گزارش «آرمان ملی» از وضعیت مطالعه در ایران به مناسبت هفته کتاب
کتابهایی که خاک میخورند
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: چندواگن دورتر از من نشسته است، اما جلد سرخ کتاب 1984 را از این فاصله تشخیص میدهم و لبخندم پررنگ میشود که در این شلوغی مترو، زنی آن دورتر با عینکی دسته سیاه برچشم، درحال مطالعه یکی از کتابهای مورد علاقه من است.
کتاب برای افرادی که مطالعه روزانه، جزو آداب هرروز زندگیشان است، بوی غریب و خوشآیندی است که جایگزینی ندارد. شبیه عطر قهوه، یا بویِ خاطره رفیقی که از دور میآید. شاید خیابان انقلاب را بتوان پاتوق مشترک همه کتابخوانها دانست. جایی که هرکتابی بخواهی یافت خواهد شد، اگر رغبتی برای خواندن درمیان روزمرگی و ملال داشته باشی.
برخی از افزایش بهای کتاب شکایت دارند و این مساله را از دلایل تاثیرگذار در کاهش مطالعه میدانند. اما این دلیل چندان منطقی نیست. کافی است نگاهی به کافهها و رستورانهای سطح شهر بیندازیم. زیرا گرانی تنها مربوط به کتاب نیست، بلکه شامل همه کالاهای موجود میشود. البته این منطقی است که با وجود تورم بالا که بهای همه کالاها را تحت تاثیر قرار داده است، هر فردی دست به انتخاب بزند، مثلا شما ترجیح میدهید در هفته دوبار به کافه بروید یا در ماه چند کتاب با بهای حدود یک میلیون تومان را خریداری کنید. در این میان با افراد مختلفی که صحبت کردم، اغلب آن کافه نشینی در جمعهای دوستانه را به این مطالعه در اتاق خود و در تنهایی ترجیح دادند. اما همه کتابخوانها فقط در اتاق دربسته مطالعه نمیکنند. افراد بسیاری را در جامعه مشاهده میکنید که در مترو، اتوبوس و در محل کار خود هم کتابی در دست دارند.
شاید با رشد فضای مجازی و توسعه گوشیهای هوشمند همه به این نتیجه رسیدند که دیگر ورق زدن این شی کاغذی، ارج و قرب گذشته را ندارد. اما همچنان دوستداران کتابهای کاغذی، ترجیح میدهند، کتابی کاغذی را در دست گیرند و ورق بزنند. بوی کاغذ کاهی هنوز هم برای دوستداران کتاب جذابتر از کتابهای پیدیاف، یا حتی کتابهای صوتی است، که در گوشیهای همراه خود میتوانند در هر فرصتی به مطالعه آنها بپردازند.
حضور در نمایشگاه کتاب، جزو اتفاقات متداول گذشته
ما دهه شصتیها نسلی بودیم که با کتاب بزرگ شدیم. در زمان ما کتابخانههای خانگی حتی بزرگتر از امروز بود. حضور در نمایشگاه بینالمللی کتاب هم یکی از مناسبتهایی بود که ترجیح میدادیم درآن شرکت کنیم. چه در دوران کودکی و نوجوانی که با خانواده میرفتیم و چه در سالهایی که بزرگتر شدیم و با دوستانِ کتابخوان خود هرسال در نمایشگاه شرکت میکردیم. اما هرچه بزرگتر شدیم و به سمت میانسالی رفتیم، از تعداد کتابخوانهای اطرافمان کاسته شد. در دوره دانشگاه یکی از تفریحات ما خریدن کتاب بود. از میان همه دوستانی که در اطراف خود میدیدم که کتاب میخریدند، برخی با کندی و برخی زودتر از بقیه به مطالعه همان کتابها میپرداختند. اما همان افرادی که در گذشته، میزان مطالعه قابل توجهی در هفته داشتند، امروز خیلی کمتر از همان دوران به مطالعه میپردازند. البته این مساله در افراد مختلف متفاوت است.
حتما اطراف شما هم افرادی دیده میشوند، که بیشتر ترجیح به خریدن کتاب دارند، تا خواندن. این افراد که مهمترین مانع نخواندن کتابهایی را که انبار میکنند، نداشتن وقت میدانند، اما خودشان معتقدند که با همین خرید کتاب هم به رشد فرهنگ کتابخوانی کمک میکنند. اما در این میان برخی هم هستند که تحت هر شرایطی نمیتوانند مطالعه کتاب را ترک کنند. ممکن است با ریتم کندتری کتاب بخوانند، اما همچنان مطالعه میکنند.
کرم کتاب ها
به فردی که زمان بسیاری را صرف کتاب خواندن میکند، کرم کتاب یاbook worm میگویند. هرچند این اصطلاح از قرن15، زمانی که کتابخانهها سیستم گرمایش و کنترل هوا نداشتند، این مساله سبب جذب حشرات و آفتهای مختلف شد. برخی از این حشرات کرمهایی بودند که میتوانستند همه عمرشان را داخل کتابها بمانند و با خوردن چسب صحافی روزگار بگذرانند. از این افراد امروز در اطرافمان زیاد دیده نمیشود. افرادی که مطالعه را به هر فعالیت دیگری ترجیح میدهند. یکی از افرادی که همیشه در حال مطالعه بود و در سالهای دانشگاه به گفته خودش روزی بیش از 5ساعت کتاب میخواند، امروز میگوید که این عدد به روزی کمتر از دوساعت رسیده است. اما برخی از افرادی هم هستند که با اینکه خود کار فرهنگی انجام میدهند، چندان اعتقادی به کتاب خواندن ندارند، به عنوان نمونه معلمی که ریاضیات تدریس میکند، معتقد است که برخی از افرادی که مطالعه بالایی در روز دارند، به نوعی خود را متفاوت از دیگران درنظر میگیرند. این درحالی است که شما نمیتوانی برای اینکه ساعتها در اتاقی دربسته خودرا حبس کرده و به مطالعه پرداختی، خود را در جایگاهی بلندمرتبهتر از دیگران ببینی. این مساله البته در میان عده کمی ممکن است به چشم بخورد. هرچند همین افراد هم میگویند که ما خودمان را در جایگاه خاصی از دیگران نمیبینیم، اما بالاخره هرچه بیشتر بخوانی، مسائل بیشتری به دانستههایت افزوده میشود.
کتابخوانترین مردمان جهان
در میان کشورهای جهان هند با میانگین 10ساعت و 42دقیقه، تایلند 9ساعت و 24دقیقه، چین 8ساعت، فیلیپین حدود7ساعت و 36 دقیقه، مصر 7ساعت و 30دقیقه، جمهوری چک 7ساعت و 24دقیقه، روسیه 7ساعت و 6دقیقه، سوئد 6ساعت و54دقیقه، فرانسه6ساعت و 54دقیقه، مجارستان6ساعت و 48دقیقه، در هفته در رتبه بالاترین سرانه مطالع قراردارند. این درحالی است که میزان مطالعه در کشور ما بسیار پایین است. شاید مهمترین مساله در این میان هم فرهنگ کتابخوانی باشد، که آنگونه که باید به ترویج کتابخوانی و لزوم مطالعه نپرداخته است. این هم مربوط به دیروز و امروز نیست. سالهاست که وضعیت مطالعه در کشور ما به همین تیره و تاری است.
مطالعه دقیقی از سرانه مطالعه در ایران وجود ندارد، اما عددی بین 2تا120دقیقه اعلام میشود.
آنچه آمار رسمی اعلام میکند، حدود30دقیقه در روز را نشان میدهد. البته اینکه چه نوع مطالعهای در این آمار لحاظ شود، هم خود سبب متغیر شدن این عدد است.
در همین راستا هادی ابراهیمی سنایی، رئیس انجمن ناشران کتاب در گفتوگو با باشگاه خبرنگاران جوان گفت: در ایران آمارهای متعددی گفته میشود و اندازههای اعلام شده از ۲ دقیقه تا ۱۲۰ دقیقه متغیر است. زمان اعلام شده برای مطالعه هر ایرانی: ۲ دقیقه (بدون زمان خواندن قرآن، مفاتیح و روزنامه) و اگر زمان درس خواندن را هم به آن اضافه کنیم ۱۰ دقیقه به طور میانگین میتوان بیان کرد که سرانه مطالعه کتاب در دنیا ۴۵ دقیقه در روز است.
رئیس انجمن ناشران کتاب تصریح کرد: سرانه بالای مطالعه در کشورهای توسعه یافتهای نظیر ژاپن با سرانه ۹۰ دقیقه مطالعه در روز یا انگلیس با حدود ۵۵ دقیقه در روز نشان از شاخص بالای توسعه در این کشورهاست. با این وجود، میزان مطالعه در کشوری مثل آمریکا بسیار کم است.
دانش آموزمان را کتابخوان بارنمیآوریم
امان ا... قرایی مقدم، جامعه شناس، درباره دلایل کاهش مطالعه در ایران به «آرمانملی» گفت: آمار کتابخوانی در ایران به چند علت مهم پایین است. یک اینکه آموزش و پرورش ما اصولا معلم محوری است و نه شاگرد محوری. معلم سرکلاس درس را میدهد و میرود. همچنین مدارس ما چندان کتابخانه پرباری ندارند. دانشآموزمان را کتابخوان بارنمیآوریم. یعنی نه در مدرسه و نه در دبیرستان حتی در دانشگاه هم آنچه که استاد میگوید را همان بخش کتاب را دانشجو مطالعه میکند و پاسخ میدهد. درحالی که تعلیم و تربیت دنیا امروز بر جست و جو کردن و مطالعههای جانبی تاکید دارد. کشورهایی مثل ژاپن و کره و اروپا، که یعنی بعد از درس گرفتن، دانشآموزان یا دانشجویان چندساعت در کتابخانه مینشینند و مطالعه میکنند و معلم از آنچه که درس داده است، شاگرد را مامور میکند که کتابهای دیگر را هم مطالعه کند. در سطح کشور هم کتابخانه به حد کافی نیست. قبلا کتابهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان بود که کتابخانههای متعددی در گوشه و کنار ایران داشت.
قرایی مقدم با اشاره به نقش فضای مجازی و تلفنهای همراه هوشمند، در کاهش مطالعه بهخصوص در جوانان نیز گفت: بدترین صدمهای که مانع کتابخوانی جوانان میشود، این است که بیشترین وقت خود را با تلفن همراه و در فضای مجازی میگذرانند. افراد احساس میکنند که دیگر نیازی به مطالعه ندارند. برخلاف دیگر کشورها که دانشآموز ساعت مطالعه دارد. ولی جوانان ما به جای اینکه به کتابخوانی و کتاب روی آورند، بیشتر با تلفن همراه خود مشغول هستند. همین سبب شده است که سرانه مطالعه ما کمتر از چنددقیقه در روز باشد.
او درباره نقش خانوادهها در ایجاد علاقه برای مطالعه جوانان نیز بیان کرد: در خانوادهای که نه روزنامه خوانده میشود و نه کتابی خوانده میشود و نه اعضای خانواده عادت به مطالعه دارند، خب مسلم است که فرزندان هم علاقهای به مطالعه نشان نمیدهند. وقتی والدین خود را در حال مطالعه نمیبینند، چگونه انتظار داریم به مطالعه ترغیب شوند.
او درباره نقش پررنگ خانوادهها و آموزش و پرورش افزود: صددرصد خانوادهها و آموزش و پرورش باید بیشتر تلاش کنند. صدا و سیمای ما میتواند با ساختن برنامههایی که ترویج کتابخوانی کند، به این مساله کمک کند. باید فرهنگ سازی بیشتری در این زمینه صورت گیرد. درکشوری مانند تاجیکستان این برنامهها را انجام میدهند. باید برنامههای تشویقی صورت گیرد و ساخته شود. نه صدا و سیما در این زمینه تلاش میکند، نه رادیو و نه سیستمهای آموزشی. الان حتی کتابخانههای دانشگاه هم پربار نیست. دورهای که ما دانشجو بودیم، گاهی تا 11شب در کتابخانه، کتابهای جانبی را مطالعه میکردیم. بعد میآمدیم در خوابگاهها و با دوستان بحث میکردیم و نظر میدادیم. یعنی آن مطالعه در روابط اجتماعی ما هم اثرگذار بود. نمیتوانید توقع داشته باشید که بازار کتابخوانی و مطالعه در کشور بالا رود، ما جزو بدترین کشورها در میزان مطالعه در دنیا هستیم.
این جامعهشناس درباره اینکه گرانی کتاب هم میتواند در کاهش مطالعه تاثیرگذار باشد نیز افزود: بله این مساله هم تاحدی اثرگذار است. اما راهکارهایی هم دارد. میشود دسترسی افراد به کتابخانهها را بیشتر کرد، تا دیگر نیاز به خرید کتاب نباشد. یکی از این طرحها این است که ما کتابخانههای سیار ایجاد کنیم، تا در مناطق مختلف ایران، حتی در نقاط دورافتاده، مثلا اتوبوسهایی باشد، که کتابها را ببرد و تحویل افراد دهد و بعد دوباره برای بازگشت کتابها از آنها برود. اما متاسفانه هیچ کدام از این اتفاقها نیفتاد. با اینکه خود من هم سالها قبل این پیشنهاد را داده بودم.
ارسال نظر