مجید ابهری در گفتوگو با «آرمان ملی»:
پزشکیان موانع رفع فیلترینگ را بگوید
آرمان ملی- احسان انصاری: چرا در حالی که یکی از مهمترین وعدههای پزشکیان رفع فیلترینگ بوده اما تاکنون این اتفاق رخ نداده است؟ مهمترین موانع در این زمینه چیست؟ در صورتی که پزشکیان نتواند این وعده را محقق کند واکنش حامیان وی چه خواهد بود؟
«آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر مجید ابهری جامعهشناس گفتوگو کرده است. ابهری در این زمینه معتقد است: «فیلترینگ از سالها قبل وجود داشت اما در دولت گذشته و بهخاطر اتفاقات پائیز 1401 بیشتر شد. در آن مقطع زمانی کشور در شرایط خاصی قرار داشت. به همین دلیل نیز فضای مجازی محدود شد. این اتفاق در کشورهای دیگر نیز رخ داده و مسبوق به سابقه است. با این وجود در کشورهای دیگر پس از پایان بحران که مقطعی است، همه چیز به حالت اولیه باز میگردد. بازکشت به حالت اولیه برای القای آرامش به مردم هم موثر است اما متأسفانه این اتفاق در ایران رخ نداد. من معتقدم همانگونه که دولتها در کشورهای مختلف تصمیمات متفاوت نسبت به هم میگیرند، دولت آقای پزشکیان نیز باید تصمیم جدیدی در این زمینه بگیرد. به همین دلیل گسترش و تقویت فیلترینگ که تصمیم دولت قبل بوده باید جای خود را به رفع فیلترینگ در دولت چهاردهم بدهد». در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*چرا در حالی که رئیسجمهور بارها روی رفع فیلترینگ تأکید دارد، هنوز این اتفاق رخ نداده است؟ به نظر شما چه موانعی در این زمینه وجود دارد؟
آقای پزشکیان در رقابتهای انتخاباتی این موضوع را مطرح کرده بودند. با این وجود پس از پیروزی در انتخابات انتظار این بود که این مطالبه مردم محقق شود که تاکنون نشده است. تاکید چندباره رئیسجمهور روی این موضوع نشان دهنده این است که موانع متعددی در این زمینه وجود دارد که تاکنون اجازه نداده دولت به وعده خود عمل کند. به همین دلیل نیز من فکر میکنم رئیسجمهور باید موانع رفع فیلترینگ را به صورت شفاف با مردم در میان بگذارد و شفافسازی کند. من معتقدم در موضوعی که به اکثریت جامعه ربط دارد، قبل از اتخاذ تصمیم باید جزییات آن برای مردم بازگو شده تا زمینه آن فراهم شود. تفاوتی هم ندارد که این تصمیم قرار است چه تغییری ایجاد کند. بدون تردید در غیبت توضیح کافی، بازار شایعات و شائبهها داغ میشود و کلیت تصمیم زیر سوال میرود. درباره فضای مجازی حرف و سخن بسیار است و من اعتقاد دارم که محدود کردن فضای مجازی از همان روز اول مقرون به فایده نبوده است. امروز بسیاری از کسب و کارهای مردم توسط فضای مجازی صورت میگیرد و به همین دلیل محدودیت فضای مجازی باعث نگرانیها در بین افرادی شده که از طریق فضای مجازی فعالیت اقتصادی انجام میدهند. استارتاپها و مشاغل اینترنتی رابطه مستقیمی با فضای مجازی و اینترنت دارند و به همین دلیل هرگونه محدودیتی برای آنها میتوان باعث ضرر و زیانهای اقتصادی شود. به همین دلیل نیز دولت چهاردهم باید تصمیم جدیدی درباره رفع محدودیتهای نالازم فضای مجازی بگیرد تا این مشاغل بیش از این آسیب نبینند.
