محمود میرلوحی در گفتوگو با «آرمان ملی»:
کابینه معرفی شده کابینه بیصدایان نیست
آرمان ملی- احسان انصاری: معرفی لیست وزرای دولت چهاردهم با واکنش انتقادی حامیان دولت مواجه شده و بسیاری از چهرههای اصلاحطلب از این لیست انتقاد کردهاند.
بیشترین انتقادها نیز نسبت به انتخاب وزیر کشور و استفاده از سه وزیر دولت رئیسی در کابینه چهاردهم بوده است. این در حالی است که استعفای ظریف و بازگو کردن اتفاقاتی که درباره کارگروهها رخ داده نیز شرایط دولت را پیچیده کرده است. «آرمان ملی» برای تحلیل و بررسی این موضوع با سیدمحمود میرلوحی، فعال سیاسی اصلاحطلب گفتوگو کرده است. میرلوحی معتقد است: «واقعیت این است که آقای پزشکیان قبل از معرفی کابینه باید تکلیف خود را با نهادهای قدرت مشخص میکرد و در دیدارها با مسئولان این نهادها این نکته را گوشزد میکردند که با توجه به حمایتهای مردم در انتخابات و خواستههای آنها باید مسیر جدیدی آغاز شود و خالص سازی کنار گذاشته شود. این در حالی است که در عمل چنین اتفاقی رخ نداد و از خبرهایی که به گوش میرسید حکایت از این دارد که برخی از چهرهها را از ورود به دولت منع کردهاند که در این زمینه انتقاد به آقای پزشکیان وارد است.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
*دیدگاه شما درباره کابینه معرفی شده از سوی آقای پزشکیان چیست؟آیا رئیسجمهور از همه ظرفیتهای موجود به خوبی در کابینه استفاده کرده است؟
اسامی وزرایی که آقای پزشکیان به مجلس معرفی کرده را از سه جنبه باید مورد بررسی قرار داد. نخست اینکه آقای پزشکیان در رقابتهای انتخاباتی از اجماع ملی صحبت میکردند و نام دولت خود را نیز دولت «وفاق ملی» گذاشتهاند. ایشان در تعریف دولت وفاق ملی نیز عنوان میکردند باید از کسانی استفاده کرد که تاکنون صدای آنها شنیده نشده است. زنان، جوانان و اقوام کسانی بودند که رئیسجمهور تأکید داشتند باید صدای آنها شنیده شود و دغدغههای آنها مورد توجه قرار بگیرد. البته معنای این سخن این نبود که در شرایط کنونی دو جریان سیاسی یعنی جریان اصلاحات و اصولگرایی در مدیریت کشور به هم نزدیک شوند. شاید اگر این اتفاق در سالهای گذشته یا دهههای گذشته رخ میداد توجیه سیاسی داشت، اما پس از سال96 و اتفاقاتی که رخ داد و برخی از شعار«اصلاح طلب، اصولگرا؛ دیگه تمومه ماجرا» استفاده میکردند با توجه به کاهش سرمایه اجتماعی دو جریان سیاسی امکانپذیر نیست. در انتخابات اخیر نیز در دور اول60 درصد و در دور دوم50 درصد مردم در انتخابات شرکت نکردند. از سوی دیگر اصلاحطلبان برای اینکه مردم را به پای صندوقهای رأی بیاورند تلاشهای زیادی کردند و حتی با خواهش از مردم میخواستند که در انتخابات شرکت کنند. در چنین شرایطی آقای پزشکیان که میگفت باید صدای بیصدایان باشد باید این نکته را در معرفی کابینه نشان میدادند که در عمل چنین اتفاقی رخ نداده است. به نظر میرسد آنچه باعث ارائه چنین لیستی شده است ملاحظاتی بوده که درباره مجلس دوازدهم وجود داشته است. نکته دیگری که وجود دارد پس از اعلام لیست وزرای پیشنهادی اصولگرایان بیش از اصلاحطلبان خوشحال بودند و بسیاری از اصلاحطلبان از ارائه چنین لیستی شوکه شدهاند.
اصلاحطلبان برای اینکه مردم را به پای صندوقهای رأی بیاورند تلاشهای زیادی کردند و حتی با خواهش از مردم میخواستند که در انتخابات شرکت کنند. در چنین شرایطی آقای پزشکیان که میگفت باید صدای بیصدایان باشد باید این نکته را در معرفی کابینه نشان میدادند که در عمل چنین اتفاقی رخ نداده است. به نظر میرسد آنچه باعث ارائه چنین لیستی شده است ملاحظاتی بوده که درباره مجلس دوازدهم وجود داشته است
آیا این شرایط به پایگاه اجتماعی رئیسجمهور آسیب وارد نخواهد کرد؟
این اتفاق در دولت دوم حسن روحانی نیز رخ داد و وی از پایگاه اجتماعی خود فاصله گرفت. گویا در یک جلسه پس از انتخابات سال96 آقای روحانی اعلام کرده بود که از مواضع انتخاباتی خود عدول کنند و نتیجه نیز همان شد که در طول دولت دوم روحانی مشاهده کردیم. هنوز شش ماه از دولت دوم روحانی نگذشته بود که حوادث سال96 رخ داد و پس از آن نیز حامیان دولت روحانی از حمایت از روحانی در انتخابات اظهار پیشمانی کردند. من روز انتخابات ریاست جمهوری با آقای عبدالعلیزاده رئیس ستاد آقای پزشکیان جلسه داشتم و در آنجا همین نکته را گوشزد کردم که دوباره همین اتفاق رخ ندهد و آقای پزشکیان از کسانی که از وی حمایت کردهاند فاصله نگیرد. ستاد آقای پزشکیان، اما این دغدغه را با توجه به صحبتهای آقای پزشکیان در انتخابات که گردن خود را گرو میگذارند رد میکردند و عنوان میکردند قرار نیست اتفاقات گذشته دوباره تکرار شود. با این وجود به نظر میرسد این دغدغه مرتفع نشده و به خصوص در دو ارکان مهم دولت یعنی وزارت کشور و آموزش و پرورش این دغدغه به صورت جدی وجود دارد. به هر حال بسیاری از جوانان که در انتخابات شرکت کردهاند انتظار آزادیهای مدنی و سیاسی بیشتری دارند و حتی انتظار بود دولت چهاردهم درباره فیلترینگ تصمیم قاطعی بگیرد که این نوع انتخابها با دغدغههای حامیان آقای پزشکیان زاویه دارد.
*برخی اخبار حکایت از مانعتراشی برای گزینههای مورد نظر کارگروه انتخاب وزرا دارد. این موضوع به چه میزان در انتخاب افراد کابینه نقش داشته است؟
به هر حال در سه انتخابات اخیر کشور به سمت خالص سازی در حرکت بود. با این وجود به نظر میرسید حادثه ناگواری که برای آقای رئیسی رخ داد و منجر به شهادت ایشان شد فرصتی برای بازنگری در این روند ایجاد کرده است. بدون تردید اگر این روند ادامه پیدا میکرد میزان مشارکت در انتخابات ریاست جمهوری به همین اندازه نیز نمیرسید. شاید اگر اصلاح طلبان در انتخابات گزینه نداشتند میزان مشارکت به20 درصد نیز نمیرسید. انتظار هم این بود که سنگلاخها در مسیر دولت چهاردهم برطرف شود و روند گذشته ادامه پیدا نکند. واقعیت این است که آقای پزشکیان قبل از معرفی کابینه باید تکلیف خود را با برخی نهادها مشخص میکرد و در دیدار با مسئولان این نهادها این نکته را گوشزد میکردند که با توجه به حمایتهای مردم در انتخابات و خواستههای آنها باید مسیر جدیدی آغاز شود و خالص سازی کنار گذاشته شود. این در حالی است که در عمل چنین اتفاقی رخ نداد و از خبرهایی که به گوش میرسد حکایت از این دارد که برخی از چهرهها را از ورود به دولت منع کردهاند که در این زمینه انتقاد به آقای پزشکیان وارد است. در چنین شرایطی اگر مجلس نیز به عنوان فیلتر ظاهر شود این احتمال وجود دارد که برخی از اصلاح طلبان که در کابینه معرفی شدهاند از مجلس رأی اعتماد نگیرند. در شرایط کنونی واکنشها به ارائه لیست وزرا انتقادی بوده و ما جوابی برای حامیان دولت نداریم که به این عزیزان بدهیم. این در حالی است که اگر مجلس نیز در این زمینه مانع ایجاد کند به معنای این است که برخی به دنبال ادامه روند خالص سازی هستند.
*اتفاق مهم دیگری که رخ داده استعفای آقای ظریف از همراهی با دولت بوده است. این اتفاق چه پیامدهایی میتواند برای دولت چهاردهم داشته باشد؟
اگر استعفای آقای ظریف به دلیل حساسیتهای مجلس نسبت به وزرای اصلاحطلبی است که آقای ظریف و اعضای کارگروه انتخاب کردهاند که باعث تشدید نگرانیها در راستای ادامه روند خالص سازی خواهد بود. من امیدوارم آقای پزشکیان به زودی با مردم گفت وگو کنند و دلایلی که منجر به اتخاذ چنین تصمیمی شده را برای مردم بازگو کنند. واقعیت این است که وزارت کشور گویا با کارشناسان حرفهای قهر کرده و همواره تحت مدیریت کسانی است که در این زمینه تجربه و تخصص کافی ندارند. وزارت کشور یک حوزه تخصصی است و باید افرادی انتخاب شوند که از تخصص و توانایی کافی برای این وزارتخانه برخوردار باشند. امروز به همان صورت که همه مسائل نیاز به تخصص دارد مدیریت وزارتخانهها نیز نیاز به تخصص دارد. وزارت کشور یک حوزه سیاسی و اجتماعی است که نیازمند یک مدیر متخصص در زمینه سیاسی و اجتماعی دارد. وزارت کشور باید تابلو و نماد دولت باشد و استاندار و فرماندار هنگامی که صحبت میکنند نماینده دولت هستند. از سوی دیگر در وزارت آموزش و پرورش نیز همین وضعیت وجود دارد و افراد متخصص و باتجربه که در لیست کارگروه حضور داشتند کنار گذاشته شدهاند و از افرادی استفاده شده است که از تجربه و تخصص کافی برخوردار نیستند. به نظر من آقای رئیسجمهور باید به صراحت درباره این نوع تصمیم گیریها باید با مردم صحبت کند.
ارسال نظر