| کد مطلب: ۱۱۳۸۱۰۸
لینک کوتاه کپی شد

دکتر محمد خوش چهره در گفت وگو با «آرمان ملی»:

فاصله بین وفاق و نفاق یک مو است

آرمان ملی- احسان انصاری: دکتر محمد خوش چهره، استاد تمام اقتصاد دانشگاه تهران است که سال ها مدیریت استراتژیک تدریس کرده است.

فاصله بین وفاق و نفاق یک مو است

وی که سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی را نیز در کارنامه دارد همواره یکی از اقتصاددانانی بوده که معتمد روسای جمهور بوده و تیم های اقتصادی از مشورت های ایشان بهره می بردند.«آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی چشم انداز پیش روی اقتصادی در دولت پزشکیان با این اقتصاددان گفت وگو کرده است. خوش چهره معتقد است:« رئیس جمهور باید بتواند اهم ها را تشخیص بدهد و اگر نتواند به خوبی و به موقع تشخیص بدهد ضعف زیادی از خود نشان داده است.البته یک مدیر استراتژیک نمی تواند به دلیل محدودیت های منابع،امکانات و زمان همه را تشخیص بدهد و برای آن راه حل پیدا کند.رئیس جمهور باید بتواند آنها را تشخیص بدهد و به موقع درباره آن تصمیم گیری کند.در شرایط کنونی مهم ترین اهم هایی که باید مورد توجه رئیس جمهور قرار بگیرد مسأله کاهش ارزش پول ملی،بحران مسکن و بحران اشتغال در کشور است.اقداماتی مانند ایجاد ارتباط با کشورهای جهان و جذب سرمایه گذاری خارجی شاید در بلند مدت توجیه داشته باشد اما در کوتاه مدت به نتیجه نمی رسد.این موضوع به میزان تخصص امدادگران حرفه ای بستگی دارد که به چه میزان بیمار را آماده کنند که در بلند مدت معالجه اصلی روی آن انجام شود». در ادامه ماحصل این گفت وگو را می خوانید.

*مهم ترین اولویت های اقتصادی دولت پزشکیان چیست و دولت چهاردهم می بایست چه روش هایی را برای بهبود وضعیت معیشتی مردم در دستور کار خود قرار بدهد؟

اقتصاد ایران را باید به مثابه خودرویی در نظر گرفت که تصادف کرده و سرنشین آن مصدوم شده است.این مصدومیت نیز به دلیل اینکه به موقع درمان نشده به یک مصدومیت شدید تبدیل شده است.یکی از مصدومیت ها شکستن استخوان است و دیگری ورم شدید صورت است که خود را به صورت تورم نشان می دهد.مصدومیت دیگر پاره شدن رگ شریانی و شکستگی لگن است.به دلیل اینکه آقای پزشکیان پزشک هستند شاید بهتر باشد که با این ادبیات با ایشان صحبت کرد. در چنین شرایطی درمان این مصدوم نیازمند یک گروه امدادی است که اقدامات حیاتی روی آن انجام بدهد.در واقع اقدامات درمانی برای این بیمار حیاتی است و اگر پزشک و گروه امدادی نتواند اولویت ها را به درستی و به موقع تشخیص بدهد فرصت را از دست می دهد و هزینه های سنگینی را متحمل می شود و حتی ممکن است به مرگ بیمار منجر شود.نکته مهمی که در این زمینه وجود دارد این است که نباید به جیغ و داد بیمار توجه کرد که کتفش بیرون زده و یا درد شدیدی در پای خود احساس می کند.مهم این است که پزشک و گروه امداد حرفه ای به موقع تشخیص بدهد که کدام نقطه، حیات بیمار را به خطر خواهد انداخت. در واقع کار اصلی گروه امدادی در چنین شرایطی نیز همین است.

*در شرایط کنونی مهم ترین نقطه حیات اقتصاد بیمار ایران کجاست؟

مهم ترین آسیب اقتصاد بیمار ما پارگی شریانی است که در واقع همان کاهش ارزش پول ملی است که همچنان نیز ادامه دارد. این وضعیت در نهایت به جایی می رسد که همه مناسبات اقتصادی دولت را به هم می زند و اجازه نمی دهد دولت به اهداف خود دست پیدا کند.اقدامات فوری برای اقتصاد بیمار ما این است. این در حالی است که ما اقدامات کوتاه مدت،میان مدت و بلند مدت داریم که هر کدام نیاز به تأمل دارد.پس از اینکه اقدامات فوری روی بیمار صورت گرفت بیمار باید به بیمارستان منتقل شود و مورد معالجه جدی قرار بگیرد که همان برنامه های میان مدت و بلندمدت است.دولت چهاردهم در اقدامات کوتاه مدتی که برای اقتصاد ایران در نظر گرفته باید به این نکته توجه کند که کدام متغیرها بحرانی هستند و زودتر به معالجه آنها بپردازد.وظیفه دولت و مجلس حل مسائل ملی و چالش هایی است که به مسأله تبدیل شده است. این مسائل ملی نیز در طول زمان متراکم و پیچیده شده و به معضل تبدیل شده است.برخی از این معضل ها شکل پیچیده تری به خود گرفته و به بحران تبدیل شده است.به عنوان مثال در شرایط کنونی ما با بحران بیکاری مواجه هستیم. در واقع لشکر بیکاران به یک چالش امنیتی و اجتماعی تبدیل شده است.از سوی دیگر با بحران مسکن مواجه هستیم و موضوع اجاره مسکن امروز به یک وضعیت بحرانی در کشور تبدیل شده است. این بحران نیز درک نشده و هر کسی به جای اقدامات فوری به سمت اقدامات میان مدت حرکت کرده است.تشخیص این مسائل آغاز کار دولت برای بهبود شرایط اقتصاد بیمار کشور است.رئیس جمهور به دلیل اینکه مدیر استراتژیک کشور است باید اهم را تشخیص بدهد و نه مهم را.

*آیا پزشکیان در تشخیص اهم ها تاکنون موفق بوده است؟

رئیس جمهور باید بتواند اهم ها را تشخیص بدهد.البته یک مدیر استراتژیک نمی تواند همه مسائل را به دلیل محدودیت های منابع،امکانات و زمان تشخیص بدهد و برای آن راه حل پیدا کند.رئیس جمهور باید بتواند آنها را تشخیص بدهد و به موقع درباره آن تصمیم گیری کند.در شرایط کنونی مهم ترین اهم هایی که باید مورد توجه رئیس جمهور قرار بگیرد مسأله کاهش ارزش پول ملی،بحران مسکن و بحران اشتغال در کشور است.اقداماتی مانند ایجاد ارتباط با کشورهای جهان و جذب سرمایه گذاری خارجی شاید در بلند مدت توجیه داشته باشد اما در کوتاه مدت به نتیجه نمی رسد.این موضوع به میزان تخصص امدادگران حرفه ای بستگی دارد که به چه میزان بیمار را آماده کنند که در بلندمدت معالجات اصلی روی آن انجام شود.

 

اقتصاد ایران را باید به مثابه خودرویی در نظر گرفت که تصادف کرده و سرنشین آن مصدوم شده است.این مصدومیت نیز به دلیل اینکه به موقع درمان نشده به یک مصدومیت شدید تبدیل شده است.یکی از مصدومیت ها شکستن استخوان است و دیگری ورم شدید صورت است که خود را به صورت تورم نشان می دهد.مصدومیت دیگر پاره شدن رگ شریانی و شکستگی لگن است.به دلیل اینکه آقای پزشکیان پزشک هستند شاید بهتر باشد که با این ادبیات با ایشان صحبت کرد

*تیم اقتصادی که پزشکیان برای حل چالش های اقتصادی انتخاب کرده به چه میزان از توانایی کافی برای حل این چالش ها برخوردار هستند؟

در شرایط کنونی کشور با معضلات اقتصادی مهمی مواجه است که برخی از آنها به بحران تبدیل شده است. تیم اقتصادی دولت نیز که برخی از آنها از دوستان بنده هستند و برخی نیز از دانشجویان من بوده اند به خوبی نسبت به این بحران ها آگاهی دارند.از نظر شخصیتی نیز این افراد برای من قابل احترام هستند اما اینکه ما امید داشته باشیم این افراد بتوانند از پس از این بحران ها بربیایند خوش بینانه است و نباید چنین امیدی داشته باشیم.راه این است که رئیس جمهور تیم اقتصادی خود را ملزم کند از یک عقبه تیم کارشناسی نخبه و معتمد و مصلح استفاده کند.خود رئیس جمهور نیز باید در حوزه های مختلف از کارشناسان استفاده کند.اغلب دولت ها اگر نگوییم همه آنها یا مسائل را ساده گرفتند و یا خوش خیال بودند.این در حالی است که ساده انگاری و خوش خیالی در بسیاری از مسائل که شکل پیچیده و بحرانی به خود گرفته سم است.

*پزشکیان نام دولت خود را وفاق ملی گذاشته است.آیا شرایط چنین وفاقی در شرایط کنونی به خصوص در اقتصاد کشور وجود دارد؟ وفاق در اقتصاد چه الزاماتی دارد؟

مفهوم وفاق ملی به حوزه عمومی باز می گردد و بیشتر شامل مسائل قومیتی،نژادی مذهبی و... می شود.در کشوری مانند اسپانیا که جدایی طلبان باسک در زمینه های مختلف دغدغه ایجاد کرده اند و در شرایط کنونی نیز این وضعیت وجود دارد مفهوم وفاق ملی می تواند کاربرد داشته باشد. اگر منظور رئیس جمهور از وفاق ملی اتحاد در بین مدیران جامعه و جریان های سیاسی است شاید بهتر باشد از اصطلاحات صحیح تری در این زمینه استفاده می کرد.در واقع فاصله بین وفاق و نفاق یک مو است و کسانی که با نفاق عمل می کنند ضربه بیشتری می زنند.من همواره به این نکته باور داشته ام که در دو جریان سیاسی کشور گروه های بدخیم وجود دارد که به منافع ملی آسیب می زنند.گروه بدخیمی که در بین اصولگرایان وجود دارد متحجران هستند و گروه بدخیمی که بین اصلاح طلبان قرار دارند براندازان هستند که رئیس جمهور باید هر دو گروه را کنار بگذارد تا بتواند به هدف خود در زمینه وفاق ملی دست پیدا کند.چه بسا بین اصلاح طلبان افرادی وجود دارند که از نظر دیانت به مراتب از بسیاری از اصولگرایان وضعیت بهتری دارند و چه بسا بین اصولگرایان کسانی حضور دارند که دارای ایده های جدید و افکار نو هستند که می توانند به مدیریت بهتر کشور کمک کنند.پزشکیان باید تلاش کند این دو گروه را به هم نزدیک کند. البته شاید این کار نیز نتواند پاسخگوی چالش های کنونی کشور باشد اما می تواند زمینه های همکاری هایی را به وجود بیاورد که در نهایت به سود منافع ملی خواهد بود.نکته مهم دیگر اینکه آقای پزشکیان عنوان کرده که برنامه اجرایی من همان سیاست های کلی مقام معظم رهبری و اسناد بالادستی که نشان می دهد ایشان سیاستمداری کارآمد است که چنین حرفی زده و شعارهای توخالی نمی دهد. با این وجود آقای پزشکیان باید مشخص کند که قرار است از چه مسیر و با چه شیوه و برنامه ریزی به اهدافی که مطرح کرده دست پیدا کند. این موضوع نیز از بسیاری از جهات حائز اهمیت است.به هر حال هر دولتی باید برای خود برنامه ریزی کوتاه مدت،میان مدت و بلندمدت تدوین کند و براساس آن عمل کند که این وضعیت درباره دولت آقای پزشکیان نیز وجود دارد.

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار