«آرمان ملی» در گفتوگو با رمضانعلی سنگدوینی، نماینده مجلس بررسی کرد
راههای برونرفت از بنبست ناترازی انرژی
آرمان ملی – صدیقه بهزادپور: ایران با وجود برخورداری از منابع غنی نفت و گاز به دلیل اِعمال تحریمهای شدید در سالیان گذشته امکان بهرهوری مناسب و تامین منابع ارزی مطلوب را نداشته است، اما به گمان برخی از کارشناسان و مسئولان آنچه بیش از تحریم در ناموفق بودن سیاستهای نفت و گاز کشور موثر بوده، فقدان مدیران کارآمدتر و توانمندتر به ویژه در استانهای جنوبی به عنوان محور اصلی منابع نفت و گاز و پتروشیمی کشور و نبود دیپلماسی مناسب انرژی مانع از تحقق برنامههای توسعهای در کشور شده است.
علاوه بر این عدم سرمایهگذاری بخش خصوصی در حوزه انرژی و ناتوانی دولت از به روزرسانی تجهیزات و توسعه سرمایهگذاری در پروژههای نفت و گاز و... از دیگر عوامل رکود در این بخش عنوان شده است. از این رو با رمضانعلی سنگدوینی، عضو کمیسیون انرژی در مجلس گفتوگو کردهایم. او در این گفتوگو به نقش بخش خصوصی و مدیران توانمند و نیز توجه به اقتصاد دریا محور در توسعه کشور تاکید کرده است. در ادامه این مصاحبه را میخوانید.
بهرغم کاهش تمرکز ایران بر تامین درآمدهای ارزی و ریالی به دلیل تحریم و... در سالهای اخیر، باوجود منابع غنی نفت و گاز و... بسیار در مناطق جنوبی کشور، ضرورت به کاربستن تصمیمات و سیاستگذاریهای مطلوب به منظور توسعه این صنایع و ارتقای سطح بهرهوری و فرآوری آن انکارناپذیراست. چه اقداماتی به منظور بهبود انرژی به خصوص نفت و گاز در بخشهای مختلف میتوان انجام داد؟
انرژی در توسعه اقتصادی کشور نقش مهمی را ایفا میکند و این مهم به ویژه در بخش نفت و گاز بیشتر محسوس است. بدیهی است توسعه در این صنعت بدون سرمایهگذاری محقق نمیشود، استفاده از ظرفیتهای بخش خصوصی ظرفیت مطلوبی است که میتواند باعث رشد و بالندگی دیگر صنایع را نیز موجب شود. در این راستا توجه به توانمندیهای استانهای جنوبی چون خوزستان، بوشهر، هرمزگان و... از اهمیتی خاص برخوردار است، چراکه بخش عظیمی از انرژی کشور از این استانها تامین میشود و سهم عمدهای نیز در تامین درآمدهای ارزی و ریالی کشور را به خود اختصاص دادهاند. در حال حاضر کریدور جنوب در استانهای هرمزگان، بوشهر، خوزستان معدن ذخایر نفت و گاز کشور هستند و میتوانند شرایط مناسبی برای کشور فراهم آورند. قطعاً همگان به این امر اشراف دارند که بیش از 70 درصد منابع مالی کشور از نفت و گاز است یعنی اگر 2هزار و 560 همت بودجه در اختیار داریم حدود هفتاد درصد آن از طریق نفت و به صورت مشخص، از وزارت نفت عملیاتی و نهایی میشود که حاکی از وظیفه خطیر این وزارتخانه در دایره توسعه اقتصادی است و بر این اساس نیازمند به کارگرفتن تمام ظرفیتها و توانمندیها و رصد و نظارت بر چگونگی عملکرد سازمانهای زیرمجموعه است. از این رو باید شرایطی ایجاد شود تا اقتصاد مناطق نفتخیز کشور و شرایط برای حرکت در مسیر رشد تقویت شود و به تبع آن اقتصاد کشور در سطح کلان قدرتمند شود. بدیهی است نهادها و سازمانهای ذیربط باید با حمایت و دعوت از سرمایهگذاران در بخش خصوصی و... برای حضور در بخش نفت و گاز و صنایع وابسته، بستر مناسب برای رونق فعالیت در این حوزهها را ایجاد کنند تا بتوانیم پرقدرت در توسعه اقتصادی حرکت کنیم.
با توجه به شرایط حاکم در جامعه و مشکلاتی چون تحریم و... بسیاری از سرمایهگذاران اعم از داخلی و خارجی ریسک حضور برای فعالیت در بخشهای مختلف را پذیرفتهاند، اما پس از چندی به دلایل مختلف تصمیم به توقف مشارکت گرفتهاند. به گمان شما دلیل این امر چیست؟
قطعاً دعوت از سرمایهداران گام نخست و اقدامی مطلوب محسوب میشود، اما تصمیمات و برنامهریزیها در بخش صنعت نفت و گاز و البته به صورت کلان «انرژی» میتواند مسیر رشد یا بالعکس را شکل دهند، بر این اساس باید از مدیران قوی و کارآمد که دایره ارتباطات و توانمندیهای مناسبی برای رونق سرمایهگذاری و دعوت از سرمایهگذاران را دارند، در سطوح مختلف وزارت نفت و همچنین استانها به کار گرفته شوند که علاوه بر آشنایی با شرایط بینالمللی، توانمندی و آشنایی با مسائل بومی مناطق را داشته باشند و بتوانند با توجه به جمیع این عوامل با تسهیل و تسریع سرمایهگذاری، امکان استفاده از ظرفیتهای نفت و گاز و... در این مناطق را فراهم و پایدار کنند. بدیهی است اولین مسألهای که برای سرمایهگذاران در حوزههای مختلف مهم است و باعث ایجاد انگیزه برای حضور در میدان فعالیتهای اقتصادی میشود، مسأله امنیت سرمایهگذاری است که این به معنای این است که امنیت حضور در کشور و فعالیت در ابعاد مختلف را داشته باشد و از سوی دیگر با اطمینان نسبی به شرایط اقتصادی احساس امنیت برای بازگشت سرمایه و سود حاصل از آن را نیز داشته باشد. ایران با وجود برخورداری از منابع نفت و گاز بزرگ در مناطق جنوب کشور، قابلیت توسعه سرمایهگذاری را در بخش انرژی (نفت و گاز) دارد و چنانچه مدیرانی کارآمد با سیاستگذاری و برنامهریزیهای دقیق در این بخش حضور یابند، حتماً با توسعه در بخش انرژی، شاهد توسعه در سطح خرد و کلان در دیگر بخشها نیز خواهیم بود و به این ترتیب میتوان رونق و بهبود وضعیت اقتصادی را نیز شاهد باشیم.
به گفته شما بهکارگیری مدیران و استانداران سهم موثری در پیشبرد اهداف در این حوزه در کشور را برعهده دارند، آیا الزاماً بومی بودن این افراد میتواند شاخصی حتمی در فرآیند انتصابات در استانهای جنوبی باشد؟
بومی بودن میتواند به شناسایی چالشها و مشکلات مدیران مخصوصاً استانداران کمک کند، اما آنچه که از بومی بودن هم مهمتر است، کارآمدی و توانمندی مدیران در انجام کارها و مسئولیتهای واگذار شده به آنهاست، تا بتوانند شرایط را برای تصمیمگیری آسان و مناسب فراهم کنند، چراکه اگر مدیری مشکلات منطقه را به دلیل بومی بودن به خوبی بشناسد، اما از قدرت اجرایی و توانمندی و کارآمدی مناسب در حوزه عملیاتی برخوردار نباشد، نمیتواند باعث رشد و توسعه در حوزه مربوطه خود باشد و این امر بهخصوص در خصوص استانداران انتصابی در استانهای جنوبی با توجه به گستردگی میزان حضور آنها بسیار مهم است و از آنجا که در برنامه هفتم توسعه اقتصاد که دریامحور تعریف شده است، چراکه باید مدیرانی به کار گرفته شوند که از ظرفیتهای موجود در این بخش نیز آگاه باشند، آبهای منطقه جنوب علاوه بر داشتن منابع نفت و گاز و... از نظر حمل و نقل دریایی، دریانوری، مناطق آزاد، شیلات و... برای کشور بسیار باارزش و مهم تلقی میشوند، از طرفی از آنجا که به عنوان مرز آبی با کشورهای حاشیه خلیج فارس در ارتباط هستند و به نوعی از موقعیت استراتژیک برخوردارند که نیازمند گزینش مدیرانی برخوردار از دیپلماسی قوی اقتصادی – سیاسی و... است تا چرخهای توسعه در سطح کلان را به خوبی به حرکت درآورد، به این ترتیب بسیار مطلوب است دولت با انتخاب مدیران و به ویژه استانداران کارآمد فرصتهای موجود را به خوبی شناسایی و از آن بهرهوری مطلوب کنند.
آیا با وجود تحریمها و تأثیر آن بر نفت و صنایع در ارتباط با آن، میتوان امیدوار به توسعه از محل این صنعت و استمرار درآمدزایی از آن بود؟
با وجود تحریمهای اقتصادی و فشارهای بینالمللی که بر صنعت انرژی کشور تحمیل شده است، ایران باید به سمت توسعه فناوریهای بومی و افزایش بهرهوری در صنعت نفت و گاز حرکت کند. تحریمها نباید بهانهای برای توقف توسعه باشند، بلکه باید به عنوان انگیزهای برای تقویت توانمندیهای داخلی و استفاده از منابع انسانی و فنی داخلی در نظر گرفته شوند. یکی از راههای مقابله با تحریمها، توسعه میادین نفت و گاز جدید و افزایش ظرفیت تولید است. در این راستا سرمایهگذاری بیشتر در زیرساختهای نفت و گاز و بهکارگیری تکنولوژیهای پیشرفته ضرورتی غیرقابل انکار است، چراکه این اقدامات میتوانند به کاهش تأثیرات تحریمها کمک کنند و ایران را قادر سازند تا سهم بیشتری از بازار انرژی جهانی به دست آورد. تحریمها توانایی ایران برای صادرات نفت و گاز را محدود کردهاند، اما با توسعه بخش پاییندستی، مانند پالایشگاهها و پتروشیمیها، میتوان ارزش افزوده بیشتری از این منابع بهدست آورد و تأثیر تحریمها را کاهش داد. تولید فرآوردههای نفتی و محصولات پتروشیمی، علاوه بر تأمین نیازهای داخلی، میتواند فرصتهای جدیدی برای صادرات به کشورهای همسایه و دیگر بازارها فراهم کند که کمتر تحت تأثیر تحریمهای بینالمللی قرار میگیرند. در شرایط تحریم، استفاده از ظرفیتهای دیپلماتیک برای باز کردن مسیرهای جدید فروش نفت و گاز به کشورهای دوست و همسایه بسیار ضروری است. به این ترتیب تعامل با کشورهای همسایه، بهویژه در حوزه انرژی، میتواند به کاهش فشارهای خارجی کمک کند و همزمان از منافع مشترک ایران و این کشورها حمایت نماید. در این شرایط بحرانی، وجود مدیران توانمند و متخصص در صنعت نفت و گاز حیاتی است تاحدی که میتوان گفت؛ تنها با بهکارگیری مدیرانی که توانایی مقابله با تحریمها و ایجاد برنامههای توسعهای مؤثر را دارند، ایران میتواند از ظرفیتهای بینظیر خود در بخش نفت و گاز بهرهبرداری کند و به یک بازیگر قدرتمندتر در بازار جهانی تبدیل شود.
آیا تنها با حضور دولت میتوان به توسعه صنعت نفت و اجرایی شدن برنامههای صورت گرفته در برنامه توسعه هفتم امیدوار بود؟
سرمایهگذاریهای دولتی به تنهایی نمیتواند نیازهای عظیم کشور را در بخش انرژی تامینکننده داشته باشد. منابع مالی دولت محدود است و نمیتوان تنها با تکیه بر بودجه عمومی برای توسعه صنایع انرژی، بهویژه در بخشهای بالادستی و پاییندستی پرداخت. از این رو بخش خصوصی میتواند با سرمایهگذاریهای هدفمند، باعث تحرک و رشد این صنایع شود و همین امر به بهبود کمک کند. اگر بخواهیم به میزان تعیینشده در سندهای بالادستی، از جمله رشد و کار، برسیم، حتماً از ظرفیتهای ویژه استفاده کنیم. در حوزههای نفت و گاز داریم که بدون مشارکت، بهرهبرداری ویژه از آنها امکانپذیر است، اما مشکلات فنی در میادین نفتی و گازی به قدری است که قطعاً دولت نمیتواند به تنهایی این حجم از سرمایهگذاری را پشتیبانی کند، از این رو در صورت سرمایهگذاری مناسب بخش خصوصی و استفاده از فناوریهای نوین توسط بخشهای ویژه، نهتنها میتوانیم از منابع موجود بهینهتر بهرهبرداری کنیم، بلکه میتوانیم از بازارهای جهانی انرژی به دست آوریم. این مسئله در خصوص صنعت پتروشیمی در کشور نیز صادق است، این صنعت بهعنوان یکی از پیشرانهای توسعه اقتصادی کشور میتواند با بخش خصوصی به رشد و رونق بیشتر دست یابد. توسعه صنایع پتروشیمی نه تنها میتواندهای داخلی کشور را کند، بلکه با افزایش تولید محصولات پتروشیمی، ارزآوری مناسبی برای کشور به همراه خواهد داشت، اما در این میان نباید از این امر غافل شد که رشد و توسعه نیاز به اصلاحات ساختاری و قانونی دارد و ما نیازمند بهبود فضای کسبوکار و رفع بروکراسی هستیم. باید زمینههای جذب سرمایههای داخلی و خارجی را فراهم کنیم تا بتوانیم از ظرفیت استفاده کنیم. تنها میتوانیم از منابع موجود بهینهتر بهرهبرداری کنیم، بلکه میتوانیم سهم بیشتری از بازارهای جهانی انرژی به دست آوریم. در حوزه پتروشیمی نیز کشور میتواند با مشارکت بخش خصوصی به رشد و رونق بیشتری دست یابد. توسعه صنایع پتروشیمی نه تنها میتواند نیازهای داخلی کشور را تأمین کند، بلکه با افزایش صادرات محصولات پتروشیمی، ارزآوری مناسبی برای کشور به همراه خواهد داشت. بخش خصوصی با تواناییهای مالی و فنی خود میتواند در توسعه و تکمیل زنجیره ارزش در صنعت پتروشیمی نقش مؤثری ایفا کند. در نهایت باید گفت؛ کشور ما پتانسیلهای فراوان در حوزه انرژی است و تنها با مشارکت و مشارکت بخش خصوصی و دولتی میتوان به تحقق اهداف اقتصادی دست یافت.
بومی بودن میتواند به شناسایی چالشها و مشکلات مدیران مخصوصاً استانداران کمک کند، اما آنچه که از بومی بودن هم مهمتر است، کارآمدی و توانمندی مدیران در انجام کارها و مسئولیتهای واگذار شده به آنهاست، تا بتوانند شرایط را برای تصمیم گیری آسان و مناسب فراهم کنند، چراکه اگر مدیری مشکلات منطقه را به دلیل بومی بودن به خوبی بشناسد، اما از قدرت اجرایی و توانمندی و کارآمدی مناسب در حوزه عملیاتی برخوردار نباشد، نمیتواند باعث رشد و توسعه در حوزه مربوطه خود باشد
ارسال نظر