وفاق ملی آری، منفعتطلبی خیر
معنی و مفهوم بحث وفاق ملی این نیست که یک حوزهای از اختیارات خودش بگذرد بلکه احترام متقابل، حائز اهمیت است. یعنی هر قوهای باید جایگاه و مسئولیت و رسالت خودش را به درستی انجام دهد.
روند رسیدگی، گفت و شنودهای مخالفین و موافقین تا این لحظه دارد شرایط خوبی را طی میکند و آنطور که نشان میدهد یک تعداد قابل توجهی از اعضای کابینه رای خواهند آورد. هرچند نگاه نمایندگان نسبت به چند نفر به خاطر عملکردشان در گذشته یا با توجه به تجربیاتی که این دسته کاندیداها در گذشته داشتند، مثبت نیست و یا اینکه با جایگاهی که میخواهند قرار بگیرند، مغایرت دارد. لذا تحلیلم این است که اتفاقات و رخدادهایی که در مجلس میافتد حق طبیعی مجلس است و مجلس وظیفه دارد که با یک وسواس منطقی، منصفانه و در عین حال کارشناسانه به موضوع اعضای دولت نگاه کند چراکه در آینده عملکرد این دسته افرادی که انتخاب میشوند، قطعا مورد نظارت و قضاوت نمایندگان خواهد بود و رای اعتمادی که نمایندگان به وزرا میدهند، چک سفید امضا تلقی نمیشود چرا که امکان دارد عملکرد برخی از وزرا در آینده رضایت بخش نباشد و مجلس این حق را دارد که با توجه به فرمول و فرآیندی که هست وزیر را احضار یا استیضاح کند. در خلال این روند هم یا استیضاح رای میآورد یا نمیآورد. در هر صورت باورم بر این است که اینگونه تلقی نکنیم که وفاق ملی این است که قوایی از حق طبیعی خودش بگذرد چرا که امروزه برخی افراد در جریانهای سیاسی را میبینیم که تلقی برخی افراد از وفاق ملی این است که مجلس از حق خودش بگذرد و چشم بسته رای دهد و اگر این کار را کرد وفاق ملی است! خیر، اتفاقا معنی و مفهوم وفاق ملی این است که بهترینها و کارآمدترینها و دلسوزانی که میتوانند خدمتگزار صادق باشند، باید انتخاب شوند. اگر این کار به درستی انجام گرفت، اسمش وفاق ملی است. فارغ از سیاسی بازی و امتیازگیری و الی مسائل دیگر به معنای وفاق ملی است. وفاق ملی این نیست که چشم را ببندند و بدون اینکه مسائل را مورد توجه و ارزیابی قرار دهند، رای داده شود. به نظر میرسد آن دسته از افرادی که میخواهند از کلمه وفاق ملی سوءاستفاده کنند هدف و نیتشان این است که مجلس را در فشار قرار دهند. مجلس باید کار خودش را بکند و وظایفش را به درستی انجام دهد؛ فارغ از اینکه موضوعات سیاسی و سیاست بازی در آن دخیل باشد. در هر صورت امیدواریم مجلس تصمیمات خوب در جهت منافع ملی بگیرد و آن دسته از کاندیداهایی که رای میآورند، کارشان را با قوت و قدرت ادامه دهند. رئیسجمهور در مورد افرادی که رای نمیآورند نیز به سمت افرادی کارآمد و اثربخش برود و آنها را معرفی کند تا مجلس مجددا ارزیابی کرده و نظراتش را براساس آرا ارائه دهد. فرمایش حضرت امام(ره) را فراموش نکنیم که فرمودند مجلس در راس امور است. پس این حق مجلس است. اینکه به بهانهها و مسائل مختلف و نقل قولهایی که عمدتا بعدها متوجه میشویم صحت و سقم آن گاهی تایید نمیشود، دلیل نمیشود که مجلس به وظیفه خودش عمل نکند. مشورت با بزرگان کشور و نظام کار بسیار پسندیدهای است ولی همانها که مشورت دادهاند، قائل به این هستند که مجلس باید به وظیفه ذاتی خود به درستی عمل کند و اینگونه نیست که از وظیفه ذاتی خودش احیانا بخواهد عدول کند. مجلس وظیفه خود را انجام دهد؛ چنانچه کاندیدایی رای آورد، انشاءا... کار خود را شروع و به سرانجام میرساند. لذا این موضوع را مستمسک این قرار ندهند که مجلس به عنوان یک قوای مستقل تحت فشار قرار بگیرد. مشورت گرفتن از سوی رئیسجمهور کار درستی بوده همانطور که در ادوار مختلف و دولتهای گذشته هم قطعا مشورتهایی صورت میگرفته و یک عده رای میآوردند و عدهای هم نمیآوردند.
*امیررضا واعظ آشتیانی
فعال سیاسی
ارسال نظر