محسن پاکآیین در گفتوگو با «آرمان ملی»:
پرچم مقاومت زمین نخواهد ماند
آرمان ملی- احسان اسقایی: یحیی سنوار در جبهه نبرد و نه در تونلهای حماس، بلکه سلاح به دست توسط ارتش اسرائیل به شهادت رسید. بعد از این ترور موجی از خوشحالی در بین حامیان صهیونیستها و اهالی اسرائیل به وجود آمد.
آمریکاییها نیز یکسره به سمت این موضوع رفتهاند که هم اکنون زمان مذاکره است و باید گروگانهای اسرائیل را به خانه بازگرداند. به نظر میرسد اسرائیل با ترور رهبران مقاومت به دنبال کاستن از قدرت نفوذ و ابتکارعمل این جبهه است. این درحالی است که در حدود 70 سال گذشته این رژیم همواره سیاست ترور را در دستور کار داشته اما چون ملت فلسطین به دنبال حقوق حقه خود و کشوری برای زندگی هستند همواره از مقاومت حمایت کرده و با تقویت گروههای مقاومت، آرمان فلسطین را پیگیری کردهاند. نکته مهم این است که عملیات تروریستی آنقدر برای رژیم صهیونیستی اهمیت دارد که در مواردی هم که نمیتواند کاری انجام دهد، دست به شایعهسازی میزند. یکی از نمونههای برجسته این شایعهسازیها، داستانسازی درباره ترور سردار قاآنی بوده است. آنچه مسلم است این است که بعد از تمام جنایتهایی که در منطقه صورت گرفته نه معامله قرن دیگر قابلیت اجرایی دارد و نه اینکه روح مقاومت از منطقه رخت خواهد بست. اوضاع در صورتی روی آرامش را خواهد دید که خواست برحق ملت فلسطین برآورده شود. «آرمان ملی» برای بررسی شرایط منطقه با محسن پاکآیین دیپلمات ارشد ایرانی به گفتوگو پرداخته است که در ادامه میخوانید.
*اکنون تحولات بزرگی در منطقه در حال وقوع است یحیی سنوار توسط جوخههای ترور اسرائیل ترور شده و هنوز بوی گسترش جنگ احساس میشود. آینده منطقه را چگونه میبینید؟
تحولاتی که در غرب آسیا بعد از عملیات طوفانالاقصی شکل گرفت دو طرف دارد؛ یک طرف جنایت است که توسط رژیم صهیونیستی بدون پایبندی به قوانین بینالمللی در حال انجام است. در طرف دیگر اما شاهد مقاومت از سوی مردمی هستیم که سرزمین آنها غصب و اشغال شده و سالیان سال است که با رژیمی اشغالگر مواجه هستند و هر روز از سوی رژیمی که مورد حمایت آمریکاست مورد تهاجم قرار میگیرند. طبیعتا زمانی که به قول غربیها بزرگترین قدرت نظامی خاورمیانه اقدام به جنایت میکند. در این جنایت هم مردم عادی و هم برخی از فرماندهان جبهه مقاومت به شهادت میرسند. در هر جنگی نیز همین گونه است و در ایران و در زمان جنگ تحمیلی نیز بسیاری از فرماندهان ما به شهادت رسیدند اما نهایتا پیروزی به جمهوری اسلامی و جبهه حق رسید. در وضعیت فعلی نیز رژیم صهیونیستی در سکوت و ناتوانی شورای امنیت سازمان ملل متحد هر اقدامی میکند و حمایت آمریکا و چند کشور اروپایی را با خود دارد. از سوی دیگر مردم فلسطین هم در محاصره شدید قرار دارند. لذا در چنین شرایطی شهادت برخی فرماندهان اتفاقی قابل تصور است، اما آنچه مشخص است این است که پرچم مبارزه با رژیم صهیونیستی روی زمین نخواهد ماند و فرمانده دیگری این پرچم را به دست خواهد گرفت و مردم هم در پشتسر آنها حرکت خواهند کرد. همان طور که مشاهده کردیم بعد از شهادت هنیه نه تنها عملیات مقاومت علیه اسرائیل خاتمه نیافت بلکه قویتر هم شد و بعد از شهادت سیدحسن نصرا... هم به وضوح میبینیم که حزبا... لبنان با برنامهای جامع و فراگیر اهداف خود را دنبال کرده و ضربات سختی را به این رژیم وارد کرده است.
*اکنون چه باید کرد که تحولات به نفع جبهه مقاومت در منطقه رقم بخورد؟
در این شرایط باید کشورهای مسلمان و به خصوص کشورهایی که مخالف این رژیم هستند با هم متحد شوند و برگستره جبهه مقاومت در منطقه بیفزایند. این جبهه باید از غرب آسیا به فراتر از منطقه گسترش یابد. در اینجا البته امیدی هم به شورای امنیت سازمان ملل که اعضای آن عملا گروگان آمریکاییها هستند، نیست. نکته این است که کشورهای مسلمان بدون اتکا به کشورهای عضو سازمان ملل که کاملا بیتحرک هستند و تنها بیانیه میدهند، میتوانند با رژیم صهیونیستی مقابله کنند.
*سفر وزیر امور خارجه ایران به کشورهای منطقه را تا چه اندازه در راستای رسیدن به این اهداف میدانید؟
سفر آقای دکتر عراقچی به کشورهای منطقه برای رایزنی با کشورهای همسایه و کشورهای مهمی مانند مصر، عربستان، قطر و اردن و ترکیه برای ایجاد اتحادی از کشورهای اسلامی در دفاع از مردم فلسطین است و این کشورهای اسلامی هستند که باید به این ماجرا یعنی ظلم روزافزون به ملت مسلمان فلسطین و لبنان پایان دهند، چراکه از دل اقدامات شورای امنیت طرحی برای حل مساله خاج نمیشود.
*آیا ترورها میتواند مسیر مقاومت را تغییر دهد؟
ترورها دستاوردی برای رژیم صهیونیستی تلقی نمیشود و شاهد هستیم که این رژیم که آرزوی دستیابی به گستره از نیل تا فرات را داشته و برای اجرای طرحی تحت عنوان معامله قرن تلاش میکرد و به دنبال عادی سازی روابط با کشوری عربی و اسلامی بود، اکنون در وضعیت نامطلوبی قرار گرفته است، به طوری که بیش از دو میلیون نفر از مردم آن در پناهگاهها زندگی میکنند و شرایط بسیار سختی روزگار میگذرانند. بسیاری از ساختارهای این رژیم از بین رفته اما با سانسور شدید اجازه نمیدهند اوضاع آشفته این رژیم برای افکار عمومی جهان روشن شود. با در نظر گرفتن مجموع شرایط میتوان تاکید کرد که ترور شخصیتهای مقاومت توسط نتانیاهو به هیچ وجه پیروزی برای اسرائیل محسوب نمیشود.
* طرحهای مختلفی از سوی غربیها خصوصا آمریکاییها برای اداره غزه پیشنهاد شده است. از جمله اینکه اداره غزه به دست تشکیلات فتح بیفتد و تبادل اسرا هم مطرح شده است. این پیشنهادها تا چه میزان قابلیت اجرایی شدن دارد؟
تمام طرحهای آمریکاییها نوعی فریب است تا بتوانند در پس این طرحها چهره موجهی در افکار عمومی جهان برای خود ایجاد کنند. آمریکاییها در عین حال که این طرحهای فریبنده را ارائه میدهند دست صهیونیستها را برای هر جنایتی باز گذاشتهاند. برای مثال همین ادعایی که اعلام شده نامهای از سوی وزارت خارجه آمریکا به اسرائیل فرستاده شده که اگر اسرائیل ظرف یک ماه به مساله غره پایان ندهد بعد از این مدت آمریکا دیگر تسلیحاتی در اختیار اسرائیل قرار نمیدهد. این طرح هم یک فریب است حتی آقای بورل هم در این مورد موضع گرفت و این طرح را مورد انتقاد قرار داد که این طرح در آن معناست که رژیم صهیونیستی میتواند تا یک ماه آینده هر جنایتی را انجام دهد. قطعا این طرحها در وهله اول به خاطر نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری آمریکاست. حزب حاکم آمریکا هم که البته شریک جنایت صهیونیستهاست و برای اینکه افکار عمومی کشور خود را به سمت این حزب بکشاند این طرحها را ارائه میکند. به نظر من در مرحله کنونی رژیم صهیونیستی از بحث تبادل اسرا و دو دولت و هر طرح دیگری عبور کرده و تنها به جنایت و ترور میاندیشد و مانع اصلی هرگونه تفاهم است و تنها به دنبال آن است که ضربات بیشتری بزند که البته از طرف مقابل ضربات موثری را دریافت کرده و خواهد کرد. تردیدی نیست که غزه در اختیار مردم فلسطین باقی خواهد ماند.
*آیا اسرائیل خواهد توانست با حمله به ایران حتی آمریکاییها را به صورت رسمی وارد جنگ با ایران کند؟
خواستن آنچه اسرائیل میخواهد و توانایی برای رسیدن به این خواستهها با هم فرق دارد. رژیم صهیونیستی سالهاست که میخواهد ایران و آمریکا را با هم درگیر کند، اما قدرت بازدارندگی ایران و جرات مقابله تهران با رژیم صهیونیستی آنها را در مرحله نتوانستن منجمد کرده است. یعنی اسرائیل و آمریکا نمیتوانند چنین اقدامی را طراحی و به نتیجه برسانند، چراکه اطلاع دارند در طرف مقابل یعنی ایران اقدامات سختی علیه آنها صورت خواهد گرفت و به همین علت است که وارد ماجرا نمیشوند و آمریکاییها نیز به خوبی به این مساله واقف هستند و هیچ گاه و به سادگی وارد درگیری بین ایران و اسرائیل نخواهند شد. آنها خوب میدانند منافعی که در منطقه دارند در تیر رس ایران قرار دارد و در صورتی که آنها و اسرائیل بخواهند به منافع ایران لطمه و صدمه وارد کنند لطمات سنگینی را دریافت خواهند کرد. از این منظر اسرائیل نمیتواند به راحتی آمریکاییها را در مقابله با ایران به صورت نظامی با خود همراه کند. ضمن اینکه تلآویو اکنون در مشکلات پیچیدهای گرفتار شده است که به راحتی نمیتواند از پس آن برآید چه رسد به اینکه بخواهد بار دیگر با ایران درگیر شود.
ارسال نظر