«آرمان ملی» واکنشها به بازگشت اخراجیها به دانشگاه را بررسی میکند
اتهامات نابجا به مردان رئیس جمهور
آرمان ملی- سهیل ثابت: اخراج اساتید و دانشجویان از دانشگاه پروژهای است که طی سالیان متناوب به دلایل مختلف انجام شده است؛ اما روند رو به رشد و تند این مساله در دولت سیزدهم و مشخصا حد فاصل شش ماهه دوم سال 1401 و در پی تحولات پاییز آن سال اتفاق افتاد که برخی دانشجویان که در اعتراضات 1401 بازداشت یا توسط کمیته انضباطی دانشگاه فراخوانده شدند و برخی اساتید منتقد نیز اجبارا بازنشسته یا اخراج شدند.
این رویه باعث شد تا عدهای از این دانشجویان و اساتید عطای حضور در دانشگاه در ایران را به لقای آن ببخشند، یا جلای وطن کنند و یا به فعالیتی دیگر بپردازند. رویکردی که شور و نشاط را از دانشگاهها گرفت. روندی که شاید نظیر آن را در دولت احمدینژاد به ویژه در 4 ساله دوم شاهد بودیم. با این حال با پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات و اقدام به تشکیل دولت بارقههایی از امید در دل دانشگاهیان به ویژه آنهایی که مورد بیمهری قرار گرفته بودند، ایجاد شد که با آمدن یک چهره دانشگاهی اصلاحطلب و معتدل که بر مبنای نگاه علمی و کارشناسی امور را پیش میبرد میتوانند به اصلاح رویهها و فرایندها در دانشگاههای کشور امیدوار باشند. رویکردی که خود پزشکیان نیز به آن معتقد بود و اتفاقا در میانههای همان اتفاقات 1401 یکی از معدود کسانی که صحبت از گفتوگو و پرهیز از تنش و درگیری میکرد خود مسعود پزشکیان بود. حال در چنین شرایطی که وی به ریاست جمهوری رسیده رویکردهای خود را در مقام اجرا و عمل بروز میدهد. چنانکه در معرفی وزیر علوم به مجلس نیز چهرهای علمی و معتدل معرفی شد و رای اعتماد نیز آورد. دکتر حسین سیمایی صراف که به نظر میتواند مطالبات جامعه دانشگاهیان حداقل تا حدی مرتفع و برآورده سازد. یکی از این مطالبات بازگشت دانشجویان و اساتید معلق، قطع همکاری شده یا اخراجی بود که در دولت قبلی اتفاق افتاد و انتظار میرفت در این دولت حل و فصل شود. اتفاقا مصداق بارز این معنا دکتر علی شریفی زارچی استاد نخبه دانشگاه صنعتی شریف بود که برد جهانی نیز دارد و داور رویدادهای علمی بینالمللی نیز بوده است اما با برخی تنگ نظریها در دولت قبل از این دانشگاه اخراج شد. اما در جریان کمپین انتخاباتی پزشکیان در کنار وی بود و در همین راستا نیز پس از گمانه زنیهایی در خصوص بازگشت اساتید و دانشجویان به دانشگاهها خود دکتر شریفی زارچی در ایکس نوشت که از ابتدای سال تحصیلی جدید در مهرماه به دانشگاه باز خواهد گشت. این گفته سر آغازی بر یک اتفاق مهم بود؛ اتفاقی که با واکنشهای بسیاری که برخی چندان هم مسالمت آمیز نبود مواجه شد.
* واکنشها به سخنان پزشکیان
پنجشنبه هشتم شهریور ماه بود که رئیسجمهور در آیین تکریم و معارفه وزیران سابق و فعلی علوم، تحقیقات و فناوری اظهار داشت: «به وزرای بهداشت و آموزش و پرورش گفتهام همه اساتیدی که به هر طریقی دانشگاه لغو قرارداد کرده یا اخراج کرده است را بازنگری کنند و دانشجویان را برگردانند. مسعود پزشکیان گفت: «دانشجو که اعتراض میکند، من هم باید جوابش را بدهم؛ یا حرفش حق است که باید اطاعت کنم یا اینکه اشتباه میکند که هدایتش میکنم. دانشجو نمیتواند آدم بدی باشد؛ دانشجو کسی است که فردای مملکت ماست و باید بتواند سؤال کند. وی با اشاره به تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی برای ایجاد کرسیهای آزاد اندیشی در دانشگاهها افزود: این کرسیها به این معنی است که من بتوانم آزادانه حرف بزنم و طرف مقابل اگر منطق دارد، جواب بدهد و اگر منطق ندارد، منطق من را بپذیرد. میشود دانشجو را هدایت و توجیه کرد و اگر حق با اوست، این من هستم که باید خودم را اصلاح کنم نه اینکه او را بزنم. این صحبتهای پزشکیان با واکنشهای فراوانی مواجه شد برخی از آن استقبال کردند و این کار را به بازگرداندن امید و اعتماد به جامعه و دانشگاهها تعبیر نمودند؛ اما برخی نیز آن را تخطئه کردند و خواستار تجدید نظر رئیسجمهور شدند. چنانکه کیهان اظهارات رئیسجمهور را غیرقانونی خواند و نوشت: «آقای رئیسجمهور به وزیر علوم دستور دادهاند همه اساتید و دانشجویان اخراجی به دانشگاه بازگردند! اولاً؛ مگر چه تعداد اخراج شدهاند؟ ثانیاً؛ باید دید به چه علت اخراج شدهاند؟ ثالثاً؛ بازگرداندن کسانی که اخراج آنها مطابق قانون بوده است یک اقدام غیرقانونی است و رئیسجمهور که اینهمه درباره ضرورت اجرای قانون سخن میگفت و آنهمه شعار قانونگرایی میداد! این اقدامات غیرقانونی باید کار کسانی باشد که در پوشش کارشناس، اطراف رئیسجمهور جا خوش کردهاند. یا در واکنش دیگری «همشهری» با عنوان گناهکاران بیگناه، اساتید و دانشجویان اخراجی را گناهکارانی خوانده بود که رئیسجمهور با علم به تخلف آنها میخواهد آنها را به دانشگاه بازگرداند.
* علت انتقادات دلواپسان؟
اما پرسش اینجاست که چرا برخی رسانههای دلواپس از بازگشت اساتید و نخبگان به حاشیه رانده شده هراسان شده و به وحشت افتادهاند؟ مسلما جز این نیست که اگر اساتید مجرب و نخبه به دانشگاهها بازگردند افراد درجه چندمی که در قالب استاد و هیأت علمی به دانشگاهها رفتهاند باید دایره کار خود را کمتر کرده و کنار بروند. لذا آنهایی که امروز به این مساله واکنش تند نشان میدهند از این جهت است که منافع خود را در خطر دیدهاند یا این بازگشت برای آنها و جریان متبوعشان چندان خوش نمیآید. اگر کسی دغدغه ایران داشته باشد و ایران برای همه ایرانیان را شعاری محوری در نطر گیرد نباید از کنار گذاشتن کسی خوشحال شود و باید تلاش کرد از تمامی ظرفیتها استفاد شود. چنانکه دکتر علی شریفی زارچی در این خصوص در ایکس نوشت: «یک سال گذشت. خدا میداند چند ایرانی میهندوست به خاطر تنگنظریها، تهمتها و تخریبها بار سفر بستند؛ با رفتنشان چند کلاس و شرکت و کارخانه بسته شدند؛ چه تعداد جوان بیکار شدند؛ چه فرصتهایی از دست رفت. بس نیست؟»
ارسال نظر