«آرمان ملی» پیامدهای وفاق ملی در جامعه را بررسی میکند:
حرکت دولت روی ریل لرزان!
آرمان ملی: «وفاق» یکی از شعارهایی بود که مسعود پزشکیان با طرح آن توانست در کارزار انتخاباتی نگاه جناحهای سیاسی را به خود جلب کند. شاید او میدانست که با اجرایی شدن این شعار و ایجاد اتحاد بین گروهها، جبههها، احزاب و برخی تشکلات سیاسی- اجتماعی انتقادهای بسیاری متوجه دولت خواهد شد. چه آنهایی که بهدنبال سهمخواهی بیشتر هستند و چه آنهایی که معتقدند سهمی به آنها داده نشده است. هرچه بود دولت چهاردهم با کابینهای مرکب از دو جناح عمده سیاسی آغاز به کار کرد.
حتی در چینش استاندارها هم میبینیم دولت حد تعادل را در پیش گرفته است. اصولگراها و اصلاحطلبان به عنوان دو اردوگاه سیاسی که معمولا روابطی پرتنش با هم داشتهاند، حالا در ترکیب دولت چهاردهم با هم همکاری میکنند. در ادامه این گزارش نگاهی خواهیم داشت به آخرین تحلیلهایی که به حوزه وفاق ارتباط دارد. البته برای تازهترین تحلیل در این مورد با یکی از تحلیلگران گفتوگو کردهایم. احمد شیرزاد معتقد است که اگر وفاق در بلندمدت اجرایی نشود وضعیت مایوسکننده خواهد بود.
رویکرد جدید پزشکیان
احمد شیرزاد، فعال سیاسی اصلاحطلب و تحلیلگر مسائل سیاسی در پاسخ به اینکه آنچه «وفاق» نامیده میشود چه خصوصیاتی دارد و چگونه باید در یک دولت اجرایی شود، به «آرمان ملی» میگوید: «آنچه تحت عنوان وفاق از سوی پزشکیان مطرح شد بهنوعی یک رویکرد جدید بود. در زمان انتخابات برخی از منتقدان این وفاق را باور نمیکردند. اصولگراها تلاش داشتند بگویند که دولت چهاردهم دولت سوم روحانی است و این محور تبلیغات منفی بر علیه رئیسجمهور بود ولی دولت جلوههای وفاق را در گزینش نیروها و چینش کابینه بهخوبی نشان داده است.» این فعال سیاسی با تحلیلی بر کابینه چهاردهم ادامه میدهد: «در این کابینه مجموعهای از نیروهای اصلااحطلب و اصولگراهایِ معتدل حضور دارند که در واقع توانستهاند تا اینجا یک کابینه کارآمد را تشکیل دهند. همچنین میبینیم هماهنگی خوبی بین دولت و سایر ارکان نظام بهوجود آمده است. حتی بین دولت و نهادهای امنیتی مانند شورای امنیت ملی و... همکاری خوبی وجود دارد. توجه داشته باشید که کابینه چهاردهم تلاش میکند تا خود را با سیاستهای کلی نظام تطبیق دهد». او با اشاره به نشانههای وفاق در برنامههای پزشکیان اضافه میکند: «همانطور که رئیسجمهوری اعلام کرد برنامه توسعه هفتم را در دستور کار قرار خواهد داد. توجه داشته باشید که این برنامهای نیست که بگوییم صرفا به اصلاحطلبان تعلق دارد یا تماما توسط اصولگراها نوشته شده است. برنامه هفتم تجربهای ملی است و اینکه در اجرا چقدر میتوانند موفق باشند باید در انتظار آینده باشیم. این عملکرد، مظهر عمومی و بارز شعار وفاق است».
اختلاف درونی نداریم
این فعال سیاسی در همین مورد ادامه داد: «از لحاظ محتوایی هم باید به این موضوع اشاره کنیم که کشور پهناوری مانند ایران را نمیتوان با یک گروه و یک حزب اداره کرد. این بحثی است که همواره با دوستان اصولگرا داریم. اصولگراها فکر میکردند با دولت تک حزبی میتوان کشور را مدیریت کرد ولی تجربه دولت سیزدهم خلاف این موضوع را نشان داد». شیرزاد در پاسخ به اینکه جامعه چگونه باید پیام وفاق در دولت را احساس کند، میگوید: «اینکه افراد حاضر در دولت دارای چه سوابقی هستند همواره از چشم شهروندان پوشیده میماند ولی جریانهای سیاسی و نمایندگان مجلس به این موارد کاملا آگاه هستند. آنچه در این فرصت اندک از دولت چهاردهم میبینیم خبری از دعوا و نطقهای جنجالی نیست و خبری از اتهام به دولتهای گذشته هم وجود ندارد. این آرامش میتواند پیام خوبی برای مردم باشد. البته تنش با اسرائیل همچنان وجود دارد ولی هیچ اختلاف شدید درونی نداریم. اگرچه شاهد دیدگاههای متفاوتی هستیم ولی خبری از دعوا و کشمکشهای سیاسی نیست». او در این مورد که اگر وفاق حاصل نشود باید در انتظار چه اتفاقی باشیم، تصریح کرد: «اگر وفاق اجرایی نشود وضعیت بسیار مایوسکننده خواهد شد. بهخصوص اگر وفاقی بین مدیران وجود نداشته باشد رفتهرفته آثار شکاف و دلسردی خود را در جامعه نشان میدهد. بهعنوان نمونه شاهد بودیم که در زمان دولت روحانی، صداوسیما در سمت مقابل قرار گرفته بود ولی اکنون و با روی کارآمدن دولت چهاردهم کمی احساس میکنیم صداوسیما متعادلتر رفتار میکند. هنگامیکه پزشکیان با شعار و عملکرد «وفاق» جلو میآید مجلس و سایر نهادها هم باید همکاری کنند». این تحلیلگر سیاسی در مورد وفاق الزامی دولت و مجلس اضافه میکند: «مجلس بر روی برخی از وزرا چون اصلاحطلب هستند، تردیدهایی دارد ولی حالا که در روند وفاق حضور پیدا کردند میبینیم که نباید به کابینه با چشم جناحی نگاه کرد. ایران کشور پهناوری است و چه دولت پزشکیان و چه دولتهای دیگر که در آینده خواهند آمد باید از همه ظرفیتها و جناحها استفاده کنند.»
شأن وجودی حاکمیتها
محمد فاضلی، جامعهشناس در جلسهای که با عنوان «توسعه و نسبت آن با وفاق ملی» و به میزبانی معاونت راهبردی برگزار شد در مورد اهیمت وفاق گفت: «بحران کنونی این است که ظرفیت حل مساله تا حد زیادی از دست رفته و این اتفاق در میان مردم هم رخداده است. حل مسائل یک ضرورت است و مبنای وفاق هم همین است. شأن وجودی حاکمیتها در حل مسائل است که شامل سه دسته تولید امنیت، خلق تفاهم و خلق رونق میشود. در سایه این رویکرد مسئولیت این مساله پذیرفته میشود و مشخص میشود که حاضریم برای حل آن دست به چه تغییراتی و چه همکاریهایی بزنیم. وفاق فینفسه اگر به حل مساله منجر نشود فاقد ارزش است و حتی ممکن است به یک رویکرد غیرواقعی برای تقسیم قدرت تبدیل شود.»
ارسال نظر