| کد مطلب: ۱۱۴۵۴۹۳
لینک کوتاه کپی شد

مهدی مطهرنیا در گفت‌وگو با «آرمان ملی»:

همگرایی میان آمریکا و اسرائیل بیشتر می‌شود

آرمان ملی- حمید شجاعی: شاید در خود ایالات متحده آمریکا نیز تصور بسیاری بر این بود که بر پایه نظرسنجی‌ها مردم آمریکا با شناخت تهدیدهای ترامپ باز هم به کاندیدای دموکرات‌ها رای دهند و پس از بایدن معانوش کاملا هریس را به عنوان چهل و هفتمین رئیس‌جمهور آمریکا به کاخ سفید بفرستند.

همگرایی میان آمریکا و اسرائیل بیشتر می‌شود

 اما درست مثل سال 2016 بازی تغییر کرد و مثل آن زمآنکه همه فکر می‌کردند هیلاری کلینتون به ریاست جمهور خواهد رسید، اما ترامپ راهی کاخ سفید شد این بار نیز در میان نگاه‌ها به کاملا هریس این ترامپ بود که با 312 رای الکترال و آرای بالای مردمی برای دومین بار مستاجر کاخ سفید شد. با این حال عده‌ای ترامپ را تهدید و عده‌ای دیگر او را فرصت می‌دانند. دسته اول بر این باورند که ترامپ همان چهره جنگ‌طلب و خشونت‌طلب سال 2016 است که در پی ادامه رویکردها و برنامه‌هایش در دولت اول خود است. اما دسته دوم معتقدند که ترامپ بر پایه اینکه یک چهره تاجر مسلک و اقتصادی است در دور دوم خود بیش از جنگ به دنبال توافقات اقتصادی و حل مسائل جهانی است. چه اینکه خودش هم در اظهارات اولیه پس از پیروزی نیز این رویکرد را تایید کرده و گفته جنگی را آغاز نخواهند کرد بلکه جنگ را پایان می‌دهد. در چنین شرایطی بسیاری در خصوص نوع مواجهه ایران با آمریکای ترامپ صحبت می‌کنند که قرار است چگونه تعاملی در فضای بین‌المللی صورت بگیرد. آنچه مسلم است باید دید دولت ترامپ از چه افرادی تشکیل خواهد شد و چه پیامی به سایر کشورها ارسال خواهد کرد و تا آن زمان باید منتظر ماند. در همین راستا برای بررسی پیروزی ترامپ و روابطش با اسرائیل و نتانیاهو و نگاه به ایران و مسائل منطقه «آرمان ملی» با دکتر مهدی مطهرنیا رئیس اندیشکده آینده اندیشی سیمرغ و تحلیلکر مسائل بین‌الملل به گفت‌وگو پرداخته است که می‌خوانید.

* پیروزی ترامپ و همچنین تاثیر آمدن وی به کاح سفید بر تحولات منطقه به ویژه روابط با اسرائیل را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

جمهوری‌خواهان نسبت به دموکرات‌ها رویکرد بازتر و آشکارتری نسبت به تل‌آویو مطرح می‌کنند ادبیات یا زبان جمهوری‌خواهان نسبت به دموکرات‌ها دارای این ویژگی است که برخلاف دموکرات‌ها که تلاش دارند در انبوهی از فضاهای روشنفکری و گرایش‌های نخبگی سخن بگویند جمهوری‌خواهان بسیار آشکارتر و خارج از پیچیده‌‌گی‌های ادبیات نخبه سالارانه سخن بگویند. از منظر نفوذ تل‌آویو بر حزب دموکرات و جمهورخواه باید گفت که هر دو اسرائیل را یکی از مهم‌ترین ارکان موجود در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا قرار داده‌اند و در رابطه با اسرائیل دیدگاه یکسان با ادبیاتی متمایز از یکدیگر را همراهی می‌کنند سیاست‌گذاری در ایالات متحده آمریکا در عرصه سیاست خارجی در نهایت با تصمیم شخص رئیس‌جمهور عملیاتی می‌شود یعنی رئیس دولت فدرال در حوزه سیاست خارجی تصمیم گیرنده نهایی ا‌ست. اما این تصمیم‌گیری به واسطه مکانیزم دموکراتیکی که در آمریکا وجود دارد و نظارت افکار عمومی، به راحتی نمی‌تواند به مرحله خروجی تصمیم یک شخص منتهی شود. شخص رئیس‌جمهور اگرچه در مرکز ثقل امنیت است اما تحت تاثیر یک مکانیسم خاصی از تصمیم‌گیری است. با این وجود شخصیت رئیس‌جمهور به هر روی یکی از فاکتورهای اساسی در این زمینه تلقی می‌شود. اگرچه نمی‌توان گفت که این فاکتور چیرگی و تسلط معنادار دارد، اما یکی از فاکتورهای مهم محسوب می‌شود. ترامپ یک شخصیت بارز در اجرای تعهدات خود به مردم شناخته می‌شود و از طرف دیگر قاطعانه و برش‌دار در زمینه‌های مسائل سیاست خارجی به ویژه از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ عمل کرده است. این وضعیت از وی چهره‌ای ساخته است که می‌تواند نزدیک به نتانیاهو از منظر شخصیت سیاسی و روندهای حاکم بر رفتار و کنش سیاسی هر دو محسوب شود. مزید بر اینکه به هر روی نتانیاهو یک دوست دیرینه رؤسای جمهور آمریکا در دوره‌های گوناگون بوده است و سابقه این دوستی بین ترامپ و نتانیاهو در ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ نیز افزایش چشمگیری پیدا کرد. بر اساس همین بود که بسیاری بر این نکته قائل بودند که کاندیدای برتر نتانیاهو در انتخابات ۲۰۲۴ ترامپ است و نتانیاهو نیز این را مخفی نمی‌کرد. در سفر مهمی که پیش از انتخابات برای سخنرانی در کنگره آمریکا داشت و سخنرانی معروف او در کنگره این بار با تشویق‌های بسیار زیاد حضار هم روبه‌رو بود او با ترامپ برخوردی بسیار دوستانه‌تر نسبت به دیدار خود با بایدن داشت و آنها ساعت‌ها با یکدیگر به گفت‌وگو پرداختند. اولین مقامی که به ترامپ حتی پیش از قطع یافتن پیروزی او تبریک گفت و خود و همسرش طی یک بیانیه رسمی ریاست جمهوری او را گردن نهادند، شخص نتانیاهو و همسرش بودند. بعد از آن دیدیم که ارتباط آنها برقرار شد و مطالب به سمت و سویی می‌رود که این همگرایی میان واشنگتن و تل‌آویو بیشتر از گذشته خود را نمود بدهد، اما در عین حال که ترامپ این نزدیکی را دارد و نتانیاهو نیز با آن همراه است، اما در این فراز باید به این نکته هم اشاره کرد که شخص ترامپ آدم برش‌دار و مرزهای معینی داراست. و لذا نتانیاهو نیز در این زمینه باید آن مرزها را رعایت کند. لذا باید منتظر بود تا ببینیم در عرصه عمل چه مسائلی روی خواهد داد در مجموع با وجود این ویژگی‌هایی که برشمردم در پاسخ باید بگویم بله ایالات متحده آمریکا و نتانیاهو در مسائل منطقه‌ای به ویژه بر علیه تهران نسبت به دوره بایدن همگراتر عمل خواهند کرد.

*با توجه به اینکه ترامپ در اظهارات اولیه‌اش صحبت از خاتمه دادن به جنگ‌ها گفته این نگاه یک دوگانگی را در خصوص حمایت آنها از اسرائیل در قبال جنگ در منطقه به‌وجود می‌آورد. این مساله را چگونه تحلیل می‌کنید؟

این دوگانگی به‌خاطر سیاست‌های آرزومندانه‌ای است که در ذهن می‌پرورانیم. با وجود اینکه ترامپ از خاتمه دادن به جنگ گفته، باید گفت اولا این جنگ شروع شده است و ما در حال جنگ با اسرائیل هستیم و پایتخت‌های هر دو طرف مورد هجوم قرار گرفته است و ایران به سازمان ملل متحد در این زمینه نامه نوشته است، لذا ترامپ می‌تواند به این جنگ پایان دهد ولی نحوه پایان دادن به آن در مرحله اول می‌تواند گستردگی جنگ باشد. اینکه بگوییم ترامپ گفته است جنگی را آغاز نمی‌کند نخست جنگ در حال جریان است. دوم اگر فکر می‌کنیم که این جنگ جنگ کلاسیکی خواهد بود، مثل جنگ ایران و عراق خیر این جنگ کلاسیک نیست. همان‌گونه که در مقاله جنگ مینیاتوری نوشتم این جنگ، جنگ مینیاتوری خواهد بود. سوم، آقای ترامپ می‌تواند ادعا کند که ما جنگی را شروع نکردیم و طبق معمول اتهاماتی را علیه ایران مطرح کند. هرچند ایران هم می‌تواند پاسخ‌های بسیار منطقی به این مساله بدهد ولی آنچه که اصل است پذیرش افکار عمومی است.

* عده‌ای معتقدند بر پایه آنچه ترامپ آن را پایان دادن به جنگ می‌خواند احتمال بالایی دارد که در این مسیر بخواهد در یک همگرایی با جریان مخالف در اسرائیل نتانیاهو را کنار زده و شرایط را برای آتش‌بس در منطقه فراهم کند، این مساله را چه میزان محتمل می‌بینید؟

در سیاست هیچ چیز غیرممکن نیست و تنها غیر ممکن غیرممکن است و لذا این امکان همیشه وجود دارد ولی احتمال آن ضعیف است. به دلیل اینکه اکنون نتانیاهو در بهترین وضعیت خود بسر می‌برد و اپوزیسیون مخالف نتانیاهو الان در وضعیت تدافعی در برابر نتانیاهو است. نتانیاهو حتی فردی به قدرتمندی گالانت را به راحتی کنار می‌گذارد. اگرچه تظاهراتی انجام می‌شود که بیشتر ناشی از فراخوان به سربازی اجباری عده‌ای هستند که از رآنتی‌در جهت عدم گذراندن سربازی استفاده کردند اما نکته جالب این است که تا روزهای منتهی به ۷ اکتبر نتانیاهو در سراشیبی سقوط بود، اما او با دستاویز کردن آنچه که ایجاد شد و استفاده از فرصت‌، به شخصی که در جایگاه قدرت قرار دارد، نه تنها در حال کنونی اسرائیل، بلکه چند گام بالاتر از نخبگان سیاسی بنشیند. در این وضعیت کنار زدن نتانیاهو آن هم توسط ترامپ که هم از منظر شخصیت هم از منظر اعتقادات و باورهایش و هم از منظر دوستی بسیار نزدیک‌تر از دیگر افراد مثل نفتالی بنت هست حتمالش ضعیف است. اگر هم روی بدهد مساله برای ایران تفاوتی نخواهد کرد. گروه‌های گوناگون تندرو و میانه‌رو اسرائیل، در ارتباط با ایران با همدیگر هم داستان‌اند و تمایز فقط همان دو سه درصد رادیکال بودن یا کمتر رادیکال بودن میان آنهاست.

* با توجه به این مساله که دولت اول ترامپ و عملکردش را دیدیم از دیدگاه شما ترامپ در دولت دوم خود به لحاظ رویکردی و عملکردی چه میزان تغییر خواهد داشت و چه میزان احتمال دارد ترامپی متمایز با دولت اول او شاهد باشیم؟

به هر ترتیب ترامپ امروز بسیار کارکشته‌تر از ترامپ سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ است. او از تونل وحشتی گذشته است که حتی مرگ را بغل گوشش تجربه کرده است و اکنون دادگستری و دیوان فدرال آمریکا انگشت اتهام را به طرف ایران گرفته‌اند و گفته شده که یک نفر را نیز دستگیر کرده‌اند. البته روشن است که این روایت آمریکایی‌هاست و منطبق بر واقعیت نیست. با همه اینها ترامپ خود را ضربه دیده ایران فرض می‌کند. از سوی دیگر او به هر روی دستور دهنده نهایی ترور سردار سلیمانی در فرودگاه عراق است. او کسی است که از برجام خارج شده. اکنون او بر سر قدرت است و از منظر شخصیتی و تیمی که سر کار می‌گذارد می‌تواند برای ایران خطرناک باشد. لذا باید منتظر بود وزیر امور خارجه، مشاور امنیت ملی و وزیر دفاع برای کابینه او از اهمیت جدی برخوردار خواهند بود. ترامپ اعلام کرده است نیکی هیلی و پمپئو را در دولت خود نخواهد داشت ولی از افراد دیگری سخن نگفته  که ممکن است بسیار تندتر از نیکی هیلی و پمپئو باشند. این دلیل ندارد که با نیامدن نیکی هیلی یا پمپئو تیم او نسبت به گذشته یک تیم کم‌خطرتر باشد بلکه می‌تواند از خطرات بیشتری برخوردار باشد به هر شکل باید منتظر بود تا اعضای دولت او را مشاهده کرد و از مراجع رسمی کار را دنبال کرد آنچه که مسجل است یکی از اهداف اساسی ایالات متحده آمریکا در زمان ریاست جمهوری ترامپ ایران است.

*با توجه به آنچه که برشمردید مواجهه تهران و واشنگتن را در حوزه‌های مختلف به ویژه مسائل منطقه و شاید مساله برجام چگونه می‌توان تبیین کرد؟

روابط تهران و واشنگتن پیچیده است و جالب این است که سردرگمی و پیچیدگی این کلاف بیش از آنکه در واشنگتن باشد، در تهران است. تهران یک نظام ایدئولوژیک و کلام محورانه دارد که آمریکا را مرکز سلطه جهانی و شخص رئیس‌جمهور آمریکا را منفورترین شخص در نظام اندیشگی خود نام گذاشته است و بسیار از منابع و داشته‌های ملت ایران در ۴۵ سال اخیر در مبارزه با ایالات متحده آمریکا به عنوان دستاورد والا و بزرگ و بلند نظام جمهوری اسلامی از آن یاد آمده است. در چنین بافت موقعیتی با آمدن ترامپ به عنوان شخصیت با این ویژگی‌ها با این سابقه برخورد ایران با وی که در دیدار آبه شینزو و رهبر انقلاب، درخواست وی برای گفت‌وگو را کاملا رد می‌کند و از منظر نمادین نامه ترامپ در کنار پای آبه شینزو هنوز در اذهان مانده است. در مجموع رسیدن به شرایطی که در آن بتوان مذاکره را با دولت ترامپ فرض کرد که برجام را پاره کرده، آن هم در شرایط حاضر با توجه به مسائل منطقه، منجمله ترور اسماعیل هنیه در تهران، شهادت فرماندهان سپاه در منطقه و شهادت سیدحسن نصرا... و فرماندهان ارشد حماس، می‌تواند قابل تامل باشد.

منبع : آرمان ملی
نویسنده : حمید شجاعی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار