سیاستها به سمت رفع تحریمها میرود؟
اگر خانم کامالا هریس به کاخ سفید راه یابد، طبیعی است که به ادامه سیاستهای اوباما و بایدن تمایل دارد و آمادگی بیشتری دارد که مشکلات را حل کند.
در ایران هم نرمشهایی در صحبت مسئولان دیده میشود. منتها ما دو نوع تحریم داریم؛ یکی تحریمهای ذیل برجام است که مربوط به مسائل هستهای است و آمریکاییها در اوایل ریاست جمهوری بایدن پیشنهاد دادند ایران اجازه دهد تا کارشناسان دوربینهایشان را نصب کنند و آقای گروسی گزارش خود را به شورای حکام ارائه دهد و چنانچه از این گزارش رضایت داشتیم و ایران همکاری کرد، تحریمهای غیربرجام را برمیداریم. اما ایران براساس قانون راهبردی پیشنهادش برداشتن همه تحریمها بود و طبیعی بود که آمریکاییها موافقت نکردند. اگر به یاد داشته باشید کشورهای اروپایی در آخرین نشست شورای حکام پیشنهاد تحریمهای بیشتری را دادند و حتی تهدید کردند که مکانیسم ماشه را فعال خواهند کرد. به این دلیل که تا نوامبر سال آینده موضوعیت قطعنامه 2231 از بین خواهد رفت و ایران دیگر تعهدی در برابر برجام ندارد و این مسئلهای است که اروپاییها از این بابت نگران هستند. نوع دوم تحریمها، تحریمهایی است که مربوط به مسائل غیربرجامی است. الان اصلیترین مشکل، اتهام کمکهای نظامی پهپادی است که غربیها ادعا میکنند ایران به روسیه میکند یا به زعم غربیها دخالتهای ایران در منطقه مطرح است یا پیشنهاد این موضوع که ایران باید برد موشکهایش را کاهش دهد. بنابراین اگر قرار باشد کامالا هریس به کاخ سفید راه یابد، تمام مشکلاتی که با ایران دارد باید حل شود و لازمه حل شدن مشکلات این است که در هر دو مورد یعنی هم در مورد برجام تمایل به سمت روشنگری در فعالیتهای هستهای داشته باشیم و هم درباره کمک ایران به روسیه همه اینها با همدیگر است. ازطرفی ترامپ هم در یک سخنرانی اعلام کرد که اگر برجام را نقض کردم به این دلیل بود که مشکلاتمان با ایران زیاد است و فقط بر سر مسئله هستهای نیست. از طرفی برجام سال 2015 قابل احیا نیست چون ایران فعالیتهای خود را بسیار گسترده کرده و بالغ بر 160 درصد اورانیوم غنی شده جدید دارد، تعداد سانتریفیوژها را افزایش داده و سانتریفیوژهای مدرنتری سر کار آورده و اینها نشان میدهد قرارداد برجام سال 2015 دیگر زنده نیست و باید یک قرارداد جدید منعقد شود. اما در صورت روی کارآمدن ترامپ، مشکلات زیادتری خواهیم داشت به خاطر اینکه آمریکا تحت فشار لابیهای قدرتمند یهودی قرار میگیرد. بنابراین بهتر است در حد 60، 70 روزی که از عمر ریاست جمهوری باقی مانده و نشست مجمع عمومی سازمان ملل که آقای رئیسجمهور هم در آن شرکت خواهند کرد، حتما با مقامات برجسته اروپایی مثل فرانسه، آلمان و انگلیس ملاقات کنند و این ملاقات حتما صورت بگیرد تا گشایشی در سیاست خارجی ما ایجاد شود. بنابراین ما مجموعهای از مشکلات را با غرب داریم که باید با همدیگر حل شود. ما مشکلمان با اروپا و غرب و آمریکا فقط مسئله برجام نیست بلکه مشکلات دیگری هم داریم که باید یک کاسه حل شود. اروپاییها آقای عراقچی را میشناسند و مذاکره کننده ارشد بودهاند. آقای جوزف بورل و سه کشور اروپایی انتخاب ایشان را به عنوان وزیر خارجه تبریک گفتند که باب مناسبی بود و گشوده شد. رهبری هم در مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری بیان کردند که میشود با دشمن هم تعامل کرد. اظهارنظرهای اخیر آقای عراقچی مخصوصا اولین مصاحبهشان با خبرگزاری ژاپن نشان داد که تمایل دارد این مشکلات حل شود و رئیسجمهور هم در مبارزات انتخاباتی به این موضوع اشاره کرده منتها چند و چون آن یک مقدار مشکل خواهد بود. اینکه ایران تا چه اندازه توانایی و امکان مذاکره برای حل همه مشکلات با غربیها را دارد فعلا مشخص نیست.
*علی بیگدلی
استاد دانشگاه
ارسال نظر