«آرمان ملی» انتقادهای دلواپسان به انتصابهای رئیسجمهور را بررسی میکند
تخریب ظریف، انتقاد به پزشکیان
آرمان ملی- حمید شجاعی: بسیاری معتقدند که بخش اعظمی از پیروزی مسعود پزشکیان در انتخابات ریاست جمهوری چهاردهم مرهون تلاشهای محمدجواد ظریف وزیر سابق و خوشنام امورخارجه است که با حضور میدانی خود در استانها و شهرهای مختلف باعث شد تا جامعه تا حدی به غلیان بیفتد و در حمایت از مسعود پزشکیان پای صندوقهای رای بیاید. البته ناگفته پیدا است که این گفته گزافی نیست و زحمات ظریف به عنوان چهرهای ملی، محبوب و شناخته شده بر کسی پوشیده نیست.
چرا که ظریف هم میتوانست مانند بسیاری از سیاسیون کنج خانه بنشیند، توئیت بزند و برای پزشکیان آرزوی موفقیت کند و هیچ گونه هزینهای هم از خود برای وی ندهد. اما آقای دیپلمات نه تنها عافیت طلبی نکرد بلکه پاشنه همت ور کشید و وارد میدان شد تا همه چیز خود را برای حمایت از پزشکیان بگذارد. نکته مهمتر اینکه معمولا دیپلماتها و به خصوص کسانی که سابقه حضور در مقام وزیر خارجه یا معاون وزیر را داشتهاند سعی میکنند در مورد مسائل داخلی در هر حوزهای اظهار نظر نکنند. البته ظریف نیز تا پیش از انتخابات اخیر بر همین روال پیش میرفت و همه اظهار نظراتش پیرامون مسائل بینالمللی و دیپلماسی و سیاست خارجی کشور بود. اما زمانی که از احتمال افتادن کشور به ورطه تحجر و رویههای غلط ابراز نگرانی نمود احساس کرد امروز باید برای نجات ایران از نگاههای متحجر و متصلب و بسته از خود و جایگاهش به عنوان یک چهره صرفا تخصصی در عرصه دیپلماسی بگذرد و وارد مسائل سیاست داخلی و انتخابات شود به صحنه آمد و در حمایت از کاندیدای مدنظر و مطبوع خود به تبلیغات پرداخت. اتفاقی که از همان ابتدا نیز بسیاری از تندروها و دلواپسان از آن خشنود نبودند و با عنایت به این مساله که ظریف از ظرفیت خوبی برای حمایت از پزشکیان و مشاوره دادن به وی برخوردار است از همان روز آتش توپخانه خود را بر علیه او و اظهاراتش به راه انداختند. هر چند که تخریبهای آنها نتیجهای در بر نداشت و در نهایت مسعود پزشکیان با اکثریت آراء به ریاست جمهوری رسید. اما از زمانی که رئیسجمهور منتخب اقدام به تشکیل شورای راهبری و سپس کارگروههای انتخاب وزرا نمود و به جهت مراتب شایستگی و تعهد ظریف را به عنوان رئیس شورا انتخاب کرد باز هم هجمهها، تخریبها و توهینها علیه ظریف با شدت بیشتری آغاز شد. حال اینکه اساسا نگاه پزشکیان در قامت رئیسجمهور بر پایه شایسته سالاری، تخصص، توانایی و کارآمدی است، اما دلواپسان رسانههایشان صرفا نگاه هیأتی و جناحی به انتصاب و انتخاب افراد دارند و اگر هم شخصی بیتعهد و تخصص و ناکارآمد روی کار آمد برایشان مهم نیست و فقط درصددند تا فرد مورد نظر از جریان و جناح خودشان باشد و بر سر مردم هم از این انتصابات غیر کارشناسی هر چه آمد مهم نیست. از این رو است که ظریف را به جهت توانایی، تجربه و محبوبیت در میان مردم تخریب میکنند.
*حمله به ظریف، انتقاد از پزشکیان
پنجشنبه گذشته بود که رئیسجمهور پس از انتصاب محمد رضا عارف به معاون اولی رئیسجمهور تعدادی دیگر از معاونین خود را نیز تعیین کرد و در این راستا دکتر محمدجواد ظریف را به عنوان معاون راهبردی رئیسجمهور انتخاب کرد. هر چند که تا پیش از آن صحبت از معاون اولی و معاونت سیاسی ظریف بود، اما او معاونت راهبردی را برگزید تا به گفته خود پست اجرایی نداشته باشد. جایی که خودش پس از این انتصاب در شبکه ایکس نوشت: «پیشنهاد بیشتر دوستان پذیرفتن معاونت سیاسی رئیسجمهور بود اما آن سمت از یک سو مسئولیتی اجرایی بود و از سوی دیگر باعث تداخل در وظایف و شائبه تضعیف وزارتخانههای سیاسی میشد که آن را به مصلحت ندانستم.» با این حال دلواپسان رسانههایشان و برخی چهرهها از تریبونهای مختلف به این انتصاب رئیسجمهور انتقاد وارد کرده و خرده گرفتند. چنانکه اخیرا امام جمعه سمنان در سخنانی در نقد انتصاب ظریف گفته: «برخی هنوز فکر میکنند آمریکا کدخدای جهان و ناجی است. سادهاندیشی است که مجرم رو به جای حکم جا بزنیم. استفاده از این افراد در مسائل راهبردی تاسف دارد.» یا کیهان در مطلبی انتقادی یا به عبارت بهتر تخریبی نوشته است: «سؤالی که در اینجا مطرح میشود این است که آقای ظریف غیر از سوءمدیریت در حوزه دیپلماسی و تحمیل خسارتهای سنگین یک توافق نامتوازن و بیپشتوانه به نام برجام که موجب دو برابر شدن تحریمها شد، چه تخصص و دانش دیگری مثلاً در فهم بدیهیات مدیریت اقتصادی و وزارتخانههای تخصصی ذیربط دارد که بخواهد معاونتی به نام معاونت راهبردی را برای تعیین راهبرد دولت به عهده بگیرد؟!» اما در یک نگاه ظاهری و سطحی میتوان گفت که کاملا مشخص است که تندروها و مخالفین نه از جهت توانایی، کارآمدی و تخصص که با اغراض شخصی و جناحی به تخریب ظریف میپردازند. اما اگر با مداقه و موشکافانه مساله را بررسی کنیم به این نتیجه خواهیم رسید که دشمنیها با ظریف برنامهریزی شده و سازمان یافته است. چنانکه اگر ظریف به جای معاونت راهبردی به هر سمت دیگری هم منصوب میشد دلواپسان و تندروها بازهم به هجمه و تخریب روی میآوردند. حال اینکه برای چندین و چندمین بار باید یادآوری کنیم که رئیسجمهور مسعود پزشکیان است نه سعید جلیلی و رئیسجمهور حق دارد هر کسی را با هر دیدگاهی که فکر میکند با وی هم نظر است و میتواند با او کار کند را در موقعیتهای مختلف منصوب کند. تازه اول راه است پزشکیان فقط برخی معاونین خود را منصوب کرده است. باید منتظر آتش تهیه وسیع دلواپسان و رسانههایشان در زمان معرفی وزرا و رای اعتماد مجلس به کابینه نسبت به مسعود پزشکیان باشیم که چگونه هنوز دولت تشکیل نشده به تخریب و تخطئه میپردازند.
*جلوتر از رهبری
مقام معظم رهبری بارها نسبت به عدم تخریب و همکاری با دولت پزشکیان تاکیدداشتهاند؛ اما تندروها و دلواپسان گرچه صحبتهای ایشان را مطرح میکنند، اما در عمل راه و روش خود را میروند و نگاهی به سفارشات و منویات رهبری ندارند. چرا که اگر چنین بود تا کنون این همه به پزشکیان، ظریف و سایرین نمیپرداختند و تخریب نمیکردند. آنچه مسلم است دلواپسان و تندروها هیچ پایبندی به منافع ملی ندارند؛ نظر و رای مردم برایشان مهم نیست، همواره از رهبری جلوتر حرکت میکنند و اساسا دغدغهای به نام ایران ندارند.
ارسال نظر