اجماع داخلی
مشخص نیست که کابینه دولت جدید چه زمانی اعلام شده و مستقر خواهد شد و در نهایت چه رویکردی نسبت به مساله سیاست خارجی خواهند داشت.
اما با این حال چند مساله مشخص است. نخست اینکه گفتمان اصلاحطلبانه آقای پزشکیان با گفتمان دولت قبلی تفاوت میکند و گفتمانی است که درصدد تنشزدایی است و میخواهد در سیاست خارجی درهایی را به سوی دنیا باز کند و روابط خارجی ایران را به گونههایی به جریان بیندازد که منافع ملت ایران بیشتر تامین شود. به عبارت دیگر ایران در صحنه بینالمللی از منافعی برخوردار شود، تجارت بهتری داشته باشد و فضا را به گونهای آماده کند که تحریمها رفع شود. از طرفی شکی نیست که این گفتمان تنشزدایی، گفتوگو و مذاکره به راه خواهد افتاد و در عین حال نیز یک روابط خارجی که بتواند درهایی را به روی ایران برای تجارت و دیپلماسی بهتر باز کند. حال باید دید آقای پزشکیان در مقام ریاست جمهوری تا چه حد توانمند است و میتواند دیپلماتهایی را به کار بگیرد که این کار را انجام دهند. البته به چند دلیل در حال حاضر زمینهها در خارج از ایران فراهم نیست. نخست اینکه ایران متعهد به برجامی بود که اروپاییها و آمریکاییها آن را اجرا نکردند و آمریکاییها پس از خروج از برجام تحریمهای چند لایهای را علیه ایران بهوجود آوردند که علت این تحریمها نیز صرفا برجام نیست بلکه سیاستهای منطقهای ایران و اختلافاتی است که ایران با اروپاییها و آمریکاییها روی مسائل منطقهای دارد. همه اینها سیاست جدیدی را طلب میکند. لذا اگر با این دید به مساله نگاه کنیم کار چندان آسانی نخواهد بود که ما بتوانیم یک شبه در سیاست خارجی کشور 180 درجه تغییر بهوجود بیاوریم و رابطه خوبی با غرب برقرار کنیم. چرا که اگر سیاست خارجی را در راس یک مثلث قرار دهیم در قاعده آن وضعیت داخلی و گرایشها و سیاستهای داخلی نهفته است و در 2 زاویه دیگر وضعیت بینالمللی را داریم که من حیث المجموع به صورت دینامیکی با هم در ارتباط بوده و روی سیاست خارجی نیز تاثیرگذار هستند. لذا به نظر میآید در اول همانطور که خود آقای پزشکیان نیز اعلام کردند باید یک توافق و اجماع داخلی بهوجود بیاید که میخواهیم در سیاست خارجی یک تغییری انجام دهیم و یک گفتمان جدیدی را در سیاست خارجی شروع کنیم. اگر این اجماع در داخل بهوجود بیاید و گروههای مختلف متقاعد شوند آن زمان میتوان در مسائل منطقهای، روابط با غرب و از همه مهمتر حل مساله برجام امیدوار بود که باب گفتوگو باز شود. در آنجا هم راهحلهایی وجود دارد که در هر مسالهای میتوان به فراخور آن اقدام کرد و تصمیم گرفت. در خصوص منطقه نیز ایران میتواند همیشه مذاکره کند و منافع و نفوذ خود را به طرف یا طرفهای مقابل بقبولاند و در مجموع بتواند موضع سایرین را نیز تا حد ممکن به رسمیت بشناسد تا به یک توافق کلی در سطح منطقهای برسیم. اگر این انجام شود میتوان باب گفتوگو در رابطه با برجام و سایر مسائل را آغاز کرد. چون در مسائل برجامی نیز ایران مشکل خاصی ندارد بلکه به اصل و قواعد خود که مورد قبول آژانس بوده پایبند بوده است. خود آمریکاییها و اروپاییها نیز اذعان دارند که ایران در پی ساخت بمب اتم نیست و قبول دارند که ایران همواره به مذاکره تمایل داشته است. لذا ابتدا به ساکن باید در داخل یک اجماعی بهوجود بیاوریم تا گفتمان جدیدی در سیاست خارجی به راه بیندازیم و بعد در رابطه با مسائل مختلف عمل کنیم.
*علیاصغر زرگر
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر