دکتر عباس خامه یار در گفت وگو با«آرمان ملی»:
حمله موشکی ایران معادلات اسرائیل را به هم زده است
آرمان ملی- احسان انصاری:دکتر عباس خامهیار، دکتراى علوم سیاسى از دانشگاه بیروت است که در گذشته وابسته فرهنگى جمهورى اسلامی ایران در لبنان،مسئول رادیو صوت المستضعفین در لبنان،رایزن فرهنگى جمهورى اسلامی ایران در قطر بوده است.
«آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی آخرین تحولات تنش بین ایران و اسرائیل و احتمال تبادل آتش بین طرفین با دکتر خامهیار گفت وگو کرده است.خامهیار معتقد است:«اسرائیل در حمله به مرزهای جنوبی لبنان هیچ موفقیتی نداشته و تاکنون حتی نتوانسته یک متر نیز پیشروی کند.این عدم موفقیت نیز در شرایط کنونی به یک موضوع تنشزا درون حاکمیت و گروههای سیاسی در اسرائیل تبدیل شده است.در پروژه ضاحیه نیز علی رغم همه حملات سنگینی و کشتاری که انجام شد و حمایتهایی که از سوی آمریکا انجام شد اما نتانیاهو هیچ گاه نمیتواند آن را به عنوان یک موفقیت برای خود در منطقه قلمداد کند.این حملات و تخریبها حتی بین افکار عمومی جامعه پیامدهای منفی نیز برای دولت اسرائیل به همراه داشته است.به همین دلیل در چنین شرایطی به نظر می رسد نتانیاهو برای برون رفت از بنبستی که در آن قرار گرفته ناچار به پاسخگویی به حمله موشکی ایران است». در ادامه ماحصل این گفت وگو را میخوانید.
*به چه میزان این احتمال وجود دارد که تبادل آتش بین تهران و تلآویو دوباره آغاز شود؟در صورتی که اسرائیل قصد داشته باشد به ایران حمله کند چه اهدافی را در نظر خواهد داشت؟
نتانیاهو پس از حملات گسترده به غزه و لبنان،ماجرای انفجار پیچرها و ترور اغلب رهبران جبهه مقاومت، احساس پیروزی می کرد.این پیروزی را نیز اعلام میکرد و آن را سرآغاز تغییر قواعد و نظم نوین در خاورمیانه قلمداد میکرد.این همان اصطلاحی بود که در سال2006 خانم رایس، وزیر امرو خارجه وقت آمریکا پس از جنگ33 روزه در لحظه ورود به بیروت عنوان کرد و از خاورمیانه جدید صحبت کرد.اظهارات اخیر نتانیاهو در واقع تکرار مواضع خانم رایس پس از17 سال است.سکوت و صبر راهبردی ایران در مقابل این اتفاقات نیز باعث شده که نتانیاهو،حزب لیکود و ائتلاف نظامی و امنیتی که پیرامون آنها شکل گرفته بود این سکوت راهبردی را به منزله ناتوانی ایران قلمداد کنند.به همین دلیل نیز نتانیاهو به حملات و کشتار خود در لبنان و غزه ادامه داد.این در حالی بود که این اتفاق نوعی ناامیدی را برای مدتی بین نیروهای مقاومت به وجود بیاورد.البته حزب الله از قبل پیشبینی چنین روزهایی را کرده و خود را برای هر احتمالی آماده کرده بود. با این وجود واقعیت این است که این آمادگیها متناسب با شرایطی که رخ داد نبود و بلکه کمتر از آن بود.به همین دلیل پس از حمله موشکی ایران در عملیات وعده صادق، معادلات موجود به صورت کلی دگرگون شد و شرایط جدیدی به خود گرفت.به تعبیر برخی از روزنامه نگاران بزرگ منطقه این حمله توانست نتانیاهو را از بالای درخت به پایین پرتاب کند.از سوی دیگر این حمله امیدواری را به جبهه مقاومت بازگرداند.
*آیا در شرایطی که نتانیاهو احساس پیروزی میکرد و حمله ایران شرایط را تغییر داد وی دوباره به فکر تغییر شرایط و معادلات خواهد بود؟
نتانیاهو پس از حمله ایران در یک شرایط بنبست قرار گرفته و احساس میکند علی رغم اینکه سطح وسیعی از کشتار و ویرانی ایجاد کرده اما در میدان با مشکل مواجه است.نتانیاهو به دنبال این بود که در سالگرد حمله هفت اکتبر اعلام پیروزی کند و نوعی پیروزی کاریکاتوری را برای خود به وجود بیاورد.این در حالی است که هم از نظر بازگرداندن آوارههای شهرکنشینان مرزهای شمالی و هم از نظر وضعیت غزه وی در شرایطی قرار دارد که با یک شکست راهبردی مواجه شده است.هدف نتانیاهو این بود که بازگشت یهودیان به شهرکها را به عنوان یک هدیه به آنها تقدیم کند تا بتواند چارچوب خاورمیانه جدید را اعلام کند و بر همین اساس بتواند عادیسازی روابط خود را با کشورهای عربی و به خصوص حوزه خلیج فارس به آنها تحمیل کند.قبل از حمله ایران برخی از رسانهها و شبکههای نامدار منطقه رویکرد خود را به سمت شرایط جدید در خاورمیانه تغییر داده و با سیاستهای نتانیاهو همسو شده بودند.در واقع این رسانهها و شبکههای تلویزیونی مسائل را قطعی و پایان یافته قلمداد میکردند.به همین دلیل نیز باید عنوان کرد که حمله موشکی ایران همه معادلات و سناریویهای نتانیاهو را به هم زد و هزینههای سنگینی را به دولت نتانیاهو تحمیل کرد.
*چه هزینههایی؟
این هزینهها در داخل کشور اسرائیل،در ائتلاف نظامی که اسرائیل در آن قرار داشت و بین خانوادههای یهودیان ایجاد کرد. از سوی دیگر در سطح منطقه نیز با شکست مواجه شد و بسیاری از تبلیغاتی که درباره عملکرد خود داشت از بین رفت.در چنین شرایطی نتانیاهو تلاش کرد این شکست را به دو روش جبران کند. نخست از طریق پیشروی زمینی در مرزهای شمالی و ورود به خاک لبنان بود. نتانیاهو قصد داشت کمربند امنیتی که حزب الله توانسته بود پس از سالها در این منطقه از بین ببرد را دوباره ایجاد کند. هدف وی نیز این بود که با چنین اقدامی امنیت شهرکنشینان را تأمین کند. دومین راه اما پروژه ضاحیه بود. ضاحیه به عنوان یک منطقه راهبردی برای حزبالله به شمار میرود که در سال2006 اولمرت و کابینه اش به دلیل عدم موفقیت در این پروژه محاکمه شدند. در شرایط کنونی یک فرصت تاریخی برای نتانیاهو بود که پروژه ضاحیه را به نتیجه برساند.در واقع نتانیاهو قصد داشت این دو راهحل را به موازات هم به نتیجه برساند. از یک طرف پروژه ضاحیه را به نتیجه برساند و از سوی دیگر به مرزهای جنوبی لبنان حمله کند.
نتانیاهو به چه میزان در تحقق این اهداف موفق بود؟
اسرائیل در حمله به مرزهای جنوبی لبنان هیچ موفقیتی نداشته و تاکنون حتی نتوانسته یک متر نیز پیشروی کند.این عدم موفقیت نیز در شرایط کنونی به یک موضوع تنشزا درون حاکمیت و گروه های سیاسی در اسرائیل تبدیل شده است.در پروژه ضاحیه نیز علی رغم همه حملات سنگینی و کشتاری که انجام شد و حمایت هایی که از سوی آمریکا انجام شد اما نتانیاهو هیچ گاه نمی تواند آن را به عنوان یک موفقیت برای خود در منطقه قلمداد کند.این حملات و تخریب ها حتی بین افکار عمومی جامعه پیامدهای منفی نیز برای دولت اسرائیل به همراه داشته است.به همین دلیل در چنین شرایطی به نظر می رسد نتانیاهو برای برون رفت از بن بستی که در آن قرار گرفته ناچار به پاسخگویی به حمله موشکی ایران است.به همین دلیل باید عنوان کرد پاسخ اسرائیل به حمله ایران در چنین چارچوبی قابل تفسیر و تبیین است.
اسرائیل در حمله به مرزهای جنوبی لبنان هیچ موفقیتی نداشته و تاکنون حتی نتوانسته یک متر نیز پیشروی کند.این عدم موفقیت نیز در شرایط کنونی به یک موضوع تنشزا درون حاکمیت و گروه های سیاسی در اسرائیل تبدیل شده است.در پروژه ضاحیه نیز علی رغم همه حملات سنگینی و کشتاری که انجام شد و حمایت هایی که از سوی آمریکا انجام شد اما نتانیاهو هیچ گاه نمی تواند آن را به عنوان یک موفقیت برای خود در منطقه قلمداد کند
*در چنین شرایطی اگر اسرائیل قصد داشته باشد به ایران حمله کند چه اهدافی را در ایران مورد اصابت قرار خواهد داد؟
به نظر میرسد اگر اسرائیل قصد چنین کاری داشته باشد مراکز اقتصادی و هستهای را مورد هدف قرار بدهد.این در حالی است که حمله به مراکز هستهای ایران کار خطرناکی است و ممکن است پاسخهای سنگینی دریافت کند. این اتفاق پیامدهای زیست محیطی زیادی هم دارد و اگر چنین اتفاقاتی باب شود مراکز دیگری در منطقه و جهان وجود دارند که تحت تأثیر این اتفاق ممکن است با چالش مواجه شوند.حمله اسرائیل به مراکز هستهای می تواند به یک درگیری اتمی منجر شود و به همین دلیل باید عنوان کرد که این خطر یک خطر جدی است.به عنوان مثال در جنگ اوکراین علی رغم موضع گیریها و جنگ لفظی که بین مسئولان روسیه و اوکراین وجود دارد اما حمله به تأسیسات اتمی کنترل شده و هیچ کدام از طرفین جنگ وارد این محدوده کنترل شده نشدهاند.به همین دلیل حمله اسرائیل به تأسیسات هسته ای ایران بعید است. این در حالی است که یکی از آرزوهای اسرائیل از بین بردن تأسیسات هستهای ایران بوده و ریشه اصلی بحران ها و تحریم هایی که برای ایران به وجود میآورند یا به آن دامن می زنند همین موضوع بوده است.در چنین شرایطی احتمال اینکه اسرائیل به دنبال هدف قرار دادن مراکز انرژی ایران باشد بیشتر است.ذهنیت رهبران اسرائیل این است که با هدف قرار دادن مراکز انرژی ایران شرایط اقتصادی ایران را پیچیده تر می کنند تا دولت تحت فشار افکار عمومی جامعه قرار بگیرد و سبب تحرک مردمی و حضور میدانی آنها شود.
*در صورتی که اسرائیل مراکز اقتصادی و انرژی ایران را مورد هدف قرار بدهد واکنش بعدی ایران دارای چه ویژگیهایی خواهد بود؟
بیانیههای نیروهای مسلح ایران و موضع گیری مسئولان نشان می دهد که پاسخ بعدی ایران کوبنده تر از پاسخ قبلی خواهد بود.در صورتی که وعده صادق3 محقق شود سیر صعودی واکنش ایران را مشاهده خواهیم کرد.وعده صادق یک تأدیبی و هشدار دهنده بود. وعده صادق2 از یک تکنولوژی برتر و برنامه ریزی دقیق برخوردار بود به شکلی که اسرائیل که همواره در جنگ روایت گری موفق بود امروز در شرایط تدافعی قرار دارند و در همین موضع تدافعی نیز عنوان می کنند عملیات ایران در برخی نقاط به هدف اصابت کرده و در برخی نقاط دیگر به هدف رسیده اما آسیبی به همراه نداشته است.این یک اعتراف تاریخی است که رهبران اسرائیل عنوان می کنند موشک های پیشرفته ایران موفق شده اند از پدافند مدرن و مجهز دفاعی اسرائیل که کشورهای غربی در اختیار آنها قرار داده اند عبور کنند.در چنین شرایطی اگر ایران ناچار به عملیات وعده صادق3 شود قطعأ این حمله با قدرت و گستردگی بیشتری همراه خواهد بود.
ارسال نظر