| کد مطلب: ۱۱۳۸۶۶۵
لینک کوتاه کپی شد

گپ و گفتی با مترجمان دو کتاب «سلام غریبه» و «ایتالیایی»

دو کتاب؛ دو مترجم

آرمان ملی- بیتا ناصر: با رونق گرفتن بازار ترجمه آثار داستانی در سال‌های اخیر، فضا برای فعالیت مترجمان جوان باز شد؛ اما تنها برخی از آزمون‌ و خطاها به ماندگار شدن مترجمان در حوزه ترجمه‌ آثار ادبی انجامید که از جمله‌ آن‌ها می‌توان به مریم رفیعی و مریم نفیسی‌راد اشاره کرد؛ مترجمانی که تعدد ترجمه‌ها، آثار منتشر شده و در دست انتشار آن‌ها، گواهی می‌دهد که توانسته‌اند جای خود را در بازار نشر و نزد مخاطبان باز کنند.

دو کتاب؛ دو مترجم

 رمان‌های «سلام غریبه» و «ایتالیایی» از این دو مترجم، هریک در فضا و با موضوعاتی متفاوت، اخیرا منتشر شده و به بازار کتاب آمده است که در ادامه بیشتر با آن‌ها آشنا می‌شوید.

مریم رفیعی:

«عاشقانه‌ها» بخشی لاینفک از زندگی ما هستند

درباره رمان «سلام غریبه» از کاترین سنتر و داستانی که مخاطب در خوانش کتاب با آن مواجه خواهد شد، بگویید.

«سلام غریبه» تلنگری برای قدردانی از داشته‌هایمان و در عین حال نگاه کردن به دنیای اطراف با دیدگاهی جدید است؛ داستان دختری به اسم سِیدی که به فینال مسابقه‌ پرتره‌نگاری مهمی راه یافته، ولی به خاطر جراحی مغز دچار چهره‌کوری موقت می‌شود و حالا باید راهی برای به پایان رساندن پرتره‌ خود در ضرب‌الاجل تعیین‌شده پیدا کند ‌ و در همان حال با چالش‌های جدیدی که این مشکل غیرمنتظره برایش به وجود آورده دست و پنجه نرم کند.

«سلام غریبه» در بخش‌هایی از چگونگی رویارویی زنان با مسائل و مشکلات -چه از بُعد شخصی و چه از بعد اجتماعی- می‌گوید. از این‌ منظر این کتاب تا چه میزان توانسته بیانگر دغدغه‌های زنان امروز باشد؟

به نظرم می‌توان گفت بیشتر مشکلات مطرح‌شده در کتاب بیشتر جنبه انسانی دارند تا زنانه. مثلا فقدان ارتباط کلامی که باعث شکست بسیاری از روابط می‌شوند؛ سیدی بعد از ازدواج مجدد پدرش از او فاصله گرفته و معتقد است پدر او را مقصر مرگ مادرش می‌داند و فقط وقتی رک و راست با هم صحبت می‌کنند و سیدی از احساساتش می‌گوید است که روابط پدر و دختری بهبود می‌یابد و سوءتفاهم‌ها برطرف می‌شود. یا در آخر کتاب که با قهرمان مرد داستان صادق است... ولی این بخش بماند برای دوستانی که کتاب را می‌خوانند.

سنتر در لایه‌های درونی این کتاب به احساسات، ترس‌ها، خواسته‌ها و در واقع درونیات انسان و لزوم توجه به آن می‌پردازد. اساسا «سلام غریبه» چه پیامی برای مخاطبانش دارد؟

اول از همه اینکه در مواجهه با مشکلات جدید، هر قدر هم که بزرگ به نظر برسند، به راحتی تسلیم نشوید. سیدی می‌توانست به راحتی نامه‌ای برای انجمن پرتره‌نگاری بفرستد و با اذعان به مشکل به‌وجودآمده از ادامه‌ مسابقه‌ خودداری کند. ولی می‌بینید که انواع و اقسام راه‌ها را برای رسیدن به پرتره مورد نظر خود امتحان می‌کند و سرسختانه تا پایان ادامه می‌دهد. مساله دوم همان صحبت درباره مکنونات قلبی و احساسات نهفته و به زبان آوردن ترس‌ها و دلخوری‌هاست، کاری که سیدی تنها پس از انجام دادنش به آرامش درونی می‌رسد.

به نظر می‌رسد سنتر در این کتاب موارد غیرمنتظره‌ای را وارد ژانری کرده که بسیار قابل پیش‌بینی به نظر می‌آمد. این رویکرد چه تاثیری بر جنبه سرگرم‌کنندگی داستان داشته است؟

متاسفانه رویکردی که اغلب خواننده‌ها نسبت به ژانر عاشقانه یا کمدی عاشقانه دارند همین انتظار کلیشه‌ای بودن آن است که برای خود من خیلی عجیب است. روابط عاشقانه بخشی لاینفک از زندگی ما هستند و واقعا درک نمی‌کنم چرا خواننده‌ها از خواندن این ژانر فراری‌اند یا تصور می‌کنند با زدن برچسب «کلیشه‌ای ولی سرگرم‌کننده» نیاز دارند خواندن چنین کتاب‌هایی را توجیه کنند.  شاید به همین خاطر است که نویسنده چنین موضوع عجیبی را چاشنی کتاب عاشقانه‌اش کرده، گرچه کاترین سنتر خودش از طرفداران و مدافعان سرسخت ژانر عاشقانه است و احتمالا از دیدگاه خودش دست به عمل غیرمنتظره‌ای نزده و این چالش هم مثل خیلی از چالش‌های دیگری است که قهرمان داستان‌های عاشقانه با آن روبه‌رو می‌شوند.

از تجربه ترجمه این رمان بگویید. همه‌چیز خوب پیش رفت؟

به دلیل همان موضوعی که در بالا مطرح کردم، اینکه انتظار کتاب‌خوان‌های ایرانی از کتاب عاشقانه بالاست و اگر کتاب حرف خاصی برای گفتن نداشته باشد سریع برچسب کلیشه‌ای می‌خورد، وسواس عجیبی در انتخاب رمان عاشقانه برای ترجمه پیدا کرده‌ام. شاید جالب باشد بدانید موقع ویرایش کتاب حس می‌کردم انتخابش اشتباه بوده و بعد که چند ماه گذشت و کتاب برای نمونه‌خوانی نهایی دوباره زیر دستم آمد، با خودم فکر می‌کردم چه کتاب خوب و بانمکی است و نمی‌فهمیدم چرا به انتخابم شک کرده بودم. این هم از عوارض وسواس داشتن در ترجمه‌ است دیگر.

مریم نفیسی‌راد:

روایتی عاشقانه از تحولات سیاسی تونس

اگر اشتباه نکنم «ایتالیایی» تجربه تازه‌ای برای شما در حوزه ترجمه بوده است. ابتدا درباره موضوع و داستان این اثر از شکری المبخوت، کمی توضیح دهید.

بله همین‌طور است. این رمان نثری  عاشقانه و شاعرانه دارد، لحن نویسنده نشان‌دهنده جایگاه اجتماعی اوست، شخصیت‌ها تحصیل‌کرده و صاحب دیدگاه هستند، و بالعکس. جایگاه اجتماعی نویسنده در لحن نوشتاری‌اش کاملا بازتاب می‌شود.

رمان ایتالیایی داستان عبدالناصر، روزنامه‌نگار جوان و آرمان‌گرایی است که در بحبوحه‌ تحولات سیاسی و اجتماعی تونس، درگیر عشقی پرشور با زینه، دانشجوی فلسفه می‌شود. اما این عشق، در کشاکش مبارزات سیاسی و حکومت سرکوبگر، به تدریج رنگ می‌بازد و عبدالناصر را به ورطه‌ ناامیدی و فروپاشی می‌کشاند.

رمان در دوران پایانی حکومت حبیب برقیبه و شروع زمامداری زین العابدین بن‌علی روایت شده است، از این منظر روایت‌های تاریخی مطرح در این کتاب تا چه میزان براساس واقعیت بیان شده است؟

نویسنده چون خود در قلب انقلاب و کودتا بوده، کوشیده تمامی تاریخ را واقعی روایت کند. ناگفته نماند دکتر المبخوت از بعدِ زین‌العابدین بن علی جزو چهره‌های تاثیرگذار بر فرهنگ تونس است.

از ویژگی‌های داستان‌نویسی این نویسنده که پیش‌تر جایزه بوکر عربی را به دست آورده، بگویید.

دکتر شکری المبخوت با نثری شاعرانه توام بدون اغراق، داستانی جذاب و تأثیرگذار خلق کرده است. او با مهارت، با استفاده از راوی دانای کل نامحدود، فضای سیاسی و اجتماعی تونس را به تصویر می‌کشد و خواننده را با خود به دل حوادث و تحولات آن دوران می‌برد. رمان با روایتی غیرخطی و استفاده از فلاش‌بک‌ها، داستان زندگی عبدالناصر را از دوران نوجوانی تا بزرگسالی روایت می‌کند. این ساختار، باعث می‌شود که مخاطب به تدریج با شخصیت‌ها و انگیزه‌های آن‌ها آشنا شود و در عین حال، تعلیق و جذابیت داستان را حفظ کند.

رمان ایتالیایی در لایه‌های زیرین خود، به مفاهیم عمیقی همچون بحران تعیین هویت،  عشق، خیانت، آرمان‌گرایی، سرخوردگی، فساد، سرکوب و مبارزه برای آزادی می‌پردازد. دکتر المبخوت با نگاهی نقادانه، به بررسی تأثیر تحولات سیاسی و اجتماعی بر زندگی افراد و جامعه می‌پردازد و پرسش‌هایی بنیادین را درباره‌ ماهیت قدرت، آزادی، عدالت و هویت مطرح می‌کند.

نویسنده در این اثر علاوه بر روایت داستانی در ژانر عاشقانه، از کارکردهای ژانر معمایی و رازآلود نیز بهره برده است. از این رو این اثر در قیاس با دیگر آثار المبخوت چه جایگاهی دارد؟

رمان ایتالیایی اولین رمان منتشر شده از دکتر المبخوت است که خیلی هم مورد استقبال قرار گرفت، دکتر المبخوت پیش‌تر به نگارش مطالب در جراید با موضوعات اقتصادی، سیاسی و تاریخی مشغول بوده، در مجموعه داستان خود که بعدتر منتشر شد و همچنین رمان دیگرش، لحن خود را حفظ کرده و با نثری شاعرانه اما تیز، به داستان‌پردازی‌اش پرداخته.

این کتاب برای مخاطبان المبخوت، در مقایسه با سایر آثارش چه جایگاهی دارد؟

رمان ایتالیایی اثری ارزشمند و خواندنی است که تصویری واقع‌گرایانه و در عین حال شاعرانه و عاشقانه از تحولات سیاسی و اجتماعی تونس و تأثیر آن بر زندگی افراد ارائه می‌دهد. شخصیت‌پردازی قوی، نثر زیبا، عاشقانه‌ای پرفراز و نشیب و درون‌مایه‌های عمیق، از نقاط قوت این رمان هستند. رمان را به تمامی افرادی که به دنبال اثری نخبه‌پسند هستند پیشنهاد می‌کنم و همچنین به علاقه‌مندان به ادبیات داستانی معاصر عرب، و همچنین به کسانی که به دنبال درک عمیق‌تری از تحولات سیاسی و اجتماعی جهان عرب، به ویژه بهار عربی و پیامدهای آن هستند، توصیه می‌کنیم. این رمان، همچنین می‌تواند برای خوانندگانی که به دنبال داستان‌های عاشقانه‌ متفاوت و تأثیرگذار هستند، جذاب باشد.

آیا قصد ترجمه عنوانی دیگر از این نویسنده را دارید؟ کتابی آماده انتشار دارید؟

بله قصد دارم اثر دیگر ایشان به نام مرآة الخاسر (آینه بازنده) را با نشر آده ترجمه کنم. کتاب‌های دیگری هم آماده انتشار دارم: کتاب‌ «فرندز» اثر متیو پری، کتاب «تبلور اندیشه‌ها» اثر شیخ محمد بن راشد، کتاب «زندگی دلخواهتان را بیافرینید» اثر اپرا وینفری و ارتور سی بروکس، «چرا تا به حال کسی این‌ها را به من نگفته» از جولی اسمیت و...

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار