به چین و روسیه و سابقه بدی که این دو کشور و به خصوص روسیه در ایران دارد نتیجه بخش نبوده و به همین دلیل احتمال تحول در نگرش ایران در سیاست خارجی بیشتر شده است. به نظر میرسد مسئولان ارشد و مشاوران آنها و رسانهها بهرغم محدودیتهایی که با آن مواجهاند، امروز در حال تأمل و بررسی این موضوع هستند که آیا اتکا به چین و روسیه در طول این سالها برای ایران سودی داشته یا خیر؟ و به دلیل اینکه این ارتباط سود قابل انتظار برای ایران نداشته، من زمینههای چرخشی را که توسط مدیران ارشد کنترل شود، بالا میدانم و معتقدم ایران در آینده در سیاست خارجی خود تحولات مثبتی اعمال خواهد کرد.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*ترامپ با رویکرد اقتصادی دوباره در آمریکا به قدرت رسیده و به نظر میرسد در آینده نیز اهداف اقتصادی بیشتر از اهداف سیاسی برای وی حائز اهمیت باشد. در چنین شرایطی چه معادلاتی بین ایران و ترامپ شکل خواهد گرفت؟
خاورمیانه از بسیاری جهات برای آمریکا و کشورهای جهان مهم است و ایران نیز به عنوان مرکز خاورمیانه شناخته میشود. ایران بزرگترین و غنیترین کشور خاورمیانه به شمار میرود و از ظرفیتهای توسعهای بالایی برخوردار است. از سوی دیگر ایران نقش مهمی در ترانزیت کالا در منطقه خاورمیانه دارد که به هیچ وجه قابل جایگزینی نیست. در شرایط کنونی صحبت از ساخت بزرگترین بندر جهان در عراق است که به وسیله یک راهآهن تندرو و بزرگراه به دریای مدیترانه متصل شود. من فکر میکنم طرح چنین مسائلی بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد تا ایران در سیاستهای خود در عرصه منطقه و بینالمللی تجدیدنظر کند. اینکه برخی قدرتها تلاش کنند موقعیت جایگزینی برای موقعیت ترانزیت ایران به وجود بیاورند از اساس امکانپذیر نیست و به نتیجه نخواهد رسید.
*ترامپ بیشتر به دنبال جایگزینی برای ظرفیتهای اقتصادی و ترانزیتی ایران است و یا بیشتر تمایل دارد از ظرفیتهای اقتصادی ایران به صورت مستقیم استفاده کند؟
من فکر میکنم ترامپ به راحتی از کنار ظرفیتهای اقتصادی و تزانزیتی ایران نمیگذرد و به این نکته آگاهی دارد که ظرفیتهای اقتصادی که در ایران وجود دارد فرصت خوبی برای سرمایهگذاری خواهد بود. در روزهای اخیر برخی خبرها مبنی بر دیدار ایلان ماسک با سفیر ایران در سازمان ملل مخابره شد. هرچند پس از مدتی این خبر تکذیب شد، با این وجود به راحتی نمیتوان از کنار چنین خبرهایی گذشت و این خبر نشان میدهد که آمریکا به این دلیل که ایران بهرغم قرارداد 25 سالهای که با چین دارد، هنوز نتوانسته از تکنولوژیهای جدید در بخشهای مختلف استفاده کند. کافی است به این نکته توجه شود که چین بهخاطر دریافت نفت از ایران همواره به ایران بدهکار است و این کشور در زمینه ساخت بزرگراهها، خطوط راهآهن تندرو و حتی مسکن در جهان سرآمد است، اما هیچ وقت علاقهای به ساخت چنین راههایی در کشور نشان نداده است. چین حتی بعد از توافق اولیه در نهایت خود را از گسترش راهآهن تهران به مشهد کنار کشید.
*با توجه به کمکاری چین در پاسخ به نیازهای کشور، آیا شرایطی را میتوان تصور کرد که ایران نیازهای تکنولوژیک خود را از سمت دیگری تامین کند؟
مسئولان به این نتیجه رسیدهاند که اتکای بیش از حد به چین و روسیه و سابقه بدی که این دو کشور و به خصوص روسیه در ایران دارد نتیجه بخش نبوده و به همین دلیل احتمال تحول در نگرش ایران در سیاست خارجی بیشتر شده است. نکته دیگر اینکه روسیه به دلیل اینکه دارای تکنولوژی روز دنیا نیست اتکا به آن چشمانداز روشنی را پیش روی ایران قرار نمیدهد. این موضوع را افکار عمومی جامعه به خوبی درک کرده است. مسئولان ارشد هم افکار عمومی جامعه را رصد کرده و براساس آن تصمیمگیری میکنند. به نظر میرسد مسئولان ارشد و مشاوران آنها و برخی رسانههای تاثیرگذار بهرغم محدودیتهایی که با آن مواجهاند، امروز در حال تأمل و بررسی این موضوع هستند که آیا اتکا به چین و روسیه در طول این سالها برای ایران سودی داشته یا خیر؟ و به دلیل اینکه این ارتباط سود قابل انتظار برای ایران نداشته، من زمینههای چرخشی را که توسط مدیران ارشد کنترل شود، بالا میدانم و معتقدم ایران در آینده در سیاست خارجی خود تحولات مثبتی اعمال خواهد کرد.
*چرا این چرخش در سطوح بالای مدیریتی ایجاد شده است؟
نارضایتی، افزایش نرخ بیکاری، تورم بالا و ناکارآمدی دستگاهها و دوایر دولتی در کنار روشن شدن برخی سیاستها که یادگار دوران احمدینژاد است که طی آن تکنوکراتهای متخصص خانهنشین شدند باعث شده به وجود آمدن این نگاه شده است. از دوران احمدینژاد به بعد برخلاف انتظار، برخی به سطوح مدیریتی رسیدند که از تخصص و توان کافی بیبهره بودند. هنوز هم میتوان برخی از آنها را در برخی جایگاههای مدیریتی دید. در این زمینه من یک مثال میزنم. در روزهای اخیر آقای پزشکیان به استان سیستان و بلوچستان سفر کردند. انتخاب این استان برای اولین سفر رئیسجمهور به دلیل این بود که این استان نسبت به استانهای دیگر کشور محرومیت بیشتری دارد. در گذشته هم سفر به این استان صورت گرفته است، اما از مقایسه سفر آقای پزشکیان با سفرهای قبلی به روشنی میتوان تفاوت نتایج را دید. این سفر به خوبی نشان داد که تفاوت فردی تحصیلکرده و دنیا دیده و با دیگران زیاد است. آقای پزشکیان هنگامی که از پروژه خط آهن چابهار بازدید کردند متوجه شدند که خط راهآهنی که در دولت قبل راهاندازی شده و وزیر راه شهرسازی وقت هم در افتتاح آن حضور داشت، یکطرفه و حداکثر سرعت آن 165 کیلومتر در ساعت است که سرعت معمول آن بین 105 تا110 کیلومتر قرار میگیرد و ظرفیت بار آن نیز تنها 8 میلیون تن است. این وضعیت به خوبی نشان میدهد که اگر این اقدام از ابتدا صورت نمیگرفت بهتر بود. آقای پزشکیان متوجه این نکته شد. به بیان دیگر نتیجهگیری را که وزیر راه و شهرسازی دولت که باید نگاهی تخصصی به موضوع داشته باشد، آقای پزشکیان انجام داد. آقای پزشکیان در این زمینه گفتند که برای جابهجایی بار در کریدور شرق کشور باید در این پروژه بازبینی صورت بگیرد و از کارشناسان خارجی استفاده شود. البته از این نکته نیز غافل نشویم که فشارها روی آقای پزشکیان زیاد است و دولتی که تشکیل داده به شکل صددرصد مورد قبول وی نیست و برخی مدیران به دولت وی تحمیل شدهاند.