* برخی بر این باورند که رئیسجمهور و دولت به تنهایی در این زمینه تصمیم گیرنده نیستند. در چنین شرایطی آیا احتمال رفع فیلترینگ وجود دارد؟
فیلترینگ از سالها قبل وجود داشت اما در دولت گذشته و بهخاطر اتفاقات پائیز 1401 بیشتر شد. در آن مقطع زمانی کشور در شرایط خاصی قرار داشت. به همین دلیل نیز فضای مجازی محدود شد. این اتفاق در کشورهای دیگر نیز رخ داده و مسبوق به سابقه است. با این وجود در کشورهای دیگر پس از پایان بحران که مقطعی است، همه چیز به حالت اولیه باز میگردد. بازکشت به حالت اولیه برای القای آرامش به مردم هم موثر است اما متأسفانه این اتفاق در ایران رخ نداد. من معتقدم همانگونه که دولتها در کشورهای مختلف تصمیمات متفاوت نسبت به هم میگیرند، دولت آقای پزشکیان نیز باید تصمیم جدیدی در این زمینه بگیرد. به همین دلیل گسترش و تقویت فیلترینگ که تصمیم دولت قبل بوده باید جای خود را به رفع فیلترینگ در دولت چهاردهم بدهد. برخی عنوان میکنند نرمافزارهای فیلترشده باید شرایط ایران را برای ادامه فعالیت بپذیرند. هیچکس منکر احتمال رفتارهای نامناسب در این بسترها نیست اما اینکه کسانی نگاه غیر اصولی به این بسترها داشته باشند، راه به جایی نخواهد برد. این بسترها در حد امکانات خود زمینه ارتباط را بین کاربران فراهم میکنند. حتی اگر مواردی از بدرفتاری وجود داشته باشد، این بسترها در نهایت موجب ارتقای فرهنگی خواهند بود و کاربران خیلی زود با امکانات این فضا آشنا شده و نسبت به موارد حساس، توجه خواهند کرد. اغلب کسانی که از این نرمافزارها استفاده میکنند جوانان و نوجوانان هستند که از زمانی که شبکههای اجتماعی فیلتر شدهاند، با انواع اضطراب، دلهره و سوالهای مختلف مواجه شدهاند. اهمیت آرامش خاطر نوجوانانی که به واسطه فیلترینگ مضطرب شده و سوال دارند، آن اندازه هست که لازم باشد نهادهای تصمیمگیر کشور به آنها و به افکار عمومی توضیح قانع کننده بدهند. مردم ایران تمایل دارند با مردم کشورهای دیگر ارتباط داشته باشند و شبکههای اجتماعی این امکان را برای آنها فراهم کرده است و به همین دلیل اتفاقات مثبت زیادی در زمینه افزایش آگاهی مردم در سالهای اخیر به وجود آمده است.
*آیا پزشکیان برای تغییر این وضعیت باید هزینه سیاسی بپردازد؟
شاید نیاز باشد این اتفاق بیفتد و من فکر میکنم به دلیل اینکه رئیسجمهور منتخب مردم هستند باید گاهی اوقات برای وعدههایی که به مردم دادهاند هزینه بدهند. کسی که رئیسجمهور میشود باید مسئولیت پذیری بالایی داشته باشد. کسانی که در این زمینه تصمیمگیری میکنند باید هزینه-فایده کنند که چنین تصمیماتی چه پیامدهایی برای کشور دارد و حالا بعد از چند سال که از اعمال محدودیتهای سختگیرانه میگذرد، میتوان آن را مورد سنجش قرار داد که به نظر میرسد آسیبهای آن بیشتر از فایده است و این موضوعی است که مسئولان مربوط باید با شجاعت و جسارت آن را بپذیرند. من یک مثال میزنم تا قدری موضوع روشن شود. در سالهای اخیر ما در وضعیت تحریم قرار داشتهایم. تحریمها ارتباط مالی ما را با جهان دچار مشکل کرده است. در این وضعیت دشوار خرید کتب و اقلام علمی از کشورهای دیگر بسیار سختتر شده است و نتیجه آن عقب افتادن بخش فرهنگ و دانش از پیشرفتهای بشری بوده است. این در حالی است که فضای مجازی در این زمینه به محققان کمک کرده، مراودات علمی را برای آنها فراهم کرد. از سوی دیگر ارسال مقالات علمی ایرانیان به نهادهای علمی جهان نیز اغلب از طریق شبکههای اجتماعی صورت میگرفت. به همین دلیل تصمیمی که منجر به فیلترینگ این فضاها شد، مراودات علمی با مشکل مواجه شده است. با همه اینها، بعد از پایان یافتن شرایط خاص در آن سال که منجر به محدودیت فضای مجازی شد، همچنان این سوال مطرح است که ادامه محدودیت برای فضای مجازی، در شرایطی که کشور با بحرانهای متعددی مواجه است، دقیقا چه ضرورتی دارد؟ ورود هر فناوری در یک جامعه باید همراه با فرهنگسازی و آموزشهای لازم در زمینه کاربرد آن باشد. در این صورت تهدیدات تبدیل به فرصتها شده و کاربرد و استفاده منطقی و درست از آن فناوری در جامعه رشد و توسعه مییابد. اگر فرهنگسازی توسط رسانههای ما صورت میگرفت امروز فضای مجازی میتوانست به فرصتی برای توسعه علم و فرهنگ، خلق آثار هنری و برقراری ارتباطات مفید تبدیل شود. این وظیفه بر عهده رسانهها به ویژه صداوسیما، نهادهای آموزشی و خانوادههاست. تا شکل صحیح بهرهگیری از تکنولوژیهای مدرن به جامعه و به ویژه جوانان آموخته شود و نکتهای که وجود دارد این است که با وجود محدودیتها امکان ارتقای فرهنگ اجتماعی برای کاربرد این نرمافزارها وجود نخواهد داشت. به خاطر پایین بودن سطح نشاط اجتماعی و کاستیهایی که در زمینه تفریحات و امور رفاهی وجود دارد، سرگرمی اصلی بسیاری از افراد حضور در فضای مجازی و مطالعه اینگونه صفحات است. در کنار نشاط اجتماعی، با عرضه امکانات رفاهی، تفریحی و ورزشی ارزان قیمت یا رایگان میتوان برخی ناهنجاریها را کاهش داد.
*اگر دولت چهاردهم نتواند به این وعده مهم خود عمل کند چه پیامدهایی برای دولت خواهد داشت؟
رفع فیلترینگ یکی از وعدههای مهم دولت پزشکیان بوده و به همین دلیل عدم تحقق آن پایگاه اجتماعی دولت را متزلزل میکند. نکته دیگر اینکه ادامه این وضعیت شکاف بین مردم و مسئولان را بیشتر میکند و نتایج منفی به همراه خواهد داشت. در حال حاضر فضای مجازی بخشی از زندگی افراد شده است. در روزگار نه چندان دور کودکان و نوجوانان بهدلیل محدودیتهای آن زمان به جای اینکه از همان دوران کودکی با گوشیهای موبایل و اینترنت آشنا باشند با دورهمیهای خانوادگی آشنا میشدند، این در حالی است که این روزها زندگی بدون فضای مجازی و اینترنت تقریباً برای کودکان و نوجوانان امکانپذیر نیست و نسبت به این فضا وابستگی دارند. اما زنگ خطر نسبت به این آسیب باید به صدا در بیاید آنهم نه به دلیل مخرب بودن اینترنت و فضای مجازی که تقریباً به اثبات رسیده است، بلکه به دلیل وابستگی کودکان و نوجوانان به این فضا و قرارگیری در بستر انواع مختلفی از آسیبهای اجتماعی. در حال حاضر گفتوگو در خانواده یکی از اصلیترین روشهای ایجاد صمیمیت و رفع مشکلات است. در جایگاه دوم رسانهها به خصوص صداوسیما باید در قالب برنامههای جذاب و متنوع زیانهای مشکلات فضای مجازی را بیان نمایند، دولت و نهادهای متولی نیز باید وسایل و ابزار رفاهی و تفریحی رایگان و ارزان برای جوانان فراهم کند تا مسیر آنها از فضای مجازی به سمت تقویت فضای حقیقی تغییر کند. برای حل این مشکلات باید قبل از ورود هر فناوری به جامعه فرهنگسازی و بسترسازی شود، در غیر این صورت عوارض و آسیبهای آن بسیار بیشتر از محاسن و امتیازات آن خواهند بود. امروزه فضای مجازی آفت روابط گفتاری و عاطفی در خانوادهها شده است و این در حالی است که متوسط زمان گفتاری در بین خانوادههای ما ۱۷ دقیقه برآورد میشد، فضای مجازی این فرصت کوتاه را از ما گرفته است و همانطور که مشاهده میکنید در بسیاری از جمعهای خانوادگی هر کس به دنبال هدف خود در این فضاست. آموزش در مدارس و خانوادهها، بیان عوارض و ناهنجاریهای ناشی از استفادههای غیر اصولی در کنار ایجاد شبکههای ملی و فرهنگی بر اساس ارزشهای دینی و قانونی ما میتواند جاذبه مناسبی برای کشش کاربران باشد. از آنجا که این شبکهها به صورت برخط تولیدات کاربران را در معرض تماشای بقیه میگذارند نوعی غرور کاذب و اعتماد به نفس در آنها ایجاد میکند که همین فرآیند باعث افزایش کاربران میشود. فیلترینگ راهکار مناسبی برای مقابله نمیباشد، چرا که مدیران جنگ نرم با ارائه انواع فیلترشکنهای قوی تلاشهای انجام شده در این زمینه را خنثی میسازند و دسترسی کاربران را مقدور مینمایند. بنابراین برخوردهای سلبی باعث ایجاد موضع انفعالی در جوانان شده و انگیزه آنها را افزایش میدهد و باعث میشود کاربران به هر نحوی از شبکههای اجتماعی مورد نظر استفاده کنند.
ارسال نظر