آرمان ملی به مناسبت روز جهانی سوادآموزی نگاهی به ملزومات سواد در راستای دست یافتن به صلح داشته است؛
احقاق عدالت و صلح در گرو سوادآموزی
آرمان ملی: سوادآموزی فرآیند آموزش مهارتهای پایهای خواندن، نوشتن و حساب کردن است و هدف آن توانمندسازی فرد برای برقراری ارتباط مؤثر و مشارکت فعال در جامعه. وضعیت سوادآموزی در ایران به طور کلی پیشرفتهایی داشته اما همچنان چالشهایی وجود دارد.
درصد بالایی از جمعیت بزرگسال در ایران باسواد هستند با این حال در مناطق روستایی و کمبرخوردار، مشکلاتی مانند دسترسی محدود به آموزش و کمبود منابع وجود دارد. بدون شک برنامههای خاص سوادآموزی می تواند بر توسعه کشور تاثیرات قابل توجهی داشته باشد.
۸ سپتامبر مصادف با 18 شهریور روز جهانی سوادآموزی است. این روز در سال 1966 به مناسبت تاسیس آژانس بین المللی سوادآموزی به منظور افزایش آگاهی جهانی درباره اهمیت سوادآموزی و ارتقای برنامههای آموزشی در سطح جهانی تعیین شده است. در این مقال، نظرات دو آموزگار در کشورمان را در دو محور «احقاق حق و درک متقابل در گرو سواد و آگاهی» و «سوادآموزی برای صلح» را می خوانیم که شاید از فحوای کلام این دو کارشناس مسائل آموزشی و گوشزد آن به متولیان امر اموزش و پرورش در کشور تلنگری برای بازکردن گره های ناگشودنی بزنیم.
درک متقابل در گرو سواد و آگاهی
عبدالجلیل کریم پور
آموزگار جامعه شناسی:
تعامل و درک متقابل افراد از همدیگر، زمانی محقق می شود که آگاهی نسبت به این امور در آن ها درونی شده باشد. درک موقعیت طرف مقابل و شناخت بهتر و بیشتر خواسته های او، نیازمند آموزشی همه گیر است که فرد از آن بهره مند شده باشد. در زمانه ای که آموزش و اگاهی بخشی، عامل توفیق هر جامعه ای به حساب می آید، اولویت کار همه فرادستان صاحب اندیشه، مهیا کردن زمینه بروز این واقعیت مهم است.
همه آنانی که حق طلبی را نشات گرفته از رشد فردی می دانند، واقف بر این قضیه هستند که باید به رفتاری دو سویه دست بزنند که هم خود را فربه از آگاهی کرده و هم زمینه برخورداری دیگران از این مهم را فراهم نمایند.
شاید بتوان گفت که فقدان همین آگاهی ها و عدم اطلاع از خیلی از واقعیت ها، باعث شده که افراد نسبت به خیلی از مسائل مهم، قرابتی پیدا نکرده و تلاشی هم برای رفع آن ها به وجود نیامده باشد.
اگر نگاهی کلی به آسیب های موجود در جامعه خودمان داشته باشیم، شوربختانه فاصله گرفتن افراد و گروه های مختلف از یکدیگر را ناشی از عدم دریافت خواسته های به حق طرف مقابل می بینیم که به کرات او را صاحب حق قلمداد کرده ایم . جامعه ما برآیندی است از افکار و ادیان و مذاهب مختلف که هر کدام، از حقوق شهروندی متناسب با خود برخوردار هستند. این حق نگری ها می تواند درک متقابلی را ایجاد کند که زمینه ساز وفاقی مداوم است وفاقی که همدلی هایی مستحکم را در پی دارد. حال این سوال همچنان در ذهن باقی هست که آیا برای رشد این همدلی ها به آن حقوق توجه کرده ایم و افراد را در درجه بندیهای یکسان قرار داده ایم؟
آن چه از فرادستان آموزشی مورد انتظار است، قرار دادن واحدهایی درسی برای این آگاهی بخشیهاست که فرد را نسبت به آن چه حق واقعی اوست، مطلع و او را از این اطلاعات ایجاد شده آگاه کند. به این ترتیب می توان امیدوار بود که ارتقای همه اقشار جامعه به علم و آگاهی می تواند جامعه را به سمتی ببرد که نیازمند به آن است.
