«آرمان ملی» خط تخریب شورای راهبری انتخاب وزرا را بررسی میکند:
گرای دلواپسانه به مجلس برای تقابل با دولت
آرمان ملی- حمید شجاعی: «تخریب، اتهام و توهین» اینها فصل جدانشدنی دلواپسان و تندروهاست که همواره در هر موردی مخالف نظر خود فارغ از اینکه با چه شخص یا جریانی مواجه هستند از آن استفاده میکنند.
برای آنها تقاوتی ندارد که اصلاحطلب باشی یا اعتدالگرا، میانهرو باشی یا حتی اصولگرای معقول؛ اگر مقداری سنجیده و به صراط عدالت و صلاح جامعه سخن بگویی و برنامه بدهی هدف آتش توپخانه دلواپسان قرار خواهی گرفت. جالب اینکه اینها از سخنان مقام معظم رهبری نیز عبور کردهاند و به طور کلی با مفاهیمی مثل وحدت، انسجام و اتحاد میانهای ندارند و معتقدند یا باید آنچه آنها میگویند اتفاق بیفتد یا اینکه رویه خود را پیش میبرند. جالب اینکه مقام معظم رهبری که از هرگونه بد اخلاقی و سیاهنمایی آنها را بر حذر داشته بود و در 2 مرتبه؛ نخست در دیدار با نمایندگان مجلس دوازدهم و دیگری در مراسم تنفیذ حکم رئیسجمهور منتخب؛ مجلس را به همکاری و هماهنگی با دولت دعوت کرده بود، اما اینها بر پایه اهداف و منویات خود پیش رفته به تخریب و سیاهنمایی ادامه دادند. چنانکه محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا اخیرا در این خصوص به «آرمان ملی» گفته بود: «اصولگراها حرف رهبری را وقتی قبول دارند که به نفعشان باشد. سالهاست به این نتیجه رسیدم که جریان اصولگرا به بسیاری از مبانی ارزشی نگاه ابزاری دارد و استفاده ابزاری میکند. پیروی از ولایت فقیه، انقلابیگری، اسلام انقلابی همه همین است.» پروژه جدید نیز دولت چهاردهم و تشکیل کابینه رئیسجمهور است که گرچه خود رئیسجمهور با تشکیل کارگروههای مختلف و پس از آن شورای راهبری با حضور کارشناسان و متخصصان امر در حوزههای مختلف با دقت کامل همه چیز را در راه تشکیل کابینهای قوی رصد میکند، از مشاورهها نهایت بهره را میبرد و بهدنبال آن به چینش اعضای دولت خود مشغول شده، اما جریان مخالف و رسانههایشان به انواع و اقسام رفتارهای تخریبی روی آوردهاند تا پزشکیان، اطرافیان و حامیانش را تحت تاثیر قرار دهند. چه اینکه گاه با نگاه دستوری و بالا به پایین به رئیسجمهور منتخب امر و نهی میکنند و از چینش کابینه آنطور که دلخواهشان است صحبت میکنند. یا نسبت به اطرافیان پزشکیان موضع میگیرند و آنها را مورد تخریب و هتک حرمت قرار میدهند. هر چند که از نگاه آنها شخص مسعود پزشکیان بسیار شخص معقولی است و حداقل در شرایط حاضر با او مشکلی ندارند؛ بلکه صرفا به دنبال این هستند که پزشکیان را فارغ از اطرافیانش داشته باشند و اتفاقا به نظر میرسد همه این تحرکات تخریبی نیز تلهای است برای ایجاد جدایی میان پزشکیان و بدنه حامیان و اطرافیانش. به عبارت دیگر پزشکیانی میخواهند بدون ظریف، آذری جهرمی و شورای راهبری که بتوانند با دورهکردن او منویات خود را به رئیسجمهوز تحمیل کنند. غافل از اینکه رئیسجمهور خود بسیار باهوشتر از اینهاست که بخواهند او را مصادره کنند و میان او و همراهانش جدایی بیندازند.
*در امور دولت مداخله نکنید
ایجاد جدایی میان رئیسجمهور و حلقه اول همراهانش حربه و ترفندی است که سالهاست کارایی خود را از دست داده و آنها که مقداری سیاست میدانند باخبرند که دیگر نمیتوان از این رویکردها به نتیجه خاص و ویژهای رسید. روزگار اینگونه مسائل نیز که با رئیسجمهور کشور نیز به نوعی با نگاه تحکمآمیز برخورد کنی که اگر به آنچه گفته میشود تن ندهی در مقابل مجلس نیز روز خوش نخواهی داشت هم به سر آمده است. چرا که به هر جهت با توجه به تنوع دیدگاهها و رویکردها در مجلس با مجلسی یکدست و از همه مهمتر حرف شنو از یک شخص یا جریان خاص مواجه نیستیم که بگوییم اگر به حرفهای فلان شخص یا جریان اهمیت داده نشود تاثیر این موضوع در مواجهه پاستور و بهارستان خود را نشان خواهد داد. چیزی که چندی پیش غلامعلی حداد عادل؛ رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب بدان اشاره کرد و با لحن هشدار گونهای خطاب به رئیس جمهور گفت: «اگر پزشکیان که ما در مجلس میشناختیم و به سلامت اخلاقی و مالی و اعتقادی وی واقف بودیم و این پزشکیان که بعد از ایام انتخابات دیدیم، خودش برای انتخاب کابینه تصمیم بگیرند، در مجلس مشکلی نخواهد بود؛ اما اگر فهرستی به ایشان داده شود و به او بگویند که اینها را ببرید مجلس، این دردسرساز است.» آنچه مسلم است باید دید این افراد و جریانات به طور کلی رئیسجمهور منتخب و حقوق او برای انتخاب نفرات مدنظرش را قبول دارند یاخیر. اگر میشناسند و به گفته خود میخواهند به دولت و رئیسجمهور کمک کنند پس باید در کار دولت در جهت انتخاب وزرا خدشه ایجاد نکنند و چوب لای چرخ نگذارند، اما اگر در حرف چیزی میگویند، اما در عمل اقدام دیگری میکنند باید در رویههای خود تجدیدنظر کرده و بیش از این در امور کشور مداخله و مشکل ایجاد نکنند.
* شورای راهبری انتخاب وزرا
دکتر مسعود پزشکیان بهعنوان رئیسجمهوری اسلامی ایران که در رقابتهای انتخاباتی بر انتخاب کابینه، وزرا و مدیران خود بر پایه کار کارشناسی تاکید داشت در اولین قدم شورای راهبری انتخاب وزرا را با حضور کارشناسان مجربی در حوزههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، سیاست خارجی و... تشکیل داد و ریاست این شورا را نیز به سیاستمداری خوشنام، دیپلماتی کاربلد، توانا و محبوب ملت داد تا بر این فرآیند نظارت کند. در ذیل این شورا نیز کار گروههای مختلفی در جهت پیشنهاد چهرههایی برای انتخاب وزرا تشکیل شدند تا پیشنهادات خود را به شورا بدهند و آنها نیز در یک جمعبندی آنها را به رئیسجمهور ارائه کند تا در نهایت رئیسجمهور از میان اسامی وزرای خود را انتخاب کند. با این حال از آنجا که تندروها از ابتدا با سازوکاری که رئیسجمهور ایجاد کرد موافق نبودند از همان ابتدا در کار اخلال ایجاد کردند و با سنگاندازی و سیاهنمایی به تخریب شورای راهبری و نفرات حاضر در آن پرداختند. چنانکه اخیرا کیهان با تاختن به اعضای شورا نوشته است: «ترکیب غالب در شورای راهبری با حضور امثال افراد مذکور در فوق و همچنین کسانی مثل حضرتی، رنانی، ظریف، عبده تبریزی، مولاوردی، بیگدلی، صالحی امیری، خانیکی و... است که قرار است افراد ذیصلاح و کارآمد را برای وزارتخانههایی مانند وزارت اقتصاد، نفت، صمت، جهاد کشاورزی، نیرو، راه و شهرسازی، ارتباطات، علوم، و رفاه و کار، و برخی سازمانها و معاونتهای اقتصادی در دولت پیشنهاد کنند و حال آن که اغلب آنها هیچ سررشتهای درباره مسئولیت تخصصی وزارتخانههای اقتصادی ندارند! آیا این فاجعه نیست.» نکته اینجاست که اولا: دلواپسان در چه جایگاهی قرار دارند که چهرههایی شاخص و کارشناس در حوزههای .مختلف را فاقد سررشته معرفی میکند؟ در حالیکه جریان حامی خودش فاقد افرادی کارآمد و همتراز این افراد هستند. ثانیا: اینکه با طرح احتمالهای واهی روی صحبتهای واهی و تخریبی و نوعی گرا به مجلس در جهت تقابل با دولت میخواهند سنگ تفرقه میان دولت و مجلس بیندازند با کدام منافع همراستا است؟ قدر مسلم اینگونه صحبتها نه از سر دلسوزی برای کشور و نه رعایت منافع ملی است بلکه صرفا در مسیر همان منویات جریانی و جناحی است که همه چیز را در نوع نگاه و نظر خود میبینند.
ارسال نظر