امیرعلی ابوالفتح در گفتوگو با «آرمان ملی»:
دموکراتها و جمهوریخواهان در تعهد به اسرائیل تفاوتی ندارند
آرمان ملی- حمید شجاعی: پس از دو عملیات موفق وعده صادق 1 و 2 این تحلیل در رسانههای داخلی و بینالمللی مطرح میشد که رژیم صهیونیستی چه زمانی و در چه ابعادی به حملات ایران پاسخ خواهد داد.
هر چند که صهیونیستها بارها در ادعاهای مطرح شده خود از حمله به مواضع ایران صحبت میکردند، اما در این میان تلاش برخی بازیگران ثالث مثل آمریکا یا روسیه و بعضا کشورهای اروپایی باعث میشد که این اظهارات صرفا در همان حد اظهارنظر باقی بماند. مخصوصا از ماه گذشته تاکنون که به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا نزدیک میشویم این تلاشها گستردهتر شد و این گزاره مطرح گردید که هیچ حملهای پیش از انتخابات آمریکا علیه مواضع ایران صورت نخواهد گرفت و سطح تنشها میان ایران و اسرائیل افزایش نخواهد یافت. اما حمله بامداد شنبه صهیونیستها به برخی نقاط در تهران، خوزستان و ایلام باعث شد تا این فرضیه که تا پیش از انتخابات آمریکا تحرکی در منطقه شاهد نخواهیم بود به طور کلی رد شود. این در حالی است که تجاوز صهیونیستها با قدرت پدافند دفاعی ایران دفع شد و به گفته مقامات مسئول خسارات بسیار جزئی برجای گذاشت، اما به صهیونیستها نشان داد که ایران هم در قدرت تهاجمی در اندازهای است که میتواند به اسرائیل آسیبهای جدی و جبران ناپذیر وارد کند و هم در قدرت دفاعی به اندازهای مطمئن است که هر حمله تجاوزکارانه دشمن صهیونیستی یا هر متجاوز دیگری را دفع کند. هر چند که پاسخ این تجاوز صهیونیستها نیز در زمان و موعد مقرر خود مثل دفعات قبل کوبنده و محکم داده خواهد شد. در همین راستا برای بررسی اقدام اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران، تاثیر تحولات منطقه بر انتخابات آمریکا و تفاوت دموکراتها و جمهوریخواهان در خصوص حمایت از اسرائیل و نگاه آنها به منطقه «آرمان ملی» با امیرعلی ابوالفتح تحلیلگر مسائل بینالملل به گفتوگو پرداخته است که میخوانید.
* برخی این مساله را مطرح میکردند که با توجه به در پیش بودن انتخابات آمریکا رژیم صهیونیستی حداقل تا پس از این انتخابات در قبال ایران تحرکات نظامی نخواهد داشت، اما اقدام اخیر صهیونیستها در تجاوز به ایران این فرضیه را بر هم زد، اساسا این مساله را چگونه بررسی میکنید؟
اینکه گفته میشد اسرائیلیها قبل از انتخابات آمریکا یا بعد آن میخواهند حمله کنند گمانهزنی و فرض بود. هیچ مقام رسمی در اسرائیل یا در آمریکا نگفته بود که این واکنش به عملیات وعده صادق ۲ باید قبل از انتخابات یا بعد از انتخابات باشد. حتی گمانهزنیهایی بود که تحلیلگران در رسانهها مطرح میکردند که البته مثل خیلی مواقع گمانهزنیها، تحلیلها یا پیشبینیها محقق نمیشود. حالا اتفاقی که در عمل افتاده اینکه اسرائیل پیش از انتخابات آمریکا این عملیات را انجام داد. حال اینکه چرا این کار را انجام دادند مشخص نیست که چه گذشت و چه تحلیل و ارزیابی داشتند که این کار را در بامداد شنبه انجام دادند. نکته بعد اینکه به هر حال اسرائیل قصد داشت که این اقدام را انجام دهد. یعنی هیچ شواهد و قرائنی وجود نداشت که اسرائیل دست به اقدامی نزند. جمهوری اسلامی نیز به هر حال بر اوضاع مسلط بود. میدانست که در آینده چه اتفاقی خواهد افتاد، اما روز و ساعت و ابعادش مشخص نبود. از این جهت به هر حال این اتفاق افتاد و گمانهزنیها نیز اشتباه از آب درآمد.
* برخی رسانههای غربی این گزاره را مطرح میکنند که در اینگونه حملات معمولا طرفین از قبل با واسطه به یکدیگر پیام میدهند و اطلاعرسانی میشود که چند و چون حمله از چه قرار است، اساسا چنین چیزی قابل قبول و قابل طرح است؟
این هم از آن دست ارزیابیها است که هر وقت چه ایران حمله میکند و چه طرف مقابل، این گزاره مطرح میشود که مثلا ایران خبر داده بوده، در عملیات وعده صادق یک روز یا دو روز قبل خبر داده بوده یا خبر نداده بوده و... اولا که باید یکسری تدابیری اندیشیده شود. به عبارت دیگر دو کشور که با هم مرز مشترک ندارند که به طور مستقیم وارد درگیری شوند. بلکه موشکها باید برای این کار از چند کشور رد شود. حداقل کار این است که به کشورهای منطقه اطلاع داده شود که مثلاً هواپیماها پرواز نکنند و خبر داشته باشند که این بدیهیترین کار است. اینگونه طرف مقابل خبردار میشود. بالاخره دو کشور متحدین و دوستانی در منطقه دارند که یک چنین اخباری را میرسانند. در ماجرای جنگ اوکراین هم همین بود که چند هفته قبل از حمله روسیه به اوکراین دائم میگفتند لشکری آمده مستقر شده و آموزش میبیند و آرایش رزم گرفته و همه اینها را رصد میکردند که قرار است اتفاقی رخ دهد. البته اینکه اطلاع هم داده میشود خیلی هم دور از انتظار نیست. به هر حال وقتی که پیش فرض این باشد که هیچ کشوری نمیخواهد جنگ تمامعیار در منطقه رخ بدهد و از طرف دیگر هم حامیان رژیم صهیونیستی نمیتوانند پشتسر این رژیم را خالی کنند یا طرف ایران را بگیرند. کاری که میکنند اینکه تلاش کنند که خسارات به حداقل برسد. فقط هم آمریکا نیست کشورهای منطقه هم همینطور، نمیخواهند که جنگ گسترش پیدا کند. بنابراین اگر اطلاعاتی داشته باشند در اختیار دیگران قرار میدهند که به هر حال یک عمل غیر منتظره یا یک حادثهای که قابل کنترل نباشد رخ ندهد و در این چهارچوب اطلاعات داده میشود. این تحلیل است اما اینکه من اطلاعات دقیق داشته باشم که در شب حادثه چه کسی مثلا به روسها آیا پیام داده یا ندادند و پیام به ایران منتقل شده چه بوده جزئیاتش چه بوده نمیدانم. دور از انتظار نیست که در هر تنشی، در هر گوشه دنیا بازیگران ثالث تلاش میکنند به گونهای در کنترل تنشها دخالت کنند که پیامدهای ناخواسته درگیری و تنش کم شود. حالا بخشی از مدیریت هم این است که اطلاعات به هم درز میدهند که طرف مقابل را مطلع میکنند که تعداد تلفات پایین بیاید و کشتهها کم شود. چون اگر خونی ریخته شود جمع کردنش خیلی سخت است و وقتی قرار است جنگ گستردهای رخ ندهد همه تلاش میکنند که این اتفاق رخ ندهد.
دور از انتظار نیست که در هر تنشی، در هر گوشه دنیا بازیگران ثالث تلاش میکنند به گونهای در کنترل تنشها دخالت کنند که پیامدهای ناخواسته درگیری و تنش کم شود
* بسیار مطرح میشود که تنش در منطقه خاورمیانه یا در مساله اوکراین و روسیه تاثیر مستقیمی بر انتخابات آمریکا دارد، از دیدگاه شما تاثیرگذاری این مسائل تا چه حد است و چرا دولت بایدن دنبال آرامش قبل از برگزاری انتخابات است؟
طبیعی است هیچ دولتی نمیخواهد در شب انتخابات در عرصه داخلی و خارجی با مشکل، غائله، جنجال و بحران مواجه شود، هرچند سیاست خارجی جایگاه مهمی در انتخابات آمریکا ندارد مگر اینکه آن موضوع یا به جان سربازان آمریکایی ارتباط پیدا کند و جنگی باشد که سربازان آمریکایی در آن کشته میشوند یا بر کسب و کار، زندگی و معیشت مردم تاثیر بگذارد. ولی فارغ از آن هیچ دولتی نمیخواهد وقتی که در انتخابات است چه خود رئیسجمهور در انتخابات باشد و چه حزب و جناحش میخواهد این قدرت را استمرار ببخشند، تمرکز از موضوع انتخابات دور میشود. بعد هم به هر حال رئیسجمهور مستقر مسئول است و هر شکست و ناکامی پیش بیاید در عرصه داخلی و خارجی به اسم رئیسجمهور مستقر نوشته میشود. بنابراین طبیعی است که دولت دموکرات بایدن میخواهد در عرصه سیاست خارجی نوعی آرامش داشته باشد. البته آرامش که امکانپذیر نیست اما تلاش میکنند که مناقشه گسترده نشود و شدت پیدا نکند. نه اوکراینیها جنگ را گسترش دهند و نه اسرائیلیها چون میتواند در انتخابات اثر بگذارد. در مورد فلسطین میتوان گفت که هم روی رای دهندگان یهودی اثر دارد و هم روی رای دهندگان مسلمان. البته فقط هم بحث اسلام و یهودیت نیست بلکه جریانهای صلح طلب هم در میان جمهوریخواهان و دموکراتها هستند که مسیحیاند ولی نگاههای صلحطلبانه دارند. از نظر افکار عمومی در آمریکا به هیچ وجه خوشایند نیست که خون و خونریزی شود، زنان و کودکان قتل عام شوند بعد رئیسجمهور آمریکا تماشا کند و هیچ کاری از دستش برنیاید یا کاری نکند. بنابراین خیلی سعی میکند که شرایط را مدیریت کنند. در مورد غزه و فلسطین تا پنج شش ماه پیش اخبار خیلی هولناکی از جنایت صهیونیستها و کشتارها میآمد اما حالا مقداری از شدت آن کاسته شده است. تا حدودی هم با فشار آمریکاییها که گفتند ارسال سلاح به اسرائیل را تحریم میکنیم، تهدید کردند و نامه نوشتند باعث شد تا اسرائیلیها از کشتار و جنایت کم کنند که جهانیان بیش از این تحت تاثیر قرار نگیرند. از این جهت طبیعی است که دولت بایدن چنین سیاستی در پیش بگیرد.
* برخی معتقدند که تفاوت کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا در سیاست خارجی در نوع نگرش آنها به مسائل بینالمللی به ویژه خاورمیانه و اسرائیل است، اساسا نگاه کامالا هریس با دونالد ترامپ نسبت به اسرائیل و مسائل منطقه چه تفاوت آشکاری با هم دارد؟
دموکراتها و جمهوریخواهان در حمایت از اسرائیل، در تعهد به حفظ امنیت اسرائیل و تایید عملکرد این کشور به اندازه یک سر سوزن با هم تفاوت ندارند. به هیچ عنوان اینطور نیست که دموکراتها بیایند و حمایتشان از اسرائیل کم شود و جمهوریخواهان بیایند بیشتر نشود. دموکراتها و جمهوریخواهان سر خیلی چیزها با هم اختلاف دارند ولی در مورد اسرائیل شانه به شانه و همراه یکدیگر حمایت میکنند این کلیت ماجراست. فقط بر سر اینکه چه مسیری امنیت اسرائیل را تامین کند اختلاف نظر کوچکی دارند. دموکراتها و جریان لیبرال معتقدند امنیت اسرائیل زمانی تامین میشود که دو کشور فلسطینی و اسرائیل با هم صلح کنند و صلح بین اسرائیل و فلسطین به صلح در منطقه کمک میکند. جمهوریخواهان هم با این موافقند و مخالف تشکیل دو کشور نیستند، اما میگویند که دموکراتها اجبار میکنند و از ابزارهای سیاسی اقتصادی امنیتی و دیپلماسی آمریکا برای تحت فشار قرار دادن اسرائیل در جهت پذیرش راه حل دو کشوری استفاده میکنند، ولی جمهوریخواهان میگویند که اگر اسرائیل تشخیص داد که این راه حل به نفعش نیست آمریکا نباید اسرائیل را تحت فشار قرار دهد. لذا فقط سر این تحت فشار قرار دادن یا ندادن اختلاف نظر وجود دارد. وگرنه هر دو در بحث تعهد به امنیت اسرائیل و طرح دو کشوری هم نظر هستند. حالا دولت هریس روی کار بیاید همان ادامه دولت بایدن است. دولت ترامپ هم بیاید ادامه دوره قبلی او خواهد بود و دست اسرائیل برای یکسری از کارها باز میشود حداقل در ظاهر دولت ترامپ کمتر بر اسرائیل فشار میآورد. البته به این معنی نیست که اسرائیل هرکاری دلش خواست انجام دهد و زمان ترامپ هم اینگونه نبود ولی ترامپ دغدغه ترمیم چهره آمریکا را در قبال موضوع اسرائیل پیش کشورهای اسلامی کمتر دارد تا بایدن یعنی دولت ترامپ کمتر دارد. چون مباحث حقوق بشری برای جریان لیبرال مقداری مهم است. اما جمهوری خواهان بیشتر امنیتگرا هستند. این تفاوت وجود دارد وگرنه در کلیات هیچ تفاوتی وجود ندارد.
ارسال نظر