سوادآموزی برای صلح
زهرا علی اکبری
آموزگار
مرور مسیر پیشرفت در جوامع توسعه یافته نشان میدهد که هر جا خواسته شده گام های مطمئن و سریع تری برای دستیابی به رفاه عمومی و بهزیستی برداشته شود، اولین هدفگذاری و سیاستگذاری دولت ها در آموزش و یادگیری بوده است.این باور از آنجا شکل گرفت که ترویج سواد آموزی و مهارت آموزی، شرایط زندگی مطلوب تر را برای بشر فراهم کرد و افرادی که در باورشان یادگیری را نشانه گرفته بودند، توانستند نگرش آگاهانه تری از جهان خود کسب کنند.اما آیا سواد آموزی صرفا بهره مندی های فردی را توسعه میدهد یا در نقش اجتماعی افراد نیز تاثیرگذار است؟شعار امسال روز جهانی سواد آموزی با موضوع «ترویج آموزش چند زبانه: سواد برای درک متقابل و صلح» حاکی از آن است که سواد آموزی امکان ایفای نقش های متفاوتی را برای سواد آموز فراهم میکند و در جهان ناپایداری که هر روز بر خشم ها و نزاع های درونی و برونی کشورها افزوده می شود تا چه اندازه در درک متقابل و صلح اثر گذار است.
از طرفی بخش مهم دیگری که در بیانیه این روز گنجانده شده موضوع آموزش چند زبانگی است که در دو دهه اخیر با مهاجرت ها و آوارگیهای منطقه ای به دلایل مختلف، مورد توجه قرار گرفته است. در سطح جهانی، تخمین زده می شود که حدود 40 درصد از جمعیت به آموزش به زبانی که صحبت می کنند، دسترسی ندارند.
به عنوان مثال در آفریقا، از هر 10 کودک، 8 کودک به زبانی می آموزد که با زبان اصلی آن ها متفاوت است و چشم انداز یادگیری با زبان اول برای جوانان و بزرگسالان که اغلب خارج از سیستم آموزشی رسمی هستند، حتی کمتر به نظر می رسد.
بنابراین برای تسهیل حس خوبِ درک متقابل و صلح و اعتماد نیاز است افراد به آموزش های لازم دسترسی داشته باشند. تصور اینکه عده کثیری به دلیل عدم تسلط به زبان آموزشی رسمی، نمی توانند از کسب سواد بهره ای ببرند، موجب شده تا دولت ها و سیاستگذارانِ توسعه به سمت ترویج آموزش های چند زبانه سوق داده شوند. در این میان کشوری می تواند گوی سبقت را در عرصه صلح و درک متقابل به دست آورد که در سیاست ها و برنامه های کلان خود چارچوب قانونی برای ترویج سوادآموزی ترسیم کرده باشد.
در تعاریف سواد آمده است که سواد یک حق است، به انسان توانمندی می دهد و درها را برای بهره مندی از سایر حقوق و آزادی های انسانی باز می کند. سواد پایهای را فراهم میکند که بر اساس آن آدمی میتواند دانش، مهارتها و ارزشهای گستردهتری کسب کند، همچنین نگرشها و رفتارها را پرورش دهد تا فرهنگ پایداری و صلح پایدار را بر اساس احترام به برابری و عدم تبعیض، حاکمیت قانون، همبستگی، عدالت ، تنوع و مدارا در جوامع گسترده شود.
آنچه از برآوردهای اجتماعی جهانِ امروز برمیآید تاکید بر وجود رابطه مستقیم بین سواد و تمایل به صلح و دوستی است. فراموش نشود که هرچه میزان سواد و علاقه به یادگیری بیشتر باشد جامعه از ایمنی روحی بیشتری برخوردار خواهد بود.
درک متقابل و صلح لازمه بهزیستی است، درجامعه ای که از این نعمت محروم باشد نه پیشرفتی وجود دارد و نه آرامش و رفاهی.
بنابراین دولت ها باید با در نظر گرفتن بوم کشورخود و مهاجرانی که به کشورشان وارد شده اند، سیاستگذاری آموزشی گسترده ای را در عمل پیاده سازی کنند تا تعداد افرادی که از آموزش بهره مند می شوند روز به روز افزایش یابد.
با تداوم منازعات جهانی، ضروری است که فراگیران دانش خود را در معرض مسائل جهانی قرار دهند و دولتها انگیزه آنان را برای حمایت از صلح و درک متقابل ، هم در سطح جوامع محلی و هم در سطح جهانی برانگیزند.
جهان امروز به افرادی نیاز دارد که صلح و درک متقابل را بخشی از نقش اجتماعی خود بدانند و این نیاز میسر نمی شود مگر با اعمال آموزش های همه جانبه و فراگیر.
ارسال نظر