سناریوی هالیوودی یک ترور

این حادثه پس از حادثه 11 سپتامبر 2001 میلادی یکی از مشکوک‌ترین حوادث امنیتی ایالات متحده به‌شمار می‌رود که البته ابعاد آن بعدا مشخص خواهد شد.از آنجا که دونالد ترامپ از سال 2016 تا 2020 ریاست جمهوری ایالات متحده را به عهده داشت لذا بر اساس قانون 1865 آمریکا از یک حمایت امنیتی مادام‌العمر برخوردار است.براساس قوانین ایالات متحده رئیس جمهوری و معاون وی پس از پایان دوره مسئولیت‌های آنان‌،خود و خانواده‌هایشان به‌صورتی دائم تحت حفاظت امنیتی نیروهای ویژه قرار دارند.نیروهای ویژه امنیتی آمریکا که 150 سال تجربه حفاظت فیزیکی روسای جمهوری را به عهده دارند به‌صورتی مستقل عمل‌ می‌کنند. در جریان ترور نافرجام اخیر دونالد ترامپ در ایالت پنسیلوانیا اتفاقاتی روی داد که از چند زاویه قابل تجزیه وتحلیل است.نخست اینکه در عرف امنیتی، نیروهای حفاظتی معمولا قبل از ورود یک مقام بلندپایه مخصوصا مقامات درجه اول به منطقه مورد نظر،آن منطقه را تا شعاع 500 متری‌، منطقه امنیتی تلقی می‌کنند.از آنجا که عامل تیراندازی با داشتن اسلحه دوربین‌دار در فاصله 150 متری از محل سخنرانی دونالد ترامپ بر  فراز یک ساختمان مستقر شده بود لذا این امر به لحاظ امنیتی پذیرفته شده نیست.چگونه یک جوان 20 ساله آمریکایی در یک منطقه حفاظت شده توانست اسلحه دوربین‌دار خود را  روی یک ساختمان مجاور مستقر کند بدون اینکه ماموران امنیتی ویژه متوجه شوند؟موضوع دیگر اینکه چگونه 9گلوله شلیک شده توانستند ازلایه‌های جمعیتی محل سخنرانی ترامپ عبور کنند و تنها یک گلوله به صورتی سطحی به گوش راست وی اصابت کند؟فیلم گرفته شده از محل سخنرانی نشان می‌دهد که پس از شنیده شدن صدای شلیک گلوله که بیشتر به گلوله‌های مشقی شبیه هستند دونالد ترامپ خم می‌شود و پس از لحظاتی که میان ماموران امنیتی قرار می‌گیرد با خراشی جزئی در