زاد و ولد شتابان جرایم
واقعیتی که در این چند دهه اخیر شاهد بودیم، افزایش آمار مربوط به بزه و جرم است. از منظر جرمشناسی، روانشناسی جنایی یا جامعهشناسی پاسخ به این سوال که چرا اینگونه جرائم یا اساسا کلیه جرائم، مدام در حال افزایش هستند، خیلی ساده است.
جرم شناسان همیشه بحثی را مطرح میکنند و یک اصلی هست که ثابت شده است، تا زمانی که بستر زمینه ارتکاب جرائم از بین نرفته و ریشههای علل و عوامل بروز جرم از بین نرفته و کاهش پیدا نکرده، طبیعتا آمار جرائم هم بالا خواهد بود. باتلاقی را درنظر بگیرید که انواع و اقسام میکروبها، باکتریها یا سایر مواد مضر در این باتلاق وجود دارند و به محیط زیست و اطراف آن باتلاق لطمه وارد میکنند. مادام که این باتلاق خشک نشده و آن زمین از لحاظ محیط زیست بهبود پیدا نکرده، قطعا شاهد انواع و اقسام بیماریها خواهیم بود. جامعه هم تقریبا همین وضعیت را دارد. مادام که علل و عوامل وجود جرائم، بروز ارتکاب جرائم در جامعه وجود دارد، این ساده اندیشی و خام اندیشی است که بپنداریم جرائم خودبهخود کاهش پیدا میکنند و یا متوقف میشوند. سالهاست بنده در این زمینه دارم مینویسم و اعتقاد دارم مادام که این علل و عوامل در یک جامعه از بین نرفتهاند، بایستی منتظر انواع و اقسام جرائم از خرد تا کلان باشیم و نباید بپنداریم که بدون اقدام و بدون فعالیت در جهت رفع مشکلات اقتصادی و مالی مردم اوضاع بهبود پیدا کند. در جوامعی که مشکلات مالی کمتر دارند یا درگیریها میان مردم کمتر است و هرکس به حقوق خودش واقف است، به حقوق دیگران لطمه نمیزند و از محیط اطراف خودش و از همنوعان خودش راضی است، طبیعتا زمینه یا انگیزهای وجود ندارد که جرمی اتفاق بیفتد. گفتهاند که فقر و مشکلات مالی امالفساد، یعنی مادر همه جرائم است. از منظر جرمشناسی همیشه یکی از علل و عوامل بروز جرائم، مسائل معیشتی و اقتصادی مردم است. متاسفانه در هفتههای گذشته شاهد بودیم که این سریال ادامه داشته، یا وکلا را کشتهاند و یا به عنوان مثال در این مورد وکیلی همسر خودش را کشته است. یا بحث خودکشی جوانان را میبینیم حتی برخی از پزشکان که آمار کمی هم نیست. اینها مشکلاتی است که روح و روان فرد را آسیب میزند و تحت فشار قرار میدهد و به هر حال تجمع و جمع شدن فشارهای روحی روانی که بیشتر ناشی از مسائل اقتصادی است، تاب تحمل و مدارای فرد را به حداقل تنزل میدهد. از سویی میبینیم که رسانهها بهخصوص صداوسیما که وظیفه مهمی در جهت تدوین و تکوین و رشد فرهنگی افراد جامعه را دارند، تاحدودی در رابطه با وظایف خودشان کوتاهی میکنند. بزرگترین رسالت رسانهها آگاهی بخشی به افراد جامعه است. مثلا در زمینه بهداشت کمترین آگاهی را میدهند. رسانهها اصلا حساسیتی به این قضیه ندارند. به همین خاطر است وقتی کنار دریا میرویم، ساحل انباشته از زبالههای مختلف است. خلاصه کلام آنکه این یک امر ثابت شده است، حکومت و دولت به معنای آن وظیفه دارد زمینههایی که ایجاد استرس و اضطراب میکند، یا مشکلات مالی و دغدغههایی که مردم با آن روبه هستند را تا حد ممکن کاهش دهد. مادام که در بر همین پاشنه میچرخد یعنی از خواب بیدار میشویم اخباری نظیر خودکشی، قتل و... را میشنویم، نباید انتظار داشته باشیم که آمار جرائم کاهش پیدا کند. هیچ انسانی از شکم مادر بزهکار بهدنیا نیامده بلکه این جامعه و خانواده و اطرافیان و محیط کار یا مشکلات دیگر بوده که تفکرات او را به سوی جرم و جنایت سوق داده است. به نظر میرسد وظیفه سنگین و دشواری برعهده دولت است که در مقابل این نابسامانیها و آسیبها که در جامعه وجود دارد، لااقل در حد توان خودش فعالیت کند و برنامه ارائه دهد و پیگیری کند. متاسفانهها در دولتهای گذشته، وزارتخانهها کمیتههای مختلف در باب پیشگیری از جرائم تشکیل دادند یا خود قوه قضائیه که معاونت پیشگیری از جرائم را دارد، اما برنامهها نیمه کاره مانده و عزم مسئولین هیچ موقع جزم نشده که به صورت جدی با این مسائل برخورد شود. امیدواریم موجباتی فراهم شود که کمتر شاهد این قبیل حوادث باشیم.
*عبدالصمد خرمشاهی
وکیل پایه یک دادگستری
ارسال نظر