| کد مطلب: ۱۱۴۲۱۴۱
لینک کوتاه کپی شد

شرایط دشوار اجرای برنامه هفتم

رئیس‌جمهور بارها در سخنان خود از اجرای برنامه هفتم توسعه صحبت کرده که اگه قرار است برنامه اجرا شود باید تحت مفروضات مدل برنامه قابلیت اجرا پیدا کند و بر این اساس نیز انتظار برود که به اهداف خود نزدیک شود. ل

ذا مسلم است که یکی از مفروضات اصلی تحقق برنامه ثبات شرایط سیاسی و شرایط اقتصاد جهانی است. اگر از نردبانی با پایه‌های لرزان و بی‌ثبات بخواهید بالا بروید مسلما معلوم نیست که نردبان کی بیفتد. پس باید همه قدم‌ها روی امور پایدار و استوار برداشته شود. زمانی با ثبات نرخ ارز در جامعه مواجه بودیم که مورد تحسین همگان بود که دولت و بانک مرکزی توانسته ارز را روی قیمت 60 هزارتومان نگه دارد. اما اکنون اتفاقی که افتاده شرایط به نحوی شده که دیگر بازارهای طلا و سکه بازارهای جذابی نیستند و بهترین و غیر ریسک‌ترین بازار سپرده‌های صندوق‌های سرمایه‌گذاری است. ولی چه اتفاقی افتاد که شرایط اینگونه به هم خورد یک موضوع مهم و تاثیر‌گذار در آن احتمال برخورد و رو در رویی میان ایران و اسرائیل است و تهدیدهایی که از هر دو طرف به پا خاسته است. لذا سیستم برنامه‌ریزی از وقوع چنین شرایطی خبر نداشته و اساسا پیش بینی وقوع چنین شرایطی را نداشته است که بخواهد مدل جدیدی برای این شرایط تعبیه کند. لذا اصلا فکر نکنیم که در این شرایط می‌توانیم سرمایه‌گذاری را به هدف تعیین شده برسانیم و بتوانیم سرمایه‌گذاری خارجی را تشویق کنیم و جلوی مهاجرت منابع مالی را از بازارهای مولد و غیر مولد بگیریم. این کاملاً مشخص است که هر بخشی از اقتصاد و ذینفعان موجود یا به دنبال حداکثر سود خود و یا به دنبال به حداقل رساندن زیان و ریسک خود هستند. در حالی که برنامه اینگونه جلو نمی‌رود و آقای رئیس‌جمهور که می‌گفت من برنامه هفتم را اجرا خواهم کرد باید بداند که برنامه هفتمی که در این شرایط بخواهد اجرا و پیاده شود به طور کل شوخی است. پس باید چه کنیم اینکه از یک طرف نگذاریم شرایط بیشتر از این به هم خورده و طول بکشد و از طرف دیگر نیز باید تلاش خود را در بحث ثبات ارزی انجام دهیم. اکنون تحریم‌ها هر روز سنگین‌تر می‌شود در حالی که قرار بود تحریم‌ها پیگیری و حل شود و برجام با این دولت آتی آمریکا به یک سرانجامی برسد. وقتی که ۵۰ درصد بحث مناظره معاونین اول نامزدهای ریاست جمهوری آمریکا در مورد ایران است مسلماً نشان می‌دهد که انتخاب یکی از آن افراد می‌تواند تاثیر بسزایی در مورد ایران و اقتصاد ایران داشته باشد. لذا در شرایط حاضر اصلا تصور نمی‌شود که بتوان برنامه‌ای را پیش برد و اجرا کرد. به نظر می‌رسد امری که برنامه را موفق می‌کند تحقق درآمدهای پیش‌بینی شده در برنامه است و هزینه‌ها بیشتر از این‌هایی که در برنامه هفتم دیده شده است که بخواهند برنامه متعادل و متوازن طراحی کنند. بنابر این وقتی که می‌گوییم برنامه تغییر کند یا اصلاح شود مثل تغییر سناریو یا فیلمنامه یک فیلم است که چند قسمت آن گذشته و یکی از هنرپیشه‌ها فوت می‌کند و باید چهره جدیدی بگذاریم و این چند قسمت را به هم وصل کنیم. لذا به نظر می‌رسد که حتی اگر برنامه تغییر هم بکند، مثل سال‌های پیش که رئیس‌جمهورها قول‌هایی می‌دادند بازهم هیچ اتفاقی نمی‌افتد. چرا که اساسا تغییر در برنامه چندان تعریف شده نیست. اینکه می‌خواهیم به سمت اشتغال بیشتر، ثبات قیمت‌ها یا درآمد ارزی بیشتر برویم امری طبیعی است و نمی‌توان گفت که نمی‌خواهیم به این سمت حرکت کنیم.

 

 

*آلبرت بغازیان

اقتصاددان

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار