حسن بهشتیپور در گفتوگو با «آرمان ملی»:
ترامپ سیاست های متوازنتری در پیش خواهد گرفت
آرمان ملی- احسان انصاری: در حالی که پس از به قدرت رسیدن ترامپ اغلب تحلیلها و گمانهزنیها در اطراف چگونگی سیاستورزی او در دوره جدید ریاستجمهوریاش متمرکز بوده، در حالی که هنوز وارد کاخ سفید نشده و کار خود را رسما آغاز نکرده، درصدد بوده که چهره جدیدی از خود نشان دهد.
برای بررسی شرایط فعلی سیاست بینالملل «آرمان ملی» با حسن بهشتیپور تحلیلگر روابط بینالملل گفتوگو کرده که در ادامه میخوانید.
*مهمترین تحولات جهانی پس از به قدرت رسیدن ترامپ چیست؟ آیا ترامپ امروز هم همان سیاستهایی را دنبال میکند که در سال2016 دنبال میکرد؟
دولت دوم دونالد ترامپ از اول بهمن رسما وارد کاخ سفید خواهد شد و فعالیتش را آغاز خواهد کرد. بنابراین حدود دو ماه دیگر تا روی کار آمدن رسمی دولت جدید ایالاتمتحده زمان باقی است. به همین دلیل اگر انتظار تغییرات ویژهای را داریم باید این بازه زمانی باقی مانده را نیز لحاظ کنیم. فارغ از ضعفهایی که برای سیستم انتخاباتی در ایالات متحده آمریکا برمیشمارند، یکی از ویژگیهای این سیستم قدرتی است که کنگره آمریکا برای کنترل رئیسجمهور دارد. در واقع مجمع مجلس نمایندگان و سنا میتواند با تصویب حداقل دو سوم آرا تصمیمات رئیسجمهور را وتو کند. اکنون و به دنبال بازگشت ترامپ به کاخ سفید، اکثریت هر دو مجلس در اختیار جمهوریخواهان قرار گرفته است. عمدتا نمایندگان و سناتورهای پیروز در انتخابات از جناح نزدیک به ترامپ در حزب جمهوریخواه هستند. حاکمیت همزمان جمهوریخواهان در کاخ سفید، سنا و مجلس نمایندگان مساله مهمی است، چراکه به ترامپ قدرتی میدهد تا تغییرات مورد نظرش را بدون مانع احتمالی کنگره انجام دهد. البته باید در نظر داشت ترامپ سال 2016 به دلیل فقدان تجربه سیاسی و اجرایی در دولت نخست درگیر اشتباهات محاسباتی متعددی شد، اما چهار سال دوره قبلی ریاستجمهوری برای ترامپ دوره آموزشی بسیار خوبی بود و به او فهماند که جهان سیاست با جهان اقتصاد و بازرگانی بسیار متفاوت است. لذا انتظار میرود ترامپ 2024 با ترامپ 2016 تفاوتهایی اساسی داشته باشد، اما مسائلی که ترامپ در کمپین انتخابات مطرح میکرد عملا نشان داد رئوس موضوعاتی که دنبال میکند، پیرامون همان مسائلی است که در دوره ریاستجمهوری در 2017 به اجرا درآورد، ازجمله خروج از پیمانهای مهم جهانی و امنیتی و مواضعی که در قبال ناتو اتخاذ کرد و سایر اقدامات مشابه.
*ترامپ چه استراتژی در منطقه خاورمیانه دنبال خواهد کرد؟
برای پیشبینی دکترین خاورمیانهای ترامپ، روش منطقی آن است که منتظر ترکیب تیم احتمالی کابینه او باشیم. طبیعتا روی کار آمدن چهرههایی معقول نشاندهنده تغییر ترامپ در 2024 است و همچنین نشان میدهد دولت جدید آمریکا آمادگی دارد تا با دنیا وارد تعامل شود، اما در شرایطی که عکس این گزاره محقق شود یعنی اگر افرادی مانند پمپئو به عنوان وزیر امور خارجه مجدد بر سر کار بیاید ناگفته پیداست که قرار بر ادامه همان سیاستهای قبلی است. در این زمینه ترکیب تیم احتمالی ترامپ میتواند سیگنالهایی را در جهت پیشبینی رویکرد او ارسال کند. در مورد رژیم صهیونیستی میتوان پیشبینی کرد که ترامپ از متحد استراتژیک آمریکا در خاورمیانه بهشدت حمایت خواهد کرد. همچنان که در دولت نخست، ترامپ به شکلی بیسابقه سفارت آمریکا را از تلآویو به شرق بیتالمقدس منتقل کرد و از سوی دیگر حاکمیت اسرائیل بر بخش اشغالی جولان را به رسمیت شناخت و از سیاست شهرکسازی در مناطق اشغالی به صورت همهجانبه حمایت کرد. با در نظر گرفتن این گزارهها در کنار یکدیگر میتوان درک کرد چرا نتانیاهو از انتخاب ترامپ به شدت خشنود شده است، اما به نظر میرسد اینبار که ترامپ میداند حداکثر چهار سال دیگر مهمان کاخ سفید است سیاست متوازنتری را در خاورمیانه در پیش بگیرد و شاید هم کشورهای عربی را به سازش ترغیب کند. درحال حاضر شرایط کنونی خاورمیانه پیچیدهتر از هر زمان دیگری شده است. به نظر میرسد که به سمت یک نظم جدیدی در خاورمیانه در حال حرکت هستیم. پیشبینی نوع بازیگری ترامپ در میانه این نظم جدید مولفه مهمی است، چراکه این موضوع اهمیت دارد که آیا ترامپ میتواند این نظم جدیدی که بایدن آغاز کرده به سرانجام مورد نظر کاخ سفید برساند یا خیر. بایدن در این کار ناموفق بود به این دلیل که توان جریان مقاومت را درست پیشبینی نکرده بود. محور مقاومت نشان داد که همچنان یکی از مهمترین بازیگران این منطقه است و نمیتوان این محور را از معادلات کنار گذاشت.
*همان گونه که شما عنوان میکنید نتانیاهو از به قدرت رسیدن ترامپ خوشحال است. این در حالی است که تنش بین ایران و اسرائیل در ماههای اخیر به تقابل نظامی کشیده شده است. ترامپ چه نقشی در این تنش خواهد داشت؟ آیا این تنش را شدت میدهد؟
درخصوص رویارویی اخیر ذکر این نکته اهمیت دارد که صرفا نتانیاهو و ترامپ در این زمینه تصمیمگیرنده نیستند. درست است که لحاظ کردن تصمیمات و اقدامات آمریکا و اسرائیل اهمیت دارد، اما آمریکا و رژیم صهیونیستی فقط یکسوی ماجرا هستند و در سوی دیگر این رویارویی، ایران و محور مقاومت قرار دارند که چه تصمیمی خواهند گرفت. رویکرد جمهوری اسلامی ایران در ایجاد فرصتهای جدید و پیشبینی تحولات آینده بسیار تاثیرگذار است. موضوع دیگر این است که به احتمال زیاد درگیریها و حملات اسرائیل به غزه تا آزادسازی کل گروگانهای این رژیم ادامه خواهد داشت. به احتمال بسیار بالا در بازه زمانی دو ماهه ورود رسمی ترامپ به کاخ سفید تغییری در رویکرد تهاجمی تلآویو رخ نخواهد داد مگر اینکه در این زمینه اتفاق پیشبینی نشدهای رخ دهد. تمامی قرائن و شواهد گویای این است که این تهاجمات تا حداقل دو ماهه دیگر ادامه خواهد داشت. از سوی دیگر اسرائیل نیز در لبنان به دنبال عقب نشینی نیروهای حزبا... تا پشت رودخانه لیتانی است. این موضوع رویداد کوچکی نیست که بشود آن را نادیده گرفت. البته بعید میدانم خواست اسرائیل در لبنان محقق شود، ضمن اینکه اسرائیل میخواهد ارتش لبنان در این مرز مستقر شود. این درحالی است که حزبا... ستون فقرات ارتش لبنان است، به این معنا که نیروهای حزبا... در ارتش هم حضور دارند. نمیتوان به سادگی جنبشی که در جنبههای مختلف حضور دارد را از صحنه معادلات حذف یا اینکه آنها را به عقبنشینی وادار کرد. البته ممکن است به صورت موقت این کار انجام شود، اما در خصوص آتشبس باید گفت پایان درگیریها برابر است با پایان کار دولت نتانیاهو. زیرا کمیته رسیدگی به تخلفات نتانیاهو و همکارانش در داخل اسرائیل منتظر پایان جنگ برای شروع کار خود هستند.
