نوشتاری در شباهتهای تاریخی نسل کشی
جنایت از سربرینتسا تا غزه
آرمان ملی: نزدیک به یک سال از جنایت و نسلکشی صهیونسیتها در باریکه غزه میگذرد و در این مدت شاهد حمایت کشورهای غربی از این رژیم کودککش بودهایم و نظاره گر بازی آتش بس و وتو قطعنامهها از سوی حامیان اصلی این رژیم اشغالگر هستیم.
در بررسی این جنایت موارد مشابهات بسیاری با جنایت صربها در سربرنیتسای بوسنی هرزگوین قابل ردیابی است .کشتار سربرنیتسا یا نسلکشی سِربْرِنیتسا به قتل بیش از ۸٬۰۰۰ مرد و پسر از ساکنان بوسنیایی شهر مسلماننشین سربرنیتسا (در بوسنی و هرزگوین امروزی) توسط ارتش جمهوری صرب بوسنی گفته میشود.این کشتار، بعد از جنگ جهانی دوم، بزرگترین نسلکشی در اروپا بهشمار میآید.پیش از این کشتار، سازمان ملل متحد سربرنیتسا را منطقهٔ «حفاظتشدهٔ امن» اعلام کردهبود. ۴۰۰ سرباز مسلح هلندی صلحبان که برای ایجاد امنیت در این منطقه مستقر شده بودند در جریان کشتار واکنشی نشان ندادند. که نشان دهنده همراستای کشورهای غربی با جنایتکاران علیه مسلمانان است. با توجه به گذشته 30 سال از این حادثه در این زمینه ... در نوشتاری به این مشابهت این جنایت و نسل کشی غزه پرداخته است که در ادامه می خوانید.
سی سال از نسل کشی مسلمانان در بوسنی و هرزگوین می گذرد که شباهت های زیادی به نسل کشی هم اکنون فلسطینیان در غزه دارد. اسلام در قرن سوم و چهارم هجری و از طریق جاده ابریشم توسط بازرگانان ایرانی به منطقه بالکان اروپا راه یافت و البته در دوره عثمانی ها گسترش یافت و ساداتی از نسل حسنین همیشه در بوسنی و هرزگوین زندگی می کردند. بوسنی و هرزگوین از مناطق بسیار زیبا و جنگلی و حاصلخیز در قلب بالکان در جنوب اروپاست که از قرن ۱۵ تا ۲۰ قبل از جنگ جهانی اول بخشی از امپراتوری عظیم عثمانی محسوب می شد و بعد از جنگ جهانی اول بخشی از کشور پادشاهی یوگسلاوی شد و بعد از جنگ جهانی دوم نیز یکی از شش جمهوری فدرالیته یوگسلاوی بود که عبارت بودند از صربستان، اسلوونی، کرواسی، مقدونیه، مونته نگرو و بوسنی و هرزگوین. با فروپاشی کمونیسم در یوگسلاوی در سال ۱۹۹۱، جمهوری بوسنی و هرزگوین در روز اول مارس ۱۹۹۲ رفراندومی برای اعلام استقلال برگزار کرد و چون اکثریت این کشور را مسلمانان تشکیل می دادند و دول غربی خوش نداشتند تا یک کشور مستقل مسلمان در قلب اروپا اعلام وجود کند، بلافاصله دست به کار شده و ارتش صربستان را به حمایت از اقلیت صرب های بوسنی و هرزگوین فرا خواندند و ارتش صرب یوگسلاوی در ششم آوریل همان سال ۱۹۹۲ به محاصره تمام مناطق مسلمان نشین بوسنی و هرزگوین پرداخت.
شکنجههای قرون وسطایی
صرب ها از سال ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ یعنی حدود ۴ سال به محاصره غذایی و کشتار وحشیانه مردم مسلمان بوسنی و هرزگوین پرداختند و در این مدت از هیچ جنایتی فروگذار نکردند و به اقرار بسیاری از رسانه های غربی، صرب ها با مسلمانان، جنگی قرون وسطایی انجام دادند، شکنجه ها می کردند، بدن ها را مُثله مُثله می کردند، به دختران و زنان تجاوز می کردند و به آنها آنقدر گرسنگی می دادند تا از شدت گرسنگی بمیرند و کشتارهای جمعی انجام می دادند که به عنوان مثال در شهر سِربرنِیتسا که داستان غم انگیزی دارد بعد از ورود به شهر در ظرف یک هفته بیش از ۱۲ هزار از مردان را کشتند! در تمام این چهار سال، کشورهای اروپایی حاضر به دخالت در این جنگ نشدند و می گفتند به ما مربوط نیست و یک جنگ داخلی است! و حال آنکه در پشت پرده نمی خواستند دولت مسلمانی در اروپا شکل بگیرد و آنقدر ایجاد فرصت کردند تا صرب ها تمام دو میلیون مسلمان بوسنی و هرزگوین را آواره کرده و طبق برخی از نقل ها قریب سیصد هزار نفر از مسلمانان را در این ۴ سال قتل عام کردند و بیش از ۸۰۰ مسجد را خراب کردند و کتابخانه تاریخی سارایوو را به آتش کشیدند و زنان را در اردوگاههای داخل صربستان بردند که روزنامه انگلیسی گاردین در یک نقشه تمام صفحه خود ۱۷ اردوگاه تجاوز به دختران و زنان بوسینایی را مشخص می کند.
هلندیها همداستان با صربها
در تمام طول این سالها علی عزت بگوویچ، رهبر فقید مسلمانان بوسنی و هرزگوین نماد استقلال و مقاومت در برابر سلطه گری و زورگویی صرب ها بود و مردم مسلمان هم با کمترین امکانات دست از مقاومت بر نمی داشتند و بعضی شهرهای بوسنی مانند سربرنیتسا قهرمانانه مقاومت می کرد تا اینکه شورای امنیت سازمان ملل این شهر را منطقه امن اعلام کرد و نیروهای ناتو هم وظیفه حراست هوایی آن را بر عهده گرفتند و ۴۰۰ تن از نیروهای هلندی حافظ صلح سازمان ملل نیز به عنوان خط حائل صرب ها و مسلمانان قرار گرفتند و لیکن نیروهای هلندی که هر شب با نیروهای صربستان بساط بزم داشتند، در نقشه ای حساب شده به مردم سربرنیتسا اعلام کردند اگر امنیت جانی خود را تضمین شده می خواهید اسلحه های خود را تحویل به ما دهید و حفاظت از خود را به ما بسپارید و مسلمانان خسته از جنگ هم به حرف آنها اعتماد کردند و اسلحه ها را تحویل دادند و پس از آن نیروهای هلندی حافظ صلح کنار رفتند و فرماندهان نیروهای صرب با هزاران سرباز خون آشام وارد شهر شده و مردم بی پناه را کشتارهای وحشیانه کردند که طبق آمار رسمی سازمان ملل ۸۳۷۲ نفر را به قتل رساندند گرچه بسیار بیشتر از این آمار نقل کرده اند و حدود ۱۵ هزار نفر هم به جنگل ها گریختند و اکثریت آنها هم گرفتار کمین های صربها افتادند و کشته شده و در گورهایی دسته جمعی به خاک سپرده شدند بطوری که هنوز بعد از گذشت سالها، هر چند گاهی گورهای جدید دسته جمعی کشف می شود و خلاصه فجایع این چهار سال بر مسلمانان مظلوم بوسنی و هرزگوین که هیچ حامی و پناهی هم جز خودشان نداشتند به قدری زیاد است که از حوصله یک مقاله و حتی یک کتاب هم خارج است.
سکوت و همراهی سازمان مللی به مدت ۴ سال با صربها که هر جنایتی می خواهند در بوسنی انجام دهند با فرصت دهی فعلی سازمان ملل به صهیونیستها که قریب یکسال است مردم بی پناه غزه را قتل عام می کنند شبیه نیست. کشتار پناهندگان در اردوگاههای سازمان ملل در غزه با کشتار و قتل عام مردم سربرنیستا که یعنی تحت حمایت نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل بودند بی شباهت نیست. جمعیت مسلمانان بوسنی و هرزگوین هم مانند مردم غزه حدود دو میلیون نفر بودند که همه را آواره کردند و تحت محاصره شدید غذایی قرار دادند و همانطور که صهیونیستها همه راههای کمک رسانی را بسته اند و می خواهند ملتی را با گرسنگی بمیرانند بی شباهت با رفتار صربها نیست
جرم؛ مسلمان بودند
تنها جرم مسلمانان بوسنی و هرزگوین، مسلمان بودن آنها بود، بطوری که از یکی فرماندهان صرب می پرسند شما چرا مسلمانان را قتل عام می کنید؟ که او جواب می دهد چون اینها گوشت خوک نمی خورند! متأسفانه سازمان ملل به وظیفه اصلی خود در جلوگیری از این کشتارهای وحشیانه آن هم در قلب اروپا هیچ توجهی نکرد و اگر هم قطعنامه ای در شورای امنیت صادر می شد مانند قطعنامه ۸۱۹ که نیروهای ناتو را به حفاظت هوایی از شهر سربرنیتسا موظف کرد، امّا نیروهای ناتو هیچ اقدامی نکردند و حتی نیروهای حافظ صلح سازمان ملل با جمع آوری مختصر اسلحه های جنگجویان در این شهر مقدمه سقوط آن را فراهم کردند و این شهر بی دفاع را برای کشتار جمعی به صرب ها سپردند! البته از آنجا که این جنایات، حقوق بشر آمریکایی و اروپایی را در جهان عملاً زیر سئوال برد آنها به حرکت های نمادینی آن هم سالها پس از پایان جنگ بوسنی پرداختند، مثلاً در سال ۲۰۰۵ یعنی ده سال بعد از اتمام جنگ بوسنی کنگره آمریکا اعلام کرد سیاست های دولت صربستان در تجاوز و پاکسازی قومی شرایط نسل کشی را داشته است! و یا مثلاً سه دادگاه در آلمان بعد از سالها به نسل کشی بودن کشتار مردم بوسنی مخصوصاً سربرنیتسا حکم دادند و از همه بدتر در ۸ ژوئن سال ۲۰۲۱ یعنی ۲۶ سال پس از پایان جنگ بوسنی، قضات دادگاه سازمان ملل به راتکو ملادیچ فرمانده نیروهای صرب که به قصاب صرب ها شهرت یافته است به دلیل نسل کشی و کشتار و جنایات جنگی، وی را به حبس ابد محکوم کردند!!
شباهت های تاریخی
حال شما ببینید در سبوعیت رفتار صهیونیستها با فلسطینیان و مخصوصاً مردم غزه چقدر شباهت ها با رفتار وحشیانه صرب ها با مسلمانان بوسنی دارد. سکوت و همراهی سازمان مللی به مدت ۴ سال با صربها که هر جنایتی می خواهند در بوسنی انجام دهند با فرصت دهی فعلی سازمان ملل به صهیونیستها که قریب یکسال است مردم بی پناه غزه را قتل عام می کنند شبیه نیست. کشتار پناهندگان در اردوگاههای سازمان ملل در غزه با کشتار و قتل عام مردم سربرنیستا که یعنی تحت حمایت نیروهای پاسدار صلح سازمان ملل بودند بی شباهت نیست. جمعیت مسلمانان بوسنی و هرزگوین هم مانند مردم غزه حدود دو میلیون نفر بودند که همه را آواره کردند و تحت محاصره شدید غذایی قرار دادند و همانطور که صهیونیستها همه راههای کمک رسانی را بسته اند و می خواهند ملتی را با گرسنگی بمیرانند بی شباهت با رفتار صربها نیست. تقریباً تمامی جنایت های صهیونیست ها در غزه مشابه جنایتهای ۳۰ سال پیش صربهای جنایتکار در بوسنی و هرزگوین است. تنها تفاوتی که هست هنوز تعداد شهدای فلسطینیان که در مرز ۴۱ هزار نفر است و البته قریب ۱۵ هزار نفر هم شاید زیر آوارها باشند، به تعداد سیصد هزار نفر مسلمانان بوسنی نرسیده است و معلوم نیست ابرقدرتهای جنایتکار چه خوابهایی برای ملت مظلوم و مقاوم فلسطین دیده اند؟! آیا می خواهند جنگ و محاصره غزه را هم مانند بوسنی و هرزگوین ۴ سال طول بدهند؟! آیا این همه جنایت برای صهیونیستها کافی نیست؟! این جهان، خدایی دارد و قطعاً خونهای مظلومان هدر نخواهد رفت و جنایتکاران عالم بدانند بالاخره روزی وعده الهی بر حاکمیت مظلومان و مجازات ظالمان فرا می رسد «و الله عزیزٌ ذوانتقام»
ارسال نظر