*دولت رئیسی میتوانست از فرصت بایدن برای احیای برجام استفاده کند که این اتفاق رخ نداد. این در حالی است که پزشکیان که به دنبال تعامل با جهان است دوباره با فرد غیرقابل پیشبینی مانند ترامپ مواجه شده است. با توجه به چشمانداز پیش رو، ایران و ترامپ بیشتر به سمت مذاکره حرکت خواهند کرد یا افزایش تنش؟
من بعید میدانم که ایران و ترامپ به سمت افزایش تنش حرکت کنند و چنین چشماندازی وجود ندارد. اینکه ما فکر کنیم به دلیل به قدرت رسیدن مجدد ترامپ دوباره قرار است تنشهای زیادی بین ایران و آمریکا رخ بدهد، ناشی از نگاهی هیجانی است و چندان مبتنی بر واقعیت نیست. ترامپ به خوبی به این نکته آگاهی دارد که به دلیل اینکه60 درصد نفت جهان در خاورمیانه قرار دارد، این منطقه باید از امنیت کافی برخوردار باشد. از سوی دیگر بخش عظیمی از منابع گاز جهان در قطر و ایران قرار دارد. آمریکا نیز با وجود اینکه از دهه 50 تکنولوژی جایگزین نفت را داشته، اما اجازه نداد میزان استفاده از نفت کاهش پیدا کند. شرایط به شکلی است که میزان سرمایهگذاریهای شرکتهای انرژی مانند توتال و شل رو به کاهش است و تلاش میکنند خود را از این چرخه خارج کنند. به همین دلیل خاورمیانه نیازمند امنیت است تا تضمین سرمایهگذاری برای کشورهایی که بازار اصلی آمریکا به شمار میروند را به وجود بیاورد. در واقع شعار اول آمریکا و بازگشت به گذشته که از سوی ترامپ در رقابتهای انتخاباتی مطرح میشد با یک شریک بزرگ در منطقه خاورمیانه گره میخورد. این در حالی است که کشورهایی مانند عربستان و ترکیه که تاکنون مطرح بودند، از ظرفیتهایی که ایران در اختیار دارد برخوردار نیستند. ترکیه از نظر منابع طبیعی کشور فقیری است و عربستان نیز دارای جمعیت کمی است و بازار داخلی کوچکی دارد. به همین دلیل نیز این دو کشور نمیتوانند رقیب بالقوهای برای ایران به شمار بروند. به همین دلیل من بر این باور هستم که ایران با توجه به مجموع شرایط تمایل به رفع تنش دارد. این در حالی است که ترامپ نیز که تاجرمسلک است به بازار ایران به عنوان یک بازار بزرگ نگاه میکند. در این شرایط زمزمههایی شنیده میشود مبنی بر اینکه شرکتهای خودروسازی داخلی که از کیفیت خوبی برخوردار نیستند به شرکتهای معتبر خارجی مانند تویوتا واگذار شود.
*قرار است مذاکرات ایران و کشورهای اروپایی برای احیای برجام از روز جمعه آغاز شود. ارزیابی شما از آغاز مذاکرات چیست و به چه میزان نسبت به نتیجه بخش بودن آن خوشبین هستید؟
واقعیت این است که کشورهای اروپایی از استقلال تصمیمگیری برخوردار نیستند و رویکردی که آمریکا در پیش خواهد گرفت در این زمینه تأثیرگذار است. در واقع کشورهای اروپایی همواره مجری دستوراتی هستند که از واشنگتن صادر میشود. به همین دلیل در شرایط کنونی تفاوتی بین آمریکا و اروپا وجود ندارد و شرایط به شکلی نیست که کشورهای اروپایی بدون اجازه آمریکا درباره ایران تصمیمگیری کنند.
ارسال نظر