| کد مطلب: ۱۱۳۹۵۴۴
لینک کوتاه کپی شد

محمدرضا تاجیک در گفت وگو با«آرمان ملی»:

از پزشکیان باید به‌اندازۀ آنچه می‌تواند انتظار داشت

آرمان ملی- احسان انصاری: جریان اصلاحات در کجای بازی پزشکیان قرار خواهد داشت و حد وحدود نزدیکی و فاصله گیری جریان اصلاحات از دولت پزشکیان چیست؟چرا پزشکیان در حالی که یک اصلاح طلب بود یک دولت صددرصد اصلاح طلب تشکیل نداد تا گفتمان اصلاحات به صورت جدی احیا شود؟آیا پزشکیان در بازی اصلاح طلبان بازی خواهد کرد ؟

از پزشکیان باید به‌اندازۀ آنچه می‌تواند انتظار داشت

«آرمان ملی» برای پاسخ به این سوالات با دکتر محمدرضا تاجیک از تئوریسین های جریان اصلاحات گفت وگو کرده است. تاجیک معتقد است:« پزشکیان هیچ‌گاه یک اصلاح‌طلب صددرصد نبوده است و بنابراین، نمی‌توان از ذات نایافته از هستی بخش، انتظار هستی بخشی داشت. ثانیا، بازی ایشان یک بازی کوچک در بطن و متن بازی بزرگتر بوده و هست (به این موضوع لزوما نباید از منظری منفی نگریست)، لذا در تحلیل نهایی، این ایشان نیست که قواعد و اصول این بازی را مشخص می‌کند و از این‌رو، از پزشکیان باید به‌اندازۀ آنچه می‌تواند انتظار داشت نه در گسترۀ آنچه باید و شاید. از یک منظر می‌توان گفت، شرط اصلاح‌طلبی محدود و رقیق ایشان، همان شرط پذیرش ایشان در قدرت بود. بنابراین، چنین اراده‌ای از آغاز وجود نداشت و نمی‌توانست وجود داشته باشد». در ادامه ماحصل این گفت وگو را می خوانید.

*جریان اصلاحات در دولت پزشکیان در کجای بازی قرار دارد؟ آیا اصلاح‌طلبان صحنه‌گردان اصلی بازی پزشکیان خواهند بود؟

بازی از قبل از بازی آغاز شده بود؛ بازی‌ای که به‌نام جریان اصلاح‌طلبی آغاز و به کام جریان غیررادیکال اصول‌گرایی ادامه یافت. شعار بازی، «وفاق» انتخاب شد که عمدتا به نوعی توزیع قدرت میان بازی‌پیشگان مرسوم عرصۀ سیاست بود. این بازی استراتژیک، در شرایطی طراحی و به‌ مورد اجرا گذارده شد که از یک‌ سو، نوعی آگاهی فزاینده به عدم امکان ادامۀ «بازی» با این شیوۀ «بازی»، با این «بازیکنان» و با این هیاهو و اعتراض «تماشاگران» وجود ندارد. از سوی دیگر، امکان تغییر رادیکال منطق و قواعد بازی ممکن نیست و از جانب سوم، اگر بازی نو درنیندازند، تیمی قدر و قلدر (راست تندرو) آنان را از کل بازی‌های لیگ سیاسی محروم خواهد کرد یا حداقل بازی خویش را بر آنان تحمیل خواهد نمود. لذا بر این اعتقادم که آن بازی که اصلاح‌طلبان تنها از آن نامی نصیب برده‌اند، بر اساس سناریو و کارگردانی مقرر، پیش خواهد رفت و آن بازی حاشیه‌ای که اصلاح‌طلبانِ حاشیه‌ای در این تئاتر سیاست و قدرت می‌کنند نیز، قبلا انشاء شده است.

*یعنی دولت پزشکیان برای جریان اصلاحات در راستای بازنگری در گفتمان خود فرصت‌ ایجاد نکرده است؟

بسیاری از آحاد جریان رسمی و اسمی اصلاح‌طلبی (همه‌جا خطاب من همین شبه‌اصلاح‌طلبان هستند)، دیریست که چشایی و بینایی و شم فرصت‌شناسی خویش را از دست داده و بیش و پیش از اینکه از رخدادهای تاریخی پندی بگیرد، ملال می‌گیرد. لذا اساسا امید به نوعی تغییر و تحول گفتمانی در این جریان و در این شرایط ندارم. پیروزی پزشکیان، به‌عنوان کاندیدای جریان اصلاح‌طلبی، در عین حال، یک شکست نیز، بود؛ شکست در گشودن دریچه‌ای به روی کاندیداهای اصلی و اصیل خود، شکست در بازتولید/تاسیس دولتی اصلاح‌طلب و شکست در احیای شخصیت و حیثیت گفتمانی و اندیشگی خود. بعد از هر ناکامی، ما نغمۀ بازنگری گفتمانی و کارکردی و تشکیلاتی را در میان اصلاح‌طلبان می‌شنویم، اما در آخر روز، آنچه باقی می‌ماند همان نغمه است و دیگر هیچ.

*چرا دولت پزشکیان نمی‌تواند یک فرصت تاریخی برای تجدید قوا و احیای جریان اصلاحاتی باشد که در دهه‌های اخیر پایگاه اجتماعی خود را از دست داده است؟

دغدغۀ امروز بسیاری از اصلاح‌طلبان رسمی گشودن روزنه و دریچه‌ای به درون حریم قدرت است و نه گشودن در و دروازه‌ای به روی جریان اصلاح‌طلبی. دیریست که حیات و ممات جریان اصلاح‌طلبی به اکسیری به‌نام ماکروفیزیک قدرت گره خورده و نه به میکروفیزیک قدرت. دیریست که در نزد اصلاح‌طلبان، امر سیاسی همه‌جا و همه‌چیز را - تمامی ساحت‌های حیات فردی و اجتماعی آدمیان را - با نفس دودهایش، تاریک و سرد و مه‌آلود کرده است، امر اجتماعی را ربوده‌ است و نابود کرده‌ است.در واقع امروز ما شاهد بازگشت خشن وغیرمدنی این امردر اشکال گوناگون از ریزش تا شورش سرمایۀ اجتماعی هستیم. اما پنداری بدن جریان اصلاح‌طلبی چنان کرخت شده که دیگر با جوالدوز این ریزش‌ها هم نمی‌توان آن را تحریک کرد.

* حدود نزدیکی و فاصله‌گیری اصلاح‌طلبان از دولت پزشکیان کجاست؟ اصلاح‌طلبان تا کجا و به چه میزان از دولت پزشکیان حمایت خواهند کرد؟

فاصله اصلاح‌طلبان با دولت مستقر فقط به‌اندازۀ یک گام به این‌سو و یا آن‌سوی حریم قدرت است. به بیان دیگر اینکه اصلاح‌طلبان کجای درون یا برون قدرت ایستاده باشند، نگاه‌شان، رویکردشان و مواضع‌شان نسبت به پزشکیان و دولت او متفاوت خواهد بود. این قدرت است که دیدگشت (موضع پارالکسی) آنان را مشخص می‌کند. اینان، سوژۀ وفادار قدرتند و نه سوژۀ وفادار این فرد و آن جریان. بنابراین، حمایت اصلاح‌طلبان از دولت پزشکیان حمایتی دفاکتو خواهد بود و نه دوژور.

*پزشکیان مدعی دولت وفاق ملی است. این در حالی است که دغدغۀ تاریخی اصلاح‌طلبان جامعه مدنی و آزادی و توسعۀ سیاسی بوده است. آیا این دو رویکرد مسیر پزشکیان را از اصلاح‌طلبان جدا می‌کند و یا اینکه در نهایت به یک نتیجه مشترک می‌رسند؟

من این دوگانۀ وفاق ملی و جامعه مدنی/آزادی را چندان در روایت فصل و فاصله و فراق و شقاق اصلاح‌طلبان با اصحاب قدرت کنونی موثر نمی‌دانم؛ زیرا این دغدغه آزادی و جامعه مدنی را در میان اصلاح‌طلبان جدی نمی‌بینم و نمی‌یابم و آن «وفاق» را هم چندان بنیادین و پولادین نیست. در نزد بسیاری از اصلاح‌طلبان، جامعۀ مدنی یعنی جمع آنان و آزادی یعنی آزادی آنان برای کسب و حفظ و گسترش قدرت. از سوی دیگر برای بسیاری از حاملان و عاملان شعار وفاق نیز همان اسم رمز مصادرۀ دولت (قدرت) و یا همان ادامۀ پروژۀ ادغام-حذفی یا حذف-ادغامی، با طعم ملایم اصلاح‌طلبانه است. بنابراین، نقش و تاثیر این مفاهیم در وفاق و شقاق اصلاح‌طلبان و دولت پزشکیان را فراموش کنید و بیشتر به تاثیر آن «سیمیایی» (به تعبیر مولانا) می‌تواند ارواح متفرق را همگن سازد، یعنی قدرت، بیندیشید.

*اصلاح‌طلبان همواره تلاش کرده‌اند فاصله خود را با قدرت حفظ کنند. این در حالی است که رویکردی که پزشکیان در پیش گرفته وابسته و چسبیده به قدرت است. در چنین شرایطی بین اصلاح‌طلبان و دولت چهاردهم فاصله ایجاد نخواهد شد؟

من چنین تعریف و تصویری از اصلاح‌طلبان ندارم، یعنی آنان را از هیچ دیدگشتی نمی‌توانم در فاصله با قدرت تصویر و تصور کنم. مگر واقعیت نه این بوده که پزشکیان برای جریان اصلاح‌طلبی، همان روزنۀ ممکن برای ورود به حریم قدرت تعریف و تصویر می‌شده است؟ تردید ندارم که شعار بسیاری از اصلاح‌طلبان همواره و در هر شرایطی این است: «چو قدرت نباشد تن ما مباد». حکم اینان زمانی که بیرون از قدرت قرار دارند، حکم ماهی بیرون از آب است. از نظر اینان، باید قدرت (منظورم همه‌جا ماکروفیزیک قدرت است) داشت تا مدنیت و اصلاحات و آزادی و دموکراسی و... داشت.... قدرت، ممد حیات و مفرح ذات اصلاح‌طلبی است، لذا عقل سیاسی حکم می‌کند که در هر شرایطی و به هر طریق ممکنی در حریم قدرت حضور داشته باشیم. دقیقا از همین‌روست که فصل طلایی فعالیت این اصلاح‌طلبان طالب قدرت، آستانۀ انتخابات و رقابت برای قدرت است.

*چرا پزشکیان از تشکیل یک دولت صددرصد اصلاح‌طلب که می‌توانست یک بزنگاه مهم سیاسی برای اصلاح‌طلبان باشد خودداری کرد؟

پزشکیان، اولا، هیچ‌گاه یک اصلاح‌طلب صددرصد نبوده است، و بنابراین، نمی‌توان از ذات نایافته از هستی بخش، انتظار هستی بخشی داشت. ثانیا، بازی ایشان یک بازی کوچک در بطن و متن بازی بزرگتر بوده و هست (به این موضوع لزوما نباید از منظری منفی نگریست)، لذا در تحلیل نهایی، این ایشان نیست که قواعد و اصول این بازی را مشخص می‌کند و از این‌رو، از پزشکیان باید به‌اندازۀ آنچه می‌تواند انتظار داشت نه در گسترۀ آنچه باید و شاید. از یک منظر می‌توان گفت، شرط اصلاح‌طلبی محدود و رقیق ایشان، همان شرط پذیرش ایشان در قدرت بود. بنابراین، چنین اراده‌ای از آغاز وجود نداشت و نمی‌توانست وجود داشته باشد.

*ارزیابی شما از روند تشکیل کابینه و اتفاقاتی که رخ داد چیست؟ آیا این نوع تشکیل کابینه می‌تواند به مطالبات مردم منجر شود؟ در این زمینه چه نفاط ضعف و قوتی مشاهده کردید؟

من بیش و پیش از آنکه به کارآمدی ارادۀ معطوف به تدبیر و تحقق آن روز شیرینی که با مردمان آشتی باشد، امید داشته باشم، به آن «ارادۀ پشت دولت» که چنین تغییری را در ساخت و ساحت قدرت در شرایط کنونی موجد و موجب شد، امید دارم. ساده‌تر بگویم، موفقیت یا عدم‌موفقیت این دولت، بیش از آنکه از درون آن بتراود، از برون آن می‌تراود. چنانچه آن «ارادۀ به بقا به شیوه دیگر» استمرار یابد، و چراغ آن آگاهی که شاید موفقیت دولت فعلی آخرین شانس و اقبال ادامۀ نظم و نظام هیبریدی موجود باشد، خاموش نگردد، می‌توان به نوعی وفاق و هم‌افزایی حاکمیت و حکومت، و در نتیجه، هموارترشدن مسیر پاسخ به مطالبات مردم، امید داشت. جامعۀ امروز ما بیش از هر روز، نیازمند دولتی کارآمد و مقتدر، و در عین حال، دمکراتیک است. استقرار چنین دولتی، در گام نخست، نیازمند انتخاب آزادانه، آگاهانه و کارشناسانۀ دلتمردان/زنان ریز و درشت است. این مهم محقق نخواهد شد مگر در پرتو استقلال هستۀ سخت دولت از تاثیر و نفوذ گروه‌های فشار، گنگ‌های و مافیاهای پشت صحنۀ قدرت و دولت و رهاکردن خود از بند وامداری و بارداری این شخصیت و آن جریان و نهاد است.

*مهم‌ترین اولویت‌های دولت پزشکیان را چه می‌دانید؟ آیا پزشکیان در مسیری قرار گرفته که بتوان به موفقیت دولت وی خوشبین بود؟

مهم‌ترین اولویت‌های دولت پزشکیان، نخست، ارائه یک «نقشۀ معرفتی-گفتمانی» انضمامی و اجرایی و درون‌داد (منطبق با شرایط اکنون جامعه)، دو دیگر، سپردن هر پست و مسئولیت مدیریتی به اهلش، با بهره‌یردن از تمامی نیروهای کارشناس این مرز و بوم و بدون لحاظ تفاوت‌های قومیتی، جنسیتی، دینی و سنی، سه دیگر، محقق‌کردن وعده‌های انتخابی (از جمله حل مشکل حصر، فیلتریگ، زنان، قومیت‌ها، وضعیت اقتصادی و روابط خارجی)، است.

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار