معنای وفاق ملی
مساله وفاق ملی نیازمند یک اعمال نظر و پردازش منزهتر است که تردیدی در آن نیست. به هر جهت از عبارتهای مختلف میتواند تعابیر مختلفی صورت گیرد و افراد و جریانهای مختلف برداشتهای مختلفی داشته باشند.
البته میشود بخشی از این مساله را به کلید واژههای اصلی که آقای پزشکیان از هنگامه انتخابات تا کنون مطرح کرده و دیدگاههایش تغییر نکرده معطوف کرد. در واقع آقای پزشکیان کلید واژههایی دارد که میشود به اجمال به آنها پرداخت. یکی از این کلید واژهها عدالت و عدم تبعیض است. طبیعتا وفاق ملی را باید حول کلید واژه عدالت و عدم تبعیض آن هم نه صرفا برای یک عده خاص بلکه برای همه ملت دید که در ادبیات رئیسجمهور هست. لذا اگر میخواهیم وفاق را یک امر ملی بدانیم نه یک امر سیاسی و جناحی باید در گستره جامعه ایران بدانیم و از این جهت بخشی از جریانهایی که به قیمومیت و مشروعیت ملت در حاکمیت اعتقاد نداشتند طبیعتا آن جریان از ادامه این بخش خارج میشود. یعنی کسانی که به دنبال خالص سازی و نژاد برتر بودند و کشور را آن اندیشهها به شرایط کنونی رساندند که بایک جامعه پاره پاره و بدون وفاق روبهرو هستیم امروز هم به دنبال همان روشها هستند. بنابر این اگر به کلید واژههای خود رئیسجمهور برگردیم عدالت میتواند عدالت برای همه ایرانیان، عدالت اقوام، جنسیتی، جوان و پیر، عدالت بهره گیری از کارشناسی باشد و حول این کلید واژهها تبیین شود که هر کس که در جامعه ایران ذیصلاح است بتواند در جامعه ایران نقش ایفا کند و بدون ممیزیها یا غیر از ممیزیهایی که عقلای هر جامعه در خصوص مسائل مدنظر میپذیرند و آنها را ممیزی میکنند میشود در این بخش در خصوص عدالت سویههایی از مبانی که آقای پزشکیان میگوید مطرح کرد. نکته دیگر اینکه این وفاق ملی ذیل یک میثاق بالاتری است که ممکن است اشکالاتی بر آن وارد باشد و اصلاح شود اما جامعه سیاسی به اعتبار آن اداره میشود که قانون اساسی است. لذا وقتی به امهات قانون اساسی رجوع میکنیم میبینیم یکی از این امهات که قانون اساسی بدان تصریح کرده و نقش کلیدی را داشته این بوده که خداوند حق حاکمیت و تعیین سرنوشت را به خود مردم سپرده است. این مهمترین گزارهای است که در قانون اساسی در ارتباط با حکمرانی بدان اشاره شده است. البته در مسائل دیگر مثل بحث تمامیت ارضی، زبان فارسی، دین و... در کنار هستند. بنابر این وفاق ملی زمانی به شکل جدی محقق میشود که این وفاق را بر اساس میثاق نامهای که نقشه راه حکمرانی ما است بپذیریم و قبول کنیم که این جامعه با یک جریان خاص اداره نمیشود و باید همه کسانی که توانایی دارند بتوانند در اداره حکومت بر اساس شاخصهای شایستگی حضور داشته باشند. این جامعه بدون نگاه کارشناسی و علمی اداره نمیشود و کارآمدی جامعه امکان ندارد که بدون اتکا به دانشمندان، عالمان دانشگاهها و آموزش و پرورش اداره شود.
*غلامرضا ظریفیان
فعال سیاسی اصلاحطلب
ارسال نظر