فرو ریختن دروغی به نام اسرائیل
اتفاقاتی که در اسرائیل به وقع پیوشته موجب شده پیش زمینه های ذهنی در مورد برخی نسبت ها به اسرائیل دچار تغییر شود.
در گذشته اعلام می شد که اسرائیل از منظر نظامی قوی ترین کشور منطقه و پنجمین کشور جهان است. امنیت اسرائیل ضرب المثل بود و قدرت سرکوب کشورهای همسایه را در حد بالا اعلام می شد. همواره تاکید می شد که سامانه های پدافندی ضد موشکی ، ضد هواپیمایی اسرائیل در بالاترین سطح است و بسیاری از کشورها به منظور خرید این سامانه ها از اسرائیل در تلاش بودند و حتی برخی کشورهای منطقه از اسرائیل این سامانه ها را خریداری کرده بودند. این سامانه ها از گنبد آهنین گرفته تا داود و پیکان فناوری های ویژه ای را از آمریکا دریافت کرده بود. اما هم در عملیات وعده صادق 1 هم در عملیات وعده صادق 2 نشان داده شد که عملکرد این سامانه ها آنچنان که وعده داده می شد، نیست و حداقل 70 الی 80 درصد آن ادعاها در مورد سامانه های تدافعی اسرائیل صدق نکرد. این وضعیت تاثیرات خود را هم در داخل رژیم و در کنست اسرائیل و هم احزاب متحد نتانیاهو گذاشت و از این رو در داخل اسرائیل نیز دیگر به سخنان نخست وزیر این کشور اعتمادی نیست. امنیتی که همواره اسرائیل مدعی بود برای سرمایه گذاران خارجی و برای شهرک نشینان و برای یهودیان مهاجر از کشورهای دیگر که به دنبال امنیت و آرامش بودند ایجاد کرد؛ متلاشی شد و مشخص شد تمامی این شعارها پوشالی بوده است. آمریکا هم که حامی رژیم بوده و هست اما این روزها این رژیم را بار سنگینی بر دوش خود می بیند که اعتبار و جایگاه آمریکا در منطقه را تخریب کرده است و اسرائیل به جای اینکه یار خاطر آمریکایی ها باشد به بار آتشی برای آنها تبدیل شده است و فشار زیادی به آمریکا می آورد. لذا اگر اسرائیل بخواهد به تهدیدات دیگری هم در برابر کشور بزرگی مانند ایران عمل کند؛ وارد یک گردابی خواهد شد که از پس آن برنمی آید و ناگزیر است که در ارتباط با این موضع نیز از آمریکا و انگلستان ، فرانسه و آلمان درخواست کمک مادی وتسلیحاتی و اطلاعاتی کند. این موضوعات در کنار بحران های مختلف در اروپا و جهان از جمله بحران اوکراین بار سنگینی بر دوش غرب است. حمله اسرائیل به ایران بحران غیر قابل پیش بینی را ایجاد خواهد کرد. به طوری که هر عملی توسط اسرائیل می تواند نظام سیاسی آمریکا را هم تحت تاثیر قرار دهد و کسی به ادعاها و درخواست های دولت مردان اسرائیل توجه نخواهد کرد. بنابراین اوضاع به نقطه بسیار چالش برانگیزی رسیده است که از پس این وضعیت نه دولت ائتلافی نژادپرست بر می آید و نه حامیان این رژیم حاضرند به آن کمک کنند. در اینجاست که تردیدها بین حامیان رژیم در حمایت از اسرائیل افزایش یافته است. البته نخست وزیر اسرائیل در این مرحله احساس می کند اگر قافیه را باخته و به مرحله سقوط و محاکه خود و دستگیری و بازداشت خود در اسرائیل و کشورهای دیگر نزدیک شده است پس چه بهتر که نتانیاهو چه راه خروجی از این بحران به جای پاسخ به ایران برای خود پیدا کند.
*صباح زنگنه
کارشناس مسائل بین الملل
ارسال نظر