مرتضی افقه در گفتوگو با «آرمان ملی»:
بودجه با فرض ادامه تحریمها تنظیم شده است
«آرمان ملی»- احسان انصاری: مهمترین نقاط ضعف و قوت بودجه 1404 چیست؟ در حالی که بخش تولید و خدمات با مشکلات زیادی مواجه است، چرا دولت به افزایش مالیاتها اصرار دارد؟ نتیجه انتخابات آمریکا چه تأثیری بر روند اجرای بودجه در سال جاری خواهد داشت؟
«آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر مرتضی افقه اقتصاددان گفتوگو کرده است. افقه در اینباره معتقد است: «قبلا مشاهده کردیم که آنچه به نام جراحی اقتصادی صورت گرفت و به واسطه آن ارز 4200 تومانی را افزایش دادند، در نهایت چه نتایج سختی برای اقتصاد کشور پدید آورد که نرخ تورم به 52 درصد و در برخی زمینهها به 60 درصد هم رسید و بخش قابل توجهی از مردم به زیر خط فقر رفتند. وضعیت امروز بهگونهای است که نه درآمدهای مالیاتی میتواند برای دولت محقق شود و نه درآمدهای نفتی میتواند شرایط را تغییر دهد. از سوی دیگر انتخابات آمریکا را هم در پیش داریم و در صورتی که نتیجه انتخابات به سود ترامپ تمام شود، معادلات فروش نفت ایران پیچیدهتر میشود.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*مهمترین نقاط قوت و ضعف بودجه 1404 را چه میدانید؟
وضعیت بودجه به شکلی نیست که بتوان درباره نقاط قوت آن صحبت کرد. تنها نکتهای که در این زمینه وجود دارد شفافیت آن بوده است. در گذشته برخی ارقام در بودجه شفاف نبودهاند، اما در بودجهای که پزشکیان به مجلس ارائه داده، از این نظر وضعیت بهتر شده است. مثلا در ارقام یارانهها شفافیت بیشتری به وجود آمده است. شفافیت به بودجه نظم میدهد و زمینه بهبود شاخصها را فراهم میسازد. ضمن اینکه امکان نظارت و بررسی ردیفهای مختلف بودجه را به دستگاههای نظارتی میدهد، اما نکتهای که در مورد بودجه میتوان گفت آن است که برخی از منابع درآمدی بودجه بعید است محقق شود. از یک طرف بعید است درآمدهای نفتی که مرکز پژوهشهای مجلس درخصوص آن ابهاماتی را مطرح کرده محقق شود و از سوی دیگر درآمدهای مالیاتی که با رشد ۴۰درصدی همراه بوده احتمال تحقق پایینی دارد. نکته مهم اینکه با توجه به تداوم تحریمها پس از هفت سال دسترسی دولت به درآمدهای لازم برای تامین هزینهها در عمل دشوار شده است. به همین دلیل باید عنوان کرد بودجه با این فرض تنظیم شده که تحریمها در آینده نیز قرار است ادامه داشته باشد و از این نظر بودجه تنظیم شده بیشتر انفعالی است.
*یکی از شعارهای اصلی پزشکیان در دوران رقابتهای انتخاباتی لغو تحریمها و تعامل با جهان بود. چرا دولت بودجه سال آینده را با فرض ادامه تحریمها تدوین کرده است؟
نزدیک به هفت سال است که از تشدید تحریمها میگذرد. آسیبهایی که این تحریمها در بر اقتصاد ایران وارد کرده، از جنگ ایران و عراق هم شدیدتر بوده است. بهخاطر اینکه ایران در دوران جنگ، برای صادرات و واردات محدودیت نداشت و در زمینه تبادلات مالی و انتقال پول با مشکل خاصی روبهرو نبود. در آن مقطع زمانی ایران تنها با آمریکا مبادله نداشت و با بقیه کشورها مبادله اقتصادی و خدماتی داشت. اما تشدید تحریمها در سالهای اخیر تقریبا همه تبادلات را متوقف کرده است. فشار بر اقتصاد ایران ادامه یافت تا جایی که در سال 1398 نفت ایران از بازار حذف شد. پس از این بود که تلاشهایی صورت گرفت تا راههایی برای دور زدن تحریمهای ظالمانه فروش نفت طراحی شود. اما دور زدن تحریمها در جای خود، برای کشور خسارتزا بوده و هزینهها را بالا میبرد. هرچند به شکل رسمی گفته نشده اما شنیده میشود که محدودیتهای فروش نفت تا جایی گسترش یافته که ایران بهاجبار قیمت پایینتری برای نفت خود در نظر میگیرد تا بتواند خریدار را ترغیب به معامله کرده و تحریمها را دور بزند. به بیان دیگر هم قیمت نفت ایران پایین میآید و هم پول حاصل از فروش نفت به سختی وارد کشور میشود که همان نقل و انتقال هم برای کشور هزینه دربر دارد. به همین دلیل درآمد دولت به واسطه تحریمها کاهش یافته است.
* دولت پزشکیان چگونه میتواند کاهش درآمد را جبران کند؟
دولتهای روحانی و رئیسی از این شانس برخوردار بودند که منابعی در اختیار داشتند تا بتوانند جایگزین منابع نفت کنند و البته این امیدواری هم در این دولتها وجود داشت که بتوانند مشکل تحریمها را پس از دو یا سه سال به گونهای حل کنند که به کشور آسیب وارد نشود. درآمدهایی که در دو دولت وجود داشت، شامل اموال و شرکتهای دولتی، اوراق قرضه و تا اندازهای ظرفیت استقراض از بانک مرکزی بود اما در هفت سال گذشته که تحریمها تشدید شد، موارد فوق تا حد زیادی تضعیف شده و امروز بعید میدانم شرکتها و اموال دولتی وجود داشته باشد که قابل فروش بوده و برای دولت درآمدزا باشد. نکته مهم این است که ظرفیت اوراق قرضه در وضعیتی که نرخ تورم بالاتر از سود این اوراق است، به پایان رسیده و برای همین اوراق قرضه خریدار ندارد و تنها این امکان وجود دارد که دولت آنها را به بانکها بفروشد که چنین کاری در واقع به صورت غیرمستقیم استقراض از بانک مرکزی است. آقای پزشکیان در شرایطی دولت را در اختیار گرفته که منابعی برای دولت نمانده است. از سوی دیگر ظرفیت افزایش مالیات در دولت آقای رئیسی به انتهای خود رسید و دیگر امکان افزایش مالیات برای بخش تولید و خدمات وجود ندارد.
* اگر دولت بتواند با کسب مجوزهای لازم، افزایش مالیات را از دستگاهها و نهادهایی تامین کند که از نظر قانونی و عرفی شامل معافیت مالیاتی میشوند، قابل قبول بوده و اقدامی که دولت در این زمینه انجام میدهد مثبت است
* با همه اینها چرا دولت مالیات را 40 درصد افزایش داده است؟
اگر دولت بتواند این افزایش را با کاستن از فرارهای مالیاتی که در بخش غیر مولد وجود دارد تأمین کند مطلوب است. یا اگر دولت بتواند با کسب مجوزهای لازم، افزایش مالیات را از دستگاهها و نهادهایی تامین کند که از نظر قانونی و عرفی شامل معافیت مالیاتی میشوند، قابل قبول بوده و اقدامی که دولت در این زمینه انجام میدهد مثبت است، اما اگر افزایش مالیات بخواهد دامنگیر بخش تولید و مصرف شود، در نهایت به رکود بیشتر منجر خواهد شد. به همین دلیل بنده عنوان میکنم که در شرایط فعلی ظرفیت افزایش مالیات در اقتصاد کشور به پایان رسیده است. قبلا مشاهده کردیم که آنچه به نام جراحی اقتصادی صورت گرفت و به واسطه آن ارز 4200 تومانی را افزایش دادند، در نهایت چه نتایج سختی برای اقتصاد کشور پدید آورد که نرخ تورم به 52 درصد و در برخی زمینهها به 60 درصد هم رسید و بخش قابل توجهی از مردم به زیر خط فقر رفتند. وضعیت امروز بهگونهای است که نه درآمدهای مالیاتی میتواند برای دولت محقق شود و نه درآمدهای نفتی میتواند شرایط را تغییر دهد. از سوی دیگر انتخابات آمریکا را هم در پیش داریم و در صورتی که نتیجه انتخابات به سود ترامپ تمام شود، معادلات فروش نفت ایران پیچیدهتر میشود.
*پیروزی ترامپ در انتخابات آمریکا چه تأثیری در معادلات فروش نفت و به صورت کلی اقتصاد ایران خواهد داشت؟
فضایی که تحت تاثیر مسائل خارجی پدید میآید در نهایت بر بودجه اثرگذار خواهد بود. بودجه هنوز وابستگی غیر قابل انکاری به درآمدهای نفتی دارد و افزایش یا کاهش این درآمدها به مسائل جهانی مانند انتخابات در آمریکا و تنشهای منطقهای ارتباط دارد. به عبارت دیگر با توجه به نتیجه این انتخابات روشن میشود که آیا امکان تداوم مذاکرات و فروش نفت با حضور هریس وجود دارد یا با حضور ترامپ باید آماده تحمل فشارهای بیشتر بود. از این رو فکر میکنم انتخاب هر کدام از این افراد، کم یا زیاد، در بودجه اثرگذار است و شمایل بودجه را تغییر میدهد. اگر ترامپ انتخاب شود ممکن است فروش نفت تغییر کرده و پیشبینی کسب درآمدهای نفتی سخت باشد و باید به فکر بودجهای انقباضی بود، اما اگر هریس انتخاب شود شاید امکان مذاکرات و فروش نفت بیشتر باشد و بودجه انبساطی میشود. بنابراین باید منتظر بود تا روشن شود چنین تحولاتی در سطح جهان و منطقه چه تاثیری بر بودجه خواهد داشت و مشخص خواهد شد که مجلس با چه رویکردی به بودجه نظر داشته است. آیا بودجهای انبساطی با پیشبینی فروش بیشتر نفت شکل میگیرد یا با بودجهای روبهرو میشویم که به دلیل پیروزی ترامپ، با فرض شرایط اضطرار طراحی و تنظیم شده است. درباره مالیاتها باید تاکید کرد که دولت قبل هر سال مالیاتها را به شکل حداکثری افزایش داد و در ادامه آن بود که برای سال ۱۴۰۳ مالیاتها در مواردی با افزایشی ۵۰ درصدی مواجه شدند. اکنون ۴۰درصد پیشبینی شده برای سال ۱۴۰۴ ممکن است فشار مضاعفی به فعالان تولیدی و مصرفکنندهها وارد سازد. اگر به راههای گفته شده درباب اخذ مالیات از دانهدرشتها، بنگاهها و برخی نهادهای معاف شده توجه نشود، این افزایش مالیات میتواند به سادگی موجب تشدید رکود باشد و که در نوع خود آسیبهایی در پی خواهد داشت. دولت پزشکیان در شرایطی بودجه ۱۴۰۴ را ارائه کرده که پس از ۷سال تشدید تحریمها و ادامه آن، منابعی در خزانه باقی نمانده است. دولت ناچار است به برخی از این اقدامات دست بزند تا امکانات خود را افزایش دهد. اظهارات جسته گریختهای که درباره افزایش قیمت بنزین و افزایش نرخ ارز شنیده میشود، در همین راستا معنا میشود که دولت ناچار به اتخاذ برخی تصمیمات است. ممکن است این رویکردها بخشی از کسری بودجه را پوشش دهد اما این نکته را باید در یاد داشت که نباید فشار بر مردم تشدید شود.
ارسال نظر