جدیت غرب برای آتشبس
بعد از ترور اسماعیل هنیه، رئیس شاخه سیاسی حماس در تهران تنشها در منطقه وارد مرحله جدیدی شد.
به هر حال هنیه میتوانست در مکان و کشور دیگری هم ترور شود و این امکان برای اسرائیل فراهم بود که او را در یک جای دیگر هم مورد هدف قرار دهد ولی بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی اهداف چندمنظورهای را در ترور هنیه در تهران دنبال میکرد و شاید یکی از این اهداف خروج از بنبستی بود که بعد از حمله به نوار غزه در 10 ماه گذشته شروع کرد و به هیچکدام از اهداف اولیه خودش درخصوص نابودی حماس و آزادی اسرای اسرائیلی در دست حماس نشده است. یکی از ابزارهایی که نتانیاهو تصور میکرد میتواند با این اقدام حداقل زمان بیشتری را برای تداوم تجاوزات در نوار غزه بخرد، اقدامی برای درگیری مستقیمتر ایران با اسرائیل و گسترده کردن جنگ غزه در سطح منطقه بود. این تلهای بود که اسرائیل گذاشت ضمن اینکه در این اقدام، نخست وزیر اسرائیل به دنبال این بود که پای آمریکا و کشورهای اروپایی را به این تنش باز کند چرا که آنها همواره اعلام کرده بودند که خط قرمزشان دفاع همه جانبه از رژیم صهیونیستی در هر شرایطی بوده است. در عملیات وعده صادق یک چنین واکنشی را از سوی دولتهای اروپایی و آمریکا ندیدیم که به این موضوع برمیگردد که ایران قبل از آن هشدارهای لازم را به کشورهای منطقه درخصوص چگونگی حمله به اسرائیل داده بود. ولی در این دور از اقدامات رژیم صهیونیستی، منطقه در شرایط متفاوتی است و این شرایط متفاوت باعث میشود که ما برخلاف عملیات وعده صادق یک، پیشداوریها و پیش فرضهای جدیدی را مدنظر قرار دهیم و با توجه به این پیش فرضها اقدامات خودمان را درخصوص خونخواهی اسماعیل هنیه دنبال کنیم. پیش فرضهایی که به نظر میرسد مدنظر دولت جمهوری اسلامی ایران قرار گرفته است. به هر حال ما هر کنشی که بخواهیم در جهت حفظ دفاع از امنیت ملی و تقویت محور مقاومت انجام دهیم، باید با تدبیر و دوراندیشی باشد خونخواهی و انتقام قطعا در جهت افزایش سطح بازدارندگی جبهه مقاومت و جمهوری اسلامی ایران در برابر اسرائیل و متحدانش است. اگر اقدامی صورت بگیرد که نتوانیم پیش بینیهای لازم پس از این اقدام برای افزایش سطح بازدارندگی انجام دهیم، قطعا به آن هدف خودمان نرسیدیم و باعث میشویم تهدیدات جدیدی متوجه ایران و محور مقاومت بشود. این ملاحظات به نظر میرسد باعث شده که ایران تلاش کند در کنار بحث حق ذاتی خودش در حفظ تمامیت ارضی و حاکمیت خودش پس از ترور هنیه، آتش بس و ایجاد آرامش در غزه را به موازات آن دنبال کند. این هدفی بوده که جمهوری اسلامی ایران طی هفتههای گذشته در گفتوگوهای متعددی که ایران با مقامات خارجی بهخصوص مقامات اروپایی داشته، مطرح کرده است. از آنطرف دولتهای غربی و آمریکا نیز میدانند گسترده شدن جنگ در منطقه چه تبعات غیرقابل پیش بینی هم برای آمریکا و هم اروپا در مدیریت پس از عملیاتها داشته باشد. آنها ضمن حمایت از رژیم صهیونیستی در عین حال میکوشند مدیریت تنش در منطقه را در دست بگیرند. به همین دلیل به صورت یکجانبهای خواستار توقف هرگونه اقدامی از سوی ایران هستند ولی در عین حال هیچ فشاری به رژیم صهیونیستی وارد نمیکنند ولی بیانیه مشترکی که میان قطر و مصر و آمریکا برای آتش بس مطرح شده و قرار است نشستی روز پنجشنبه در دوحه برگزار شود، میتواند تا حدودی چشم انداز واکنش ایران به اقدامات تروریستی صهیونیستها در تهران را شفافتر کند. هرچند حماس اعلام کرده هرگونه مذاکرهای باید درچارچوب مذاکرات قبلی باشد که میان حماس و دیگر طرفهای میانجی صورت گرفته و تنها رژیم صهیونیستی بود که با آن توافق مخالف بود و اعلام کرده که مبنای هر توافقی باید در چارچوب توافقات قبلی باشد. به هر حال گمانه زنیها در این زمینه هم از طرف حماس و هم از صهیونیستها متفاوت است و نمیتوان در مورد نشست روز پنجشنبه در دوحه به صورت شفاف گفت که چه اتفاقی میافتد. ولی به نظر میرسد هم آمریکاییها و هم اروپاییها برخلاف ادوار قبلی، جدیت بیشتری نسبت به استقرار آتش بس در نوار غزه دارند. شاید جنایات گستردهای که رژیم صهیونیستی در نوار غزه انجام میدهد، آخرین فشارها برای امتیازگیری بیشتر باشد. این تحلیلها همه در سطح گمانه زنی با توجه به مجموعه تحولات در سطح منطقه است که میتوان مطرح کرد.
*مرتضی مکی
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر