نباید اجازه داد اسرائیل پیروز نبرد روایت‌ها باشد

ابهری در این زمینه معتقد است:« تنش های سیاسی آثار نهان و آشکار بر زندگی مردم یک کشور داشته تا آنجا که گاه هیچ گونه همراهی و همدلی از سوی دولتمردان نخواهند توانست آنها را کاهش دهند.نومیدی نسبت به آینده و ترس و وحشت در مورد زندگی خود و‌ وابستگان اولین آثار وساده‌ترین عوارض وقوع جنگ یا بیم آن  است.از سوی دیگر ترس و نگرانی نسبت به برنامه ریزی در مورد امور اقتصادی و ‌اجتماعی آثار شوم وناخوشایند گسترش شایعات وقوع جنگ می باشد.متأسفانه حدود ۲۰۰شبکه ماهواره ای و صدها سایت و سکوی اینترنتی به‌طور شبانه‌روزی در حال پخش سناریوهای وقوع جنگ بین اسراییل و ایران هستند». در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می خوانید.

*در هفته‌های اخیر مردم ایران شاهد تنش‌های سیاسی و نظامی بین ایران و اسرائیل بودند. وضعیتی که در سال‌های اخیر همواره وجود داشته اما در روزهای اخیر شدت پیدا کرده است.تنش های سیاسی چه پیامدهای اجتماعی و رفتاری روی افکار عمومی جامعه می گذارد؟

 تنش‌های سیاسی آثار نهان و آشکار بر زندگی مردم یک کشور داشته تا آنجا که گاه هیچ گونه همراهی و همدلی از سوی دولتمردان نخواهند توانست آنها را کاهش دهند.نومیدی نسبت به آینده و ترس و وحشت در مورد زندگی خود و‌ وابستگان اولین آثار و ساده ترین عوارض وقوع جنگ یا بیم آن می‌باشد.از سوی دیگر نگرانی نسبت به برنامه ریزی در مورد امور اقتصادی و‌ اجتماعی آثار ناخوشایند گسترش شایعات وقوع جنگ  است.متأسفانه حدود ۲۰۰شبکه ماهواره‌ای و صدها سایت و سکوی اینترنتی به‌طور شبانه روزی در حال پخش سناریوهای وقوع جنگ بین اسرائیل و ایران هستند.دروغ پردازی‌های مراکز صهیونیستی یا وابسته به آنها هر ساعت به ابعاد هراس افزوده و سعی در نمایش وقوع یک جنگ آخرالزمانی دارند.اگر چنین وضعیتی در بلندمدت وجود داشته باشد نوجوانان و جوانان کمتر رغبتی به تحصیل و برنامه ریزی برای آینده خود  خواهند داشت. در واقع  آینده در هاله ای پیچیده شده به شکلی که دیگر نمی توان با قاطعیت درباره آینده اظهار نظر و‌ پیش بینی کرد و هر فرایندی به روزهای بعد از تعیین تکلیف سیاسی کشور منوط و مشروط می گردد.دلسردی نسبت به فرداها اصلی‌ترین و‌ مهم ترین واقعه در گستره احتمال وقوع جنگ در آینده بوده و قطعا زیان اصلی به مردم خواهد رسید.از نگاه رفتارشناسی ادامه این وضعیت منجر به بلاتکلیفی احساسی و عاطفی گشته و بخش قابل توجهی از انرژی‌های انسانی به بیراهه و انحراف کشیده خواهد شد.

*ارزیابی شما از رفتار اجتماعی مردم ایران نسبت به لحظاتی که احساس خطر می شد و لحظاتی که درگیری نظامی صورت می گرفت چیست؟

تحلیل‌های اصلی و اساسی در رابطه با وقوع جنگ بین اسرائیل و ایران باید توسط کارشناسان و تحلیلگران سیاسی و نظامی ارایه گردد.اما اتکا به تجارب ما در ۸سال جنگ تحمیلی و‌ حواشی این حوادث برای هر یک از ما انباشتی از دانش و تجارب دشوار فراهم و ذخیره نمود.برخلاف تبلیغات سیاه و کذب لابی صهیونیزم و‌ دنباله‌های خائن آن مثل ایپک و سازمان جهانی صهیونیزم و...ایران نه اعتقادی به یهودستیزی دارد و نه از این تفکر منفی پیروی می‌کند.آنچه که در این میان باید مورد توجه قرار گرفته و تبلیغ  گردد یهودستیزی نیست بلکه نبرد و ستیز با صهیونیزم به عنوان یک باور انسان ستیز  و ضد رشد و تعالی انسانیت است که  در جامعه حضور و فعالیت دارند.ما قصد جنگ و ستیز با اسرائیل به عنوان یک  رژیم جعلی وغاصب نداریم اما نمی توانیم چشمان خود و‌ وجدانمان را بر کودک کشی و آواره سازی بیش از 4میلیون انسان بی پناه ببندیم.انداختن بمب های دوتنی بر خانه و کاشانه انسان‌هایی که هیچ نقشی در وقوع این حوادث نداشتند چه تعریفی دارد؟ترور دانشمندان هسته ای که جزو سرمایه های انسانی بشریت بوده و محددویت جغرافیایی ندارند که گناهی جز به کارگیری هوش و استعداد خود در راه خدمت به بشر نداشته و ندارند و برنامه ریزی و جاسوسی در سطوح مختلف در یک کشور مستقل و ده ها حرکت نامشروع دیگر در لیست رفتارهای غیر دیپلماتیک این رژیم جعلی است.

برخی از خانواده ها هیچ برنامه ای جز اخبار ندارند و به این دلیل که معمولا در هر خانه یک تلویزیون وجود دارد کودکان به اجبار باید تماشاگر اخبار مورد علاقه والدین خود باشند. از نگاه رفتارشناسی و روانشناسی کودکانی که تحت تاثیر بمباران های خبری مخصوصا در مورد جنگ و کشتار هستند به شکل پرخاشگر رشد می کنند. به شکلی که حتی نمی توان با آن ها صحبت کرد. بنابراین توصیه می‌شود کودکان تا سنین 16 سالگی به جای قرارگیری در فضای تلخ و جنگ  در محیط شاد و آرام قرار گیرند

*تحلیل شما از رفتار مردم ایران حین حمله موشکی سپاه به اسرائیل چیست؟

من فکر می کنم صبر استراتژیک ما در قبال رفتارهای وحشیانه وغیر انسانی اسرائیل و نخست وزیر قصاب مسلک آن حمل بر ترس  و‌ عقب‌نشینی  شده بود. در موضوع انفجار پیجرها وبی سیم ها که از ذهن خشن و‌ سادیستیک روسا موساد  و همدستان سیا و‌ برخی از سازمان‌های اروپایی دارای سندروم خود بزرگ بینی تراوش می شود نتایجی جز ویرانی غزه و کرانه باختری و  کشتار بیش از ۴۲هزار انسان بی‌گناه وغیر نظامی و اطفال بی سرپناه ساکن در این نوار باریک شده و هنوز ادامه دارد به وجود نخواهد آمد. در چنین شرایطی کمتر تحلیلگر و ناظری به این نکته توجه کرده که در یک باریکه به  عرض ۷کیلومتر و طول   42کیلومتر به‌نام نوار غزه نظام جاسوسی آدمکش اسرائیل با تمام تجهیزات پیچیده و نوین و همکاران حرفه ای نتوانسته در طول یک سال ۱۵۰نفر اسراییلی را پیدا کند.قابل توجه شیفتگان قدرت نظامی و جاسوسی اسراییل که اسماعیل هنیه را در یک خوابگاه خصوصی ترور می کند. دیدیم و دیدند این ببر پوشالی چیزی جز یک عروسک وحشتناک نیست و مدارس، بیمارستانها و...را به بهانه اختفای  اسرا ویران می شوند ودریغ از یک‌ نشانه.در دومین پاسخ سپاه قدرتمند ایران ۲۰۰موشک بالستیک این خاک شوم را شخم زدند که نشان داد گنبد آهنین حتی حلبی هم نبود.نکته مهم در این زمینه اینکه ضعف دستگاههای تبلیغاتی و‌اطلاع رسانی ما باعث بروز جو‌ کاذب تبلیغاتی در کشور و منطقه  گردید.در واقع ضعف اعتماد اجتماعی به سیستم‌های خبر رسانی ما باعث هجوم تشنگان خبر واخبار سیاسی و نظامی به شبکه های بیگانه گردید.آنها نیز هر دروغ و شایعه ای را به نام خبر به خورد مردم ما دادند و عدم تمرکز در سیستم اطلاع رسانی موجب پیشی گرفتن بلندگوهای دروغ پردازی گردید.این در حالی است که دنیا و تحلیل گران سیاسی به خوبی می دانند کشور و مردمی که ۸سال در مقابل بخش قابل توجهی از ارتس ها و تسلیحات جهان مقاومت کرده در شرایط کنونی به خوبی راه های غلبه بر یک  رژیم جعلی را می شناسد.هنوز خط شکن‌های هویزه و تنگه حاجیان و عملیات مرصاد زنده وتوانمند هستند.

*ضعف اعتماد به رسانه‌های داخلی چگونه به وجود آمده و ادامه آن چه پیامدهایی خواهد داشت؟

دلیل اصلی این موضوع ضعف رسانه های داخلی و  گزینش خبرهاست و ممیزی آن است. از سوی دیگر اجازه ندادن به رسانه های آزاد باعث می شود که رسانه ها به صورت تک بعدی به واقعیت های جنگ نگاه کنند.برخی از خانواده ها هیچ برنامه ای جز اخبار ندارند و به این دلیل که معمولا در هر خانه یک تلویزیون وجود دارد کودکان به اجبار باید تماشاگر اخبار مورد علاقه والدین خود باشند. از نگاه رفتارشناسی و روانشناسی کودکانی که تحت تاثیر بمباران های خبری مخصوصا در مورد جنگ و کشتار هستند به شکل پرخاشگر رشد می کنند. به شکلی که حتی نمی توان با آن ها صحبت کرد. بنابراین توصیه می‌شود کودکان تا سنین 16 سالگی به جای قرارگیری در فضای تلخ و جنگ  در محیط شاد و آرام قرار گیرند. اجازه ندهید کودکان دائما تحت تاثیر اخبار ویرانگر جنگ کشت و کشتار باشند؛ چرا که از نظر روانشناسی اساس پرخاشگری در جنگ و قرارگیری در شرایط روانی منفی است و این پرخاشگری و جنگ‌طلبی ممکن است تا سال‌ها و حتی تا آخر عمر قابل اثبات و بهبود نباشد. متاسفانه کودکانی که در محیط های خشن اعم از اخبار تلخ، افسردگی و جنگ رشد می کنند و دائم به دنبال پیگیری اخبار تلخ و آزار دهنده براساس سلیقه والدین خود هستند در فضای رعب و جنگ بزرگ می شوند. باید به کودکان واقعیت ها را توضیح داد. با توجه به اینکه کودکانی که در جنگ های تحمیلی 8 ساله در استان های جنگ زده حضور داشتند دچار افت تحصیلی، عقب ماندگی درسی، تشنج روحی-عصبی، بد خوابی و... شدند. به همین دلیل کودکانی که مستقیما تحت تاثیر اخبار جنگ هستند پرخاشگر بزرگ می شوند. در نتیجه باید کودکان را از اخبار منفی و تلخ دور نگه داشت.

اسراییل همانند کودکی نامرد ممکن است از پشت سر با سنگ به سر ما بکوبد  اما با انسانیت و قواعد جنگی توان مقابله با ما را نخواهند داشت.

مافیای اقتصادی و اژدهای هفت سر وابسته به آن نیز ممکن است  با مخفی نمودن کالا و گرانی‌های کاذب به اقشار کم درآمد وضعیف فشار وارد نمایند اما درنهایت شکست خورده و مردم پیروز میدان خواهند شد.

رژیم افسار گسیخته صهیونیستی با حمله به صلح بانان سازمان ملل در لبنان و تهاجم به مناطق مرکزی بیروت که نه حزب الله و نه هیچکدام از احزاب سیاسی و نظامی لبنان در آن مناطق حضور ندارند قصد حساسیت سنجی جهانیان و مدعیان احترام به حقوق بین‌المللی به این وحشی گری ها را دارد و در صورت عدم عکس‌العمل به این رفتارهای غیر انسانی قطعا دامنه آن را افزایش خواهد داد. اسرائیل به خوبی واقف است که در صورت حمله به زیرساخت‌های نفتی ایران و تاسیسات مرتبط با انرژی هسته ای هیچکدام از نوچگان‌ امریکا و یاران اسراییل در منطقه روی آرامش ندیده وحسرت صدور یک بشکه نفت به دل آنها خواهد ماند.