*معادلات ایران و ترامپ به چه سمتی پیس خواهد رفت؟ آیا چشمانداز پیشرو را مثبت میبینید؟
تحلیل ارزیابی سیاست ایران در ارتباط با دولت دوم ترامپ منوط به تعریف کابینه رئیسجمهوری جدید است. این قضاوت را باید حداقل دو ماه دیگر داشته باشیم. آن زمان است که باید پلنهای مختلف تعامل یا تقابل با ترامپ را بررسی کرد. اینکه آیا ترامپ مسیر رویارویی نظامی با ایران را طی خواهد کرد یا خیر؟ من تصور نمیکنم که او وارد این بازی خطرناک شود، چراکه میداند که اگر وارد درگیری مستقیم نظامی با ایران شود، عملا درگیر جنگ منطقهای خواهد شد. ترامپ اهل معامله و به دنبال تجارت است. بازرگان و دلالی است که به دنبال حسابگری است تا ببیند با روسها و چینیها چگونه کار کند و همینطور با ایران چگونه میتواند وارد معامله شود. به اعتقاد من او اصل را بر درگیری نخواهد گذاشت، ضمن اینکه در مقابل رویکرد تهران اهمیت دارد. اگر در سیاست داخلی ایران عدهای به دنبال رویارویی نظامی باشند، صرفا تفکرات تحریک کننده را اشاعه میدهند. در این میان مساله این است که تاکید بر جنگ و استراتژی آخرالزمانی یک موضوع است و انجام تمام تمهیدات لازم برای ایجاد آمادگی به منظور مقابله با تعدی دشمنان تفکر دیگری است که البته به نظر میرسد آقای پزشکیان نیز تابع تفکر دوم باشند. تفکر سومی نیز وجود دارد که بر رایزنی مستقیم با واشنگتن تاکید دارد، اما با توجه به فضای کنونی حاکم بر کشور به نظر میرسد شرایط برای گفتوگو وجود ندارد. در آنسوی میدان یعنی آمریکا نیز هنوز نمیدانیم کابینه رئیس جدید کاخ سفید متشکل از چه افرادی با چه رویکردی قرار است شروع به کار کنند. چهار عضو مهم و کلیدی دولت در آمریکا وزیر امور خارجه، وزیر دفاع و مشاور امنیت ملی و رئیس آژانس امنیت ملی آمریکا هستند. رئیس سازمان سیا در این لیست مهم نیز قرار میگیرد. هر زمان مقامات امنیتی و سیاسی دولت جدید معین شوند دقیقتر میتوان رویکرد دولت ترامپ را طی ماههای آینده پیشبینی کرد. اما واقعیت این است که ایران به دنبال تقابل نیست بلکه به دنبال تعامل است، ولی باید فضای این تعامل با گذشت زمان به وجود بیاید. پیشتر آقای عراقچی، وزیر امور خارجه ایران پیش از این نیز گفته بود که باید تنشها میان تهران و واشنگتن را مدیریت کرد. مدیریت تنش به این معناست که حالا که ترامپ پیروز کارزار شده چگونه میتوان با او وارد تعامل شد، اما اگر ترامپ به دنبال تقابل همهجانبه باشد، باید در برابر او ایستاد، این گزاره به معنای پیگیری سیاست تعامل و تقابل به صورت همزمان از سوی دو طرف است.
ارسال نظر