اتحادیه اروپا وکشکول گدایی
بیانیه اخیر مشترک بین سران کشورهای اتحادیه اروپا و 6 کشور عضو شورای خلیج فارس در بروکسل که بر حاکمیت خودپنداشته و خیالپردازانه امارات بر سه جزیره ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی تاکید کرده از ورشکستگی سیاسی و اقتصادی اتحادیه اروپا حکایت دارد.
نشست مشترک تحریکآمیز سران اتحادیه اروپا با حکام کشورهای حوزه خلیج فارس در حالی صورت میگیرد که ایران با تمام توان در کنار ملتهای مظلوم فلسطین و لبنان در غزه و جنوب لبنان برای دفع تجاوزات رژیم صهیونیستی ایستاده است. برخی سران رژیمهای عربی که همچنان از عقده ناشی از شکست در جنگ 6 روزه 1967 اعراب و اسرائیل رنج میبرند نه تنها کمکی به ملتهای لبنان و فلسطین نمیکنند بلکه در این شرایط حساس منطقهای با سکوت خود از جنایات رژیم صهیونیستی علیه مردم غزه و جنوب لبنان نیز حمایت میکنند. شکستهای مکرر ارتش رژیم صهیونیستی در عملیات طوفان الاقصی و ناکامی آمریکا، اسرائیل و کشورهای اروپایی در باز تولید ژئوپلیتیک غرب آسیا از رهگذر جنگ و کشتار مردم بیدفاع موجب شده تا اتحادیه اروپا تفرقهاندازی میان ایران و همسایگان عرب را آغاز کند. اتحادیه اروپا در طول یکسال جنگ غزه انواع کمکهای مالی، نظامی و لجستیکی را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار داده اما این کمکها کوچکترین تاثیری در تغییر معادله جنگ غزه بهسود اسرائیل ایجاد نکرد. شکست آمریکا، ناتو و اتحادیه اروپا در تغییر معادله جنگ روسیه و اوکراین بهرغم کمک 450 میلیارد دلاری اتحادیه اروپا به کییف این اتحادیه را در آستانه یک ورشکستگی اقتصادی بیسابقه قرار داده است. وحشت این اتحادیه از تهدید روسیه برای قطع صادرات گاز به کشورهای اروپایی در آستانه شروع فصل سرما موجب شده تا سران این اتحادیه کشکول گدایی خود را به سوی کشورهای حوزه خلیج فارس برای جایگزینی گاز روسیه دراز کنند. از این رو اتحادیه اروپا در یک بازی خطرناک با طرح بهانههای واهی مبنی بر ارسال موشکهای بالستیک ایران به روسیه، ورود هواپیماهای ایرانی به اروپا را منع کرده و مدعی اشغال جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی از سوی ایران شده است. این بیانیه مشترک در عین حال که چهره برخی سران رژیمهای عرب حوزه خلیج فارس را که در کشتار مردم غزه با رژیم صهیونیستی مشارکت کردهاند نشان میدهد، روشن میکند که اتحادیه اروپا فهم سیاسی درستی از اوضاع منطقه و تاریخ و جغرافیای خلیجفارس ندارد. خلیجفارس به گستره تاریخ جهان، بخش مهمی از قلمرو دریایی ایران تلقی میشود و نه تنها جزایر سهگانه جزء جدا نشدنی از خاک ایران بزرگ است، بلکه برخی از کشورهای خلیج فارس نیز تا چندی پیش جزئی از قلمرو حاکمیتی ایران بزرگ تلقی میشدهاند. سران کشورهای حوزه خلیج فارس باید از سرنوشت صدام حسین دیکتاتور معدوم عراق درس عبرت بگیرند و با آتش بازی نکنند زیرا رفتار نفاقآمیز غرب برای ایجاد شکاف بین ایران و این کشورها خدمتی به صلح و ثبات خلیج فارس نخواهد کرد. ایران برای میلیونها بار به این ترجیع بند ملالآور کشورهای کوچک خلیج فارس مبنی بر حاکمیت امارات بر سه جزیره کهن ایرانی پاسخ داده و بهتر است این کشورها با طناب پوسیده غرب وارد چاه نشوند زیرا پیامدهای شوم و خطرناکی برای آنان خواهد داشت.
*حسن هانیزاده
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر