گزارش «آرمان ملی» از تحرکات این روزهای دلواپسان
یاران جلیلی در دوراهی نفاق و وفاق
آرمان ملی: گویی دلواپسان به تدریج متوجه شکست کاندیداهایشان شدهاند و چراغهای اتاق تخریب روشن میشود. اتاق تخریبی که در دولت روحانی هر آنچه داشت رو کرد اما موفقیتی حاصل نشد.
این دلواپسان که بعضا عضو جبهه پایداری هستند اندیشهای را در سر دارند که نتیجه ندارد و به تفرقه منجر میشود. سعید جلیلی یکی از شخصیتهای مورد وثوق پایداریهاست که تصور کرد با طرح دولت در سایه میتواند مقبولیتی کسب کند که نتیجه عکس گرفت. هاشمیطبا فعال سیاسی اصلاحطلب میگوید: جلیلی بهدلیل تصمیمگیریهای که بابت قضیه کرسنت کرده حدود دهها میلیارد به این ایران ضرر وارد کرده است، تا جاییکه حتی احمدینژاد هم مخالف تصمیمگیری جلیلی بوده اما او هنوز هست و میگوید من دولت سایه هستم، بعد هم پرچم عراق را دور گردنش میاندازد و از طرفی هم عضو شورای عالی امنیت ملی است. من واقعا این موارد را نمیفهمم خیلی از موارد را نمیفهمم. وی افزود: الان درباره همین اصطلاحی که جلیلی درباره دولت سایه به کار میبرد، سوال این است که او از کجا دولت سایه شده؟
*ماموریت شاگردان جلیلی
شاگردان جلیلی هم در مقیاس کوچکتر به تخریب دولت مشغولند. محمود نبویان، نماینده عضو پایداری مجلس در سخنانی به دولت پزشکیان حمله کرده است. نبویان گفت: «اظهارات پزشکیان در جلسه رای اعتماد کذب محض بود و بعضی از وزرای پیشنهادی او هم طبق فرمایش اهل بیت علیهمالسلام شریک قتلهای جنبش «زن زندگی آزادی» هستند. آنها در حوادث ۸۸ و «زن زندگی آزادی» نقش فعال داشتند. سه تن از وزرای پزشکیان نباید رای میآوردند.» همچنین امیرحسین ثابتی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی و چهره نزدیک به سعید جلیلی در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «وفاق برای بازگشت نفاق»
*تیم مجازی جلیلی فعال است
نیروهای جلیلی در شبکههای اجتماعی فعالیت زیادی دارند و از این فضا بیش از تبلیغ برای خود و جلیلی برای هجمه به دولت استفاده میکنند البته آنها میدانند جلیلی پس از شکست در انتخابات نیاز به توجه دارد. جلیلی پس از انتخابات به دیدار پزشکیان رفت. چند سخنرانی کرد و سپس راهی سفر اربعین شد. حلقه مجازی جلیلی سعی میکنند شخصیتی راهگشا، مظلوم، کارآمد و دستنیافتنی از او خلق کنند که مردم ایران در این انتخابات او را از دست دادند. فرقی نمیکند این بهانه روز تولد او باشد، دیدارش با جمعی کودکان و نوجوانان و جوانان، یا حضورش در پیادهروی اربعین. نکته جالب توجه این است که آنچه جلیلی انجام میدهد و امروز حلقه اطراف او تلاش میکند بهعنوان ویژگیهای شخصیاش ارائه کند، بارها و بارها از سوی دیگر چهرههای سیاسی هم انجام شده. جلیلی نه اولین چهره سیاسی است که با مردم و جوانان دیدار میکند، نه اولین نفری است که به پیادهروی اربعین رفته است. به نظر میرسد که حلقه مجازی جلیلی تلاش میکند او را تا حدی از سایه بیرون بیاورد و به ریبرندینگ او بپردازد. اما تحولات سالهای اخیر، تجزیه و تحلیل جریان فکری تندرو و فاصلهای که درون جریان اصولگرا به وجود آمده، این ریبرندینگ را تا حد زیادی غیرممکن کرده است. با توجه به دستوپنجه نرم کردن کشور با مساله تحریم، این اردوگاه چه بخواهد و چه نخواهد نام سعید جلیلی، جریان فکری تندرو و تشکیلات دولت سایه بهعنوان فرد، جریان و تشکیلاتی که تحریمهای ایران را رقم زدند، در مسیر توافق هستهای سنگاندازی کردند و جلوی احیای آن را گرفتند به میان میآید.
* برنامه جلیلیها چیست؟
«فرارو» در گزارشی درباره برنامه جلیلی و حامیانش آورده است. یکی از خطوطی که حلقه هواداران مجازی و شناختهشده جلیلی پیگیری میکند، نام بردن از او بهعنوان رئیسجمهور بعدی ایران است. آنها هنوز مشخص نکردهاند که ورود جلیلی به پاستور قرار است از چه طریقی صورت بگیرد. آیا او طبق رویه پیشین، نامزد انتخابات ۱۴۰۷ نیز میشود؟ یا برای ۱۴۱۱ برنامهریزی میکند؟ در میان بازیها روی خط رئیسجمهور بعدی، گفتههایی مبنی بر کنارزدن پزشکیان نیز به گوش میرسد که میتواند در حد همین زمزمههای مجازی باشد. در هر صورت، هیچ نشانهای وجود ندارد که بر عدم تمایل جلیلی برای شرکت در انتخابات بعدی دلالت داشته باشد. همین حالا میتوانیم این ادعا را داشته باشیم که انتخابات در اردوگاه تندرو هنوز به پایان نرسیده و اظهارنظرها همچنان در همان فضاست. شاید آنها هنوز نتوانستهاند غلط در آمدن تحلیلشان راجع به پیروزی در مشارکت زیر ۵۰ درصد را هضم کنند.
*اصولگرایان علیه اصولگرایان
البته این روزها اردوگاه اصولگرایی آرام نیست و اختلافات میان آنها رسانهای شده است. برخی منتقدان نقد دوقطبیسازی طیفی از سیاسیون هستند که صورتمساله را میدانند و متوجهاند که ایده همگرایی و کمک به دولت پزشکیان به معنای سلب هویت از جریان انقلاب و فراموشی آرمانها نیست اما نفع آنها در شرایط فعلی این است که چنین تصویری بسازند. آنها عموم بدنه انقلابی را به چشم بدنه رایی میبینند که باید همواره آنها را نگران نگه داشت و یک لولو از رقیب ساخت که بعدا خود این طیف سیاسی قهرمان مبارزه با آن لولو شود؛ یک نگاه کاملا کاسبکارانه و انتفاعی. آنها مخالف جمع شدن بساط دوقطبیهای رادیکال هستند؛ چون حیات سیاسی خود را با قطبیزی بودن تعریف کردهاند. این جریان امروز بر سر شاخه نشسته است و بن میبرد. آنها میخواهند به انقلابیها القا کنند در پشت صحنه در جاییکه بدنه از آن خبر ندارد، معاملهای شده و اتفاقاتی افتاده است که معنایش عدول از آرمانها و افول ایدههای انقلابی است و این وسط هم گوشت قربانی شمایید و ناجی شما هم ماییم؛ ادعایی که هیچ نسبتی با واقعیت میدان ندارد.
ارسال نظر