| کد مطلب: ۱۱۳۶۸۸۱
لینک کوتاه کپی شد

سیاست ایران در زنگزور؛ اقتدار همراه با مدارا

موضع گیری اخیر مقامات عالی روسیه در رابطه با منطقه قفقاز جنوبی و به‌ویژه گذرگاه یا کریدور زنگزور، مجددا رابطه ایران با همسایگان شمالی خود روسیه، آذربایجان و ارمنستان را به سر خط خبرها بازگرداند.

 کریدور زنگزور گذرگاهی است به طول 41 کیلومتر در خاک ارمنستان و مجاور با مرز ایران که کشور آذربایجان را به نخجوان (که متعلق به آذربایجان است) متصل می کند. آذربایجان که مدتی است به دنبال تسلط بر زنگزور است پس از آخرین مناقشه نظامی خود و ارمنستان در پاییز 1402 و الحاق تمام منطقه قره باغ به خاک آذربایجان، اکنون با احساس قدرتی بیشتر به دنبال آن است که با همراه کردن روسیه و ترکیه و فشار بیشتر بر ارمنستان، این گذرگاه استراتژیک را تحت کنترل خود دربیاورد. اما  بخشی از انگیزه های این اقدام باکو با فرض برانگیخته شدن واکنش شدید از سوی ایران و ارمنستان چیست؟ اول: گذرگاه زنگزور تنها یک مسیر ارتباطی میان آذربایجان و جمهوری خودمختار نخجوان و در نهایت اتصال به ترکیه نیست. بلکه از نگاه کلان تر بخشی از حلقه اتصال مسیری ترانزیت است که از چین در شرق آغاز و در یک خط مستقیم با عبور از کشورهای تاجیکستان، ازبکستان، ترکمنستان و عرض دریای خزر به آذربایجان منتهی و با گذر از این دالان به نخجوان، ترکیه و حوزه دریای سیاه و مدیترانه در غرب می رسد. در حقیقت مسیری است که بالقوه چین را به اروپا و آفریقا می رساند. تسلط آذربایجان بر این گذرگاه و حذف ارمنستان، یک موقعیت بسیار ممتاز راهبردی و اقتصادی را در اختیار باکو قرار خواهد داد. دوم: از نظرگاه باکو که روابط اش با ایروان دهه ها با تنش همراه بوده، اکنون فرصت مناسبی است که با تسلط بر این کریدور، ارمنستان را از همسایگی با ایران محروم و در حقیقت راه تنفس ایروان را مسدود کند. اما سوی دیگر این موضوع، ایران است. موضع اخیر مسکو در رابطه با گذرگاه زنگزور نه تعجب برانگیز است نه غافلگیر کننده، بلکه محصول پیش زمینه ای است که باید در سیاست خارجی اعلامی و اعمالی ایران به خصوص در طول سه سال دولت سیزدهم جست وجو کرد. این پیش زمینه شامل محدود شدن گزینه های ایران در برقراری روابط متقابل با کشورهای قدرتمند و در نتیجه نزدیکی بیش از پیش به دو قدرت روسیه و چین بوده است. در طول دولت پیشین علیرغم سخنانی مبنی بر اینکه تهران آماده مذاکره موثر برای بازگشت به تعهدات برجامی و همزمان لغو تحریم‌هاست اما در عمل این برداشت (درست یا غلط) از کنش های ایران وجود داشت که تهران تمایلی برای مراوده و روابط با اروپا به‌ویژه سه قدرت بریتانیا، آلمان و فرانسه ندارد. همین ذهنیت، تصوراتی را در اذهان مقامات روسیه و چین ایجاد کرد که هرگونه کنش، سخن و درج امضا پای بیانیه‌های پایانی اجلاس ها که متعرض به خط قرمزهای سیاست ایران باشد، مشکلی ایجاد نخواهد کرد، در نتیجه مسکو و پکن در مقاطع زمانی مختلف به ویژه در نشست هایی با کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس در رابطه جزایر سه گانه ایرانی تنب بزرگ، کوچک و ابوموسی، موضع گیری هایی داشتند که با اصول حاکم بر روابط دوستانه و احترام متقابل در تضاد آشکار بوده است. اما در خصوص مورد اخیر، تسلط آذربایجان بر گذرگاه زنگزور باعث ایجاد تغییراتی در مرز ژئوپلیتیک شمال کشور ما می شود و ارتباط ایران با ارمنستان به عنوان یکی از همسایگان مهم، از دست خواهد رفت. خط قرمزی که برای تهران قابل پذیرش نیست. علیرغم سخنان نسنجیده از سوی برخی افراد که در گذشته در پست های عالی سیاست خارجی اشتغال داشتند و اقدام روسیه برای الحاق مناطق روس نشین خاک اوکراین به سرزمین خود و تغییر مرزهای جغرافیایی را با بهانه نزدیکی فرهنگی ساکنین به روسیه، توجیه و مشروع می دانند، اما سیاست رسمی و اعلامی ایران همواره بر تداوم و تثبیت مرزهای شناخته شده بین المللی بدون اتخاذ سیاست دوگانه بوده است. اما در خصوص چگونگی واکنش تهران در مورد اخیر، پیش بینی می شود که ایران مانند گذشته با رعایت خط قرمزهای اصولی و منطقی جهت حفظ و تداوم مرزهای بین المللی، اما رفتاری همراه با مدارا و در اولویت قراردادن روابط دوستانه با همسایگان را ادامه خواهد داد. در این جهت حتی راه حل هایی برای رفع تنگناه های احتمالی همسایگان از جمله برای احداث جاده ای ترانزیت در خاک خود برای ارتباط ترافیکی کشور آذربایجان به نخجوان مساعدت خواهد نمود اما هرگز از حق خود در ارتباط با سایر همسایگان چشم پوشی نخواهد کرد.

 

 

* محمد انیسی طهرانی

کارشناس روابط بین الملل

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار