| کد مطلب: ۱۱۳۷۸۳۳
لینک کوتاه کپی شد

«زخم‌کاری» تازه‌به‌دوران رسیده‌ها

سریال «زخم کاری» نشان از ظهور یک طبقه تازه به دوران رسیده‌ای ا‌ست که سال‌هاست شاهد حضور آن‌ها در جامعه هستیم. من با اینکه چگونه این گروه نوکیسه در ایران شکل گرفت، کاری ندارم چرا که یک موضوع تخصصی و جداگانه است؛ اما باید گفت به مرور زمان این طبقه بدون یادگیری منش طبقه ثروتمند آموخت که چگونه با ارتباطات ویژه با اصحاب ثروت و مناصب دولتی، در لایه‌های مهم حکمرانی نفوذ کند.

«زخم‌کاری» تازه‌به‌دوران رسیده‌ها

 این آسیب‌ها تنها مختص این گروه تازه به دوران رسیده نیست و هرکس که با آن‌‌ها ارتباط داشته باشد نیز به این آسیب‌ها مبتلا می‌شود. یکی از آسیب‌ها این است که در این گروه  ارزش‌ها و هنجارها دیده نمی‌شود و روابط افراد مخدوش و درهم برهم است؛ در واقع تعهد و مسئولیتی وجود ندارد؛ ما در این سریال می‌بینیم که به راحتی کاراکتر «سمیرا» از زنِ صیغه‌ای حاج عمو به همسر «مالک» تبدیل می‌شود. یکی از دیگر آسیب‌های این گروه اختلاف طبقاتی شدید است؛ به این معنا که آن‌ها افراد ضعیف را جذب می‌کنند و به آنها پر و بال می‌دهند اما در نهایت آنها اجازه رشد پیدا نمی‌کنند و این قشر پایین‌تر را تا ابد مطیع خود می‌دانند. این افراد عموما در گذشته زندگی خوبی نداشته‌اند و ما بارها در سریال «زخم کاری» این فلش‌بک را می‌بینیم. این قشر همچنان تفکر و زخم‌های طبقه پایین را دارد اما ظاهرش را با طبقه بالا پوشانده است.جدا از شخصیت‌های اصلی ما زنانی را می‌بینیم که زنانگی و مهرورزی مادری را ندارند. خانواده‌ها در این سریال اصلا از بنیه محکمی برخوردار نیستند و خانه مانند هتلی برای خوردن شام و خوابیدن است در نتیجه خبری از آموزش و مسایل معنوی هم نیست. ضمن آنکه برای رسیدن به اهداف خود، حتی از خانواده خود نیز می‌گذرند و آنها را هم وارد جنگ خونین خود می‌کنند. سریال نشان از یک آنومی و فساد در بخشی از جامعه ایران است که در لایه‌‌های زیرین آن وجود دارد و مهدویان به خوبی توانسته این را نمایش دهد. هرچند پایان این سریال برای ما مشخص نیست اما مسیرش را به درستی انتخاب کرده است. حرف این سریال این است که مافیای اقتصادی دمار از روزگار مردم درآورده است.فساد چند بعدی است و نمی‌توان از یک منظر به آن نگاه کرد. زمانی که ما از فساد اقتصادی صحبت می‌کنیم که اتفاقا نمادهایش در این سریال وجود دارد، باید بدانیم که مانند سرطان در جامعه ریشه‌ می‌دواند و برای هر قشر پیامدهای خودش را دارد. فساد اقتصادی جدا از اینکه جنبه اخلاقی دارد و قبح بسیاری مسایل را شکسته، پیامدهای دیگری دارد که به فسادهای دیگر می‌انجامد؛ به عنوان مثال سبب بروز ناکارآمدی روند توسعه خواهد شد.بحث بعدی نارضایتی از فرآیند اجتماعی است که در ادامه‌اش ما با بحران  مقبولیت ساختاری مواجه می‌شویم که دولت  مقبولیت خود را از دست می‌دهد. پس بی‌اعتمادی در سطح جامعه گسترش می‌یابد. در واقع زمانی که مردم می‌بینند فساد در  رده‌های بالای رخ می‌دهد، اعتمادشان برچیده می‌شود. یکی از علل نامتعادلی جامعه همین بی‌اعتمادی است. فساد حتی توان دولت را کم می‌کند چرا که یک دولت یه جای رسیدگی به کارهای روتین خود درگیر این فسادها خواهد شد. فساد می‌تواند آزادی مدنی را هم محدود کند و دموکراسی را تحت تاثیر قرار دهد. در بسیاری از کشورهای پیشرفته دنیا موضوعات اقتصادی هم مثل علم‌شان حاصل دانش و دستاوردهای علمی آن‌هاست. آن‌ها قدر پول و اقتصاد را می‌دانند. در یک جامعه‌ای مانند ایران اقتصاد اولویت نیست و برنامه‌ریزی برای آن وجود ندارد و باورهای‌مان نسبت به اقتصاد بسیاری از سیاست‌های ما را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد؛ پس در این مرحله ما دائما با خطا و آزمون روبه‌رو هستیم. حاصل این‌کار اقتصاد رانتی و غیرمولد است و همین‌جاست که مافیا شکل می‌گیرد. در نتیجه به جای اینکه اقتصاد در گروه‌های مختلف و به شکل تولیدی دنبال شود، در چرخه دور زدن، رانت و اختلاس می‌افتند.یک  فرآیند رانتی هرگز نمی‌تواند یک اقتصاد سالم را به وجود بیاورد. قبل از هر چیزی اگر یک جامعه آزاد باشد و در آن مدنیت و دموکراسی به معنای واقعی وجود داشته باشد، اقتصاد سالم هم در آن شکل می‌گیرد و دولت‌ها هم می‌توانند نماینده واقعی مردم باشند.

* فهمیه نظری

 جامعه‌شناس و پژوهشگر اجتماعی

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار