پایان عملیات جست و جو در معدن «معدنجو» طبس
ما 50 نفر تمام شدیم!
آرمان ملی – شفق محمدحسینی: شنبه شب برای معدنچیان معدن زغالسنگ معدنجو، تنها هجوم دود بود و درد. 50 نفر جان عزیزِ خود را از دست دادند.
50 خانواده؛ 50 سفرهای که این روزها خالیتر از همیشه است. 50 مردی که راست قامت به معدن پاگذاشتند و از آنها تنها بوی دود ماند. جاماندید در دل سیاه و تاریک معدنی که نانتان را برید. از فردا هم لابد همین چندخطی هم که در روزنامهها و سایتهای خبری از شما میگفتند، در حجم اخبار زرد و چندرنگ این سرزمین گم و گور خواهد شد؛ چون صدای فریادتان که از دل سیاه معدن بیرون نزد. حتی گاز متان هم از معدن گریخت و رفت.
زخم چرکین خانوادههای داغدارتان، آلوده به اظهارنظرهای شتاب زده و راهکارهای میانبری خواهد شد که از دالانهای تودرتوی مدیریتها و سازمانهای کلان نخواهد گذشت. یک شبه قرار نیست همه مسائل حل شوند، اما شبِ درازِ کارگران، را صبحِ نزدیکی نیست.
حسن صادقی، معاون دبیرکل خانه کارگر درباره حوادثی نظیر آنچه در معدن طبس اتفاق افتاد به «آرمان ملی» گفت: نمیشود بگوییم قصوری اتفاق نیفتاده است. قصور اصلی متوجه وزارت کار است که در اصلاح آییننامه نحوه قرارداد با پیمانکارها، موضوع اعتبارسنجی را حذف کرد، تا هرکسی با هر شرایطی بتواند پیمانکار شود. وقتی مولفهها و متدهای تعریف شده را حذف کردند، هرکسی با هر توانمندی میتواند از این روزنه عبور کند.
او در ادامه گفت: نکته دیگر این است که ما سالهای متوالی است که بازرسی را جدی نمیگیریم. باید سیستم بازرسی را تقویت کرده و نیروهای کافی در اختیار وزارت کار قرارگیرد. ما حدود1100بازرس برای نزدیک2میلیون کارگاه کوچک و همچنین چند ده هزار واحد بزرگ داریم. با این وجود، بازرسی هر واحد تولیدی حدود5سال طول میکشد تا نوبتش شود.
صادقی درباره راهکارهایی که میشود از وقوع این حوادث پیشگیری کرد، گفت: نیاز است که صنایع بحران زا را دسته بندی کنیم. تا براساس میزان حادثه سازی، بازرسی ادواری داشته باشیم. اگرماده 96 قانون کار، به درستی اجرا شود و این قبیل کارگاههایی که ریسک بالا دارند، مرتب بازرسی شوند، شاهد حوادث کمتری خواهیم بود.
معاون دبیرکل خانه کارگر، حوادث پیش آمده برای کارگران را تنها مختص معدن نمیداند. او درباره کارگران ساختمانی و حوادث تلخی که برای آنها پیش میآید نیز گفت: کارگران روزانه با حوادث متعددی روبهرو هستند، به خصوص کارگران ساختمانی، که میتوان از آنها به عنوان مرگ خاموش نام برد. اغلب آنها دچار نقص عضو میشوند. همین امروز زن جوانی که شوهرش هنگام کار بر داربست ساختمان دچار قطع نخاع شده به ما مراجعه کرده بود، زندگی این افراد و خانوادههایشان رسما متلاشی میشود. حمایتی هم از آنها نمیشود. نه بیمه کافی دارند و نه هزینههایشان تامین میشود.
فقط تابلو میزنیم؛ اول ایمنی بعد کار
صادقی درباره لزوم بازرسی کافی پیش از این قبیل حوادث نیز گفت: معادن ما حادثه خیز هستند و باید مرتبا بازرسی شوند اما این اتفاق نمیافتد. اگر مانیتورینگ و تجهیزات و تکنولوژیهای بخش بازرسی به روز باشد، مطابق آنچه در دنیا به کار گرفته میشود، شاهد این حوادث نخواهیم بود. تجهیزات ما در این زمینه وصله پینهای است.
صادقی که معتقد است در حوزه روابط کار افراد متخصص را به کار نمیگیریم، در ادامه افزود: اگر نظارت، کنترل و بازرسی متداول را داشته باشیم که این اتفاق نمیافتد. در اکثر شهرکهای صنعتی موضوعات ایمنی رعایت نمیشود. فقط تابلوی اول ایمنی بعد کار را میبینیم اما در عمل این مساله رعایت نمیشود.
او درباره تاثیرگذاری تشکلهای صنفی نیز گفت: در همه جای دنیا، بعد از حوادثی نظیر آنچه در معدن طبس روی داد، تشکلهای صنفی تاثیرگذار هستند، اما در ایران تشکلها تنها مدافع حقوق دولتها هستند و فقط روی کاغذند.
زیرا با کوچکترین اعتراضی منحل میشوند. چون دولت به اینها برگه اعتبارنامه میدهد و آنها را تایید صلاحیت میکند، عملا تشکلهای صنفی نمیتوانند مستقل عمل کنند.
پایان تلخِ50کارگر معدن طبس، آخرین خبر تلخِ این روزها نیست و متاسفانه نخواهد بود.
ارسال نظر