حسن بهشتی پور در گفت وگو با«آرمان ملی»:
باید سیاست «تقابل و تعامل» را پیش بگیریم
آرمان ملی- احسان انصاری: به نظر می رسد ایران در آستانه حمله به اسرائیل قرار دارد. ترور اسماعیل هنیه، از رهبران حماس در تهران اکنون انگشت اتهام را به سوی مقصر اصلی یعنی رژیم صهیونیستی نشانه گرفته است.
مقامات ایران و نیز محور مقاومت در منطقه وعده پاسخ سخت به دشمن صهیونیست به دلیل این اقدام شنیع را دادهاند؛ موضوعی که حتی مقامات آمریکا اکنون به آن باور پیدا کردهاند.دولت بایدن اعتقاد دارد ایران در حال آماده شدن برای پاسخ به ترور هنیه در تهران است و این عملیات طی روزهای آینده اجرایی میشود. دولت بایدن به شدت نگران آن است که اکنون ایجاد ائتلاف و بسیج منطقهای برای حفاظت از اسرائیل در برابر حمله ایران نسبت به حمله پیشین تهران سختتر است، زیرا حمله جدید در چارچوب جنگ اسرائیل و حماس و ترور هنیه صورت میگیرد که اکنون در سرتاسر منطقه احساسات ضداسراییلی برانگیخته شده است.«آرمان ملی» برای بررسی و تحلیل شرایط پیچیده منطقه با حسن بهشتی پور، تحلیل گر روابط بین الملل گفت و گو کرده که در ادامه می خوانید.
*رسانه ها از حمله قریب الوقوع ایران به اسرائیل به دلیل ترور هنیه خبر می دهند.به نظر شما بهترین پاسخ ایران به این ترور چه می تواند باشد؟
واقعیت این است که در شرایط کنونی ما نقشه نتانیاهو را به خوبی میدانیم. او به دنبال آن است تا دولت جدید ایران که هنوز وزرای آن مشخص نشده را مقابل آمریکا قرار دهد؛ بهگونهای که امیدها در مورد شروع مذاکره تهران با آمریکا و اروپا توسط دولت جدید وجود دارد و حالا در این فضا اسرائیل یک بحران جدید را خلق کرد. این سوال مطرح میشود که باید چگونه عمل کنیم؟ در این برهه بحث بر سر این نیست که نباید به اسرائیل پاسخ داد بلکه باید زمان پاسخ به اسرائیل و حتی مکان آن بهگونهای باشد که اسرائیل حتی فکر آن را نکند. به موازات این موضوع باید به نفوذ هم فکر کنیم و باید دید که اسرائیل چگونه توانسته در قلب کشور، مهمان مردم ایران را مورد هدف قرار دهد. لذا علاوه بر اینکه باید یک پاسخ مناسب به اسرائیل داده شود باید به جلوگیری از نفوذ هم توجه شود تا از تکرار چنین وقایعی جلوگیری و امنیت ملی خود را تامین کنیم. مساله مهمتر این است که باید سیاست «تقابل و تعامل» را پیش بگیریم. اینکه ما میخواهیم با اسرائیل مقابله کنیم نباید دلیلی شود بر اینکه گفتوگو را فراموش کنیم یا آن را کنار بگذاریم.
*چگونه می توان در حالی که سیاست تقابلی در پیش گرفته شده به دنبال تعامل نیز بود؟
ما باید به این بپردازیم که «چگونه» باید این بحران را براساس منافع ملی خودمان مدیریت کنیم. مشخص است که نتانیاهو برای بقای خود نمیخواهد، جنگ در غزه را به اتمام برساند و با بحرانآفرینی در غزه و هر نقطهای از منطقه مانند یمن و حتی ایران، تلاش دارد که جنگ را تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که آبان ماه برگزار میشود، ادامه دهد. او میداند که اگر جنگ در غزه به پایان برسد، کمیته رسیدگی به جنگ، همانطور که ایهود اولمرت، نخستوزیر پیشین اسرائیل را بعد از جنگ ۳۳ روزه برکنار کرد، او را هم به دلیل جنگ غزه کنار خواهد گذاشت.اسرائیل به دنبال آن است تا با این اقدامات، مانع از گفتوگوی ایران با آمریکا و اروپا شود و ما هم به خوبی این سناریو را درک میکنیم و برای به هم زدن این معادله باید در فاز اول پاسخ به اسرائیل داده شود و در سطح بعدی گفتوگو با آمریکا و اروپا در دستور کار قرار بگیرد. به موازات این روند باید با چین، روسیه، هند و سایر قدرتهای شرقی هم گفتوگو صورت بگیرد و تحکیم روابط برای تامین منافع ملی شکل بگیرد. بر این اساس، دوراندیشی باید بر این اساس پیش برود که سیاست تقابل و تعامل را به موازات هم پیش ببریم؛ به بیانی گویاتر، زمانی که نیاز به تقابل است همین موضوع را پیگیری کنیم و زمانی هم که نیاز به تعامل است به گفتوگو بنشینیم. اساساً مذاکره بر همین اصول پابرجاست؛ یعنی با قدرت به دشمن خود ضربه بزنید و در جای دیگر با همان موضع قدرت با دیگری گفتوگو کنید.
*در صورتی که ایران و اسرائیل وارد فاز درگیری نظامی شوند واکنش آمریکا و متحدانش چه خواهد بود؟
در فضای کنونی این اقدام اسرائیل، تنش را در منطقه افزایش خواهد داد و باید دانست که بقای نتانیاهو با افزایش تنش در منطقه است اما نکته مهم این است که گسترده شدن بحران باید مدیریت شود و ایران باید نسبت به این موضوع و ورود به یک بحران جدید هوشیار باشد؛ چراکه ما به خوبی نیت و قصد نتانیاهو از این بحرانآفرینیها را میدانیم. اگر بحران افزایش پیدا کند ممکن است که یک درگیری همهجانبه را شاهد باشیم و حتی پای غرب اعم از آمریکا و انگلیس هم به این مجادله باز شود که به نظر احتمال اینگونه رخداد بسیار کم خواهد بود و به سمت مدیریت آن گام خواهند برداشت. نتانیاهو میداند که با پایان یافتن جنگ در غزه باید کناره گیری کند. همچنان که اولمرت بعد از جنگ 33روزه و شکستی که اسرائیل خورد، مجبور به کناره گیری از قدرت شد. بنابراین چون در این باره تردید ندارد، به هر شکلی با بحران سازی سعی میکند که بقای خودش را ادامه دهد تا بتواند فضای جدیدی در آبان ماه سال جاری که انتخابات آمریکاست را تجربه کند. نتانیاهو برای بقای حکومتش هیچ حد و مرزی قائل نیست. در چنین شرایطی اسرائیل که آمریکا از این کشور حمایت می کند و عملا کاری که بازدارنده است، علیه اسرائیل انجام نخواهد شد، به این جنایتها ادامه میدهد. اما اینکه تا چه زمانی این رویه ادامه مییابد، واقعیت این است که نتانیاهو در داخل اسرائیل هم با مشکلات اساسی روبه روست و افکار عمومی داخل اسرائیل هم خسته شدهاند.
*بایدن در گفت وگویی که با نتانیاهو داشته به وی قول حمایت در مقابل ایران را داده اما به صراحت از وی خواسته پس از پایان حمله آتش بس در غزه را بپذیرد. تحلیل شما از رفتارشناسی آمریکا و بایدن نسبت به تنش احتمالی ایران و اسرائیل چیست؟
آمریکا و اسرائیل در مسائل مختلفی با یکدیگر اختلاف دارند؛ از جمله همین تشکیل دو دولت اسرائیل و فلسطین اما این دو با یکدیگر متحد استراتژیکاند. این سخن به معنای این است که دو کشور در زمینه های مختلف اعم از سیاسی، نظامی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی با یکدیگر اتحاد استراتژیک دارند، اما اختلافاتشان هم به جای خود باقی است.واقعیت این است که در موضوع ایران هم بر سر جنگ با هم اختلاف دارند. آمریکا نمیخواهد وارد ماجراجویی اسرائیل شود زیرا دولت این کشور در چند ماه آینده انتخابات را در پیش دارد و میداند اگر اسرائیل پس از حمله ایران علیه جمهوری اسلامی وارد عمل شود، ایران واکنش دوباره نشان میدهد و چنین شرایطی در ایام پیش از انتخابات برای دولت آمریکا مناسب نیست. در واقع اختلاف آمریکا و اسرائیل بر سر ایران تاکتیکی است نه استراتژیک. در واقع آمریکا و اسرائیل درباره حمله ایران اختلافنظرهای جدی دارند و ایران میتواند با بهرهگیری از ابزارهای دیپلماتیک از چنین فضایی به نفع خود بهره ببرد.
*با توجه به شرایط موجود آیا خاورمیانه به سمت جنگی تمام عیار با محوریت ایران و اسرائیل حرکت خواهد کرد؟
وضعیتی که در آن قرار داریم جدید نیست و در گذشته نیز وجود داشته است. در سال های اخیر تحولات زیادی همچون جنگ روسیه و اوکراین، شهادت حاج قاسم سلیمانی، طوفان الاقصی، حمله تروریستی کرمان و حمله به کنسولگری ایران در دمشق رخ داد. در واقع می توان این طور بیان کرد که سیر تحولات سریع و نفس گیر بود. ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نظام بین الملل را به چالش کشید بنابراین با مسائل مختلف از مناقشه کردستان و ترکمن صحرا، تسخیر سفارت آمریکا، جنگ تحمیلی و اقدامات تروریستی منافقین روبرو شد علاوه بر این در همه این سالها تحریم و مشکلات اقتصادی همواره با ما بوده است. پس اصطلاح «در این شرایط حساس کنونی» را هر روز تجربه کردیم و روزی نبوده که آن را نداشته باشیم. ایران به دلیل شرایط ژئوپلیتیکی که دارد حتی اگر به دیگران کار نداشته باشد قدرتهای جهانی با آن کار دارند. بنابراین ایران شرایط خاصی دارد که در طول تاریخ گذشته با ما بوده است. البته همه مشکلات ساخته و پرداخته خارجی ها نیست و مسئول بخشی از مشکلات خودمان بودیم و هستیم . صهیونیست ها فعلا می خواهند وضعیت را در حالت تعلیق نگه دارند تا امکان برنامه ریزی و پیش بینی را از ایران بگیرند. اسرائیل می داند بدون کمک آمریکا، آلمان، انگلیس و فرانسه نمی تواند با ایران مواجهه کند بنابراین دنبال آن است که آنها را نیز با خود همراه سازد؛ به همین دلیل می گوید می خواهد یک ائتلاف بین المللی تشکیل دهد.نتانیاهو در بحران زنده است و دولت فعلی اسرائیل دنبال آن است که یک بحران فراگیر درست کند تا بتواند خودش را تثبیت کند. برای پیش بینی اوضاع و تحولات آینده باید زمان بدهیم اما حداقل در کوتاه مدت احتمال اینکه طرفین دوباره وارد فاز نظامی شوند وجود دارد. از سوی دیگر امکان دارد اسرائیل بخواهد با استفاده از نفوذی هایش داخل ایران اقداماتی ضربه ای را وارد کند.
ارسال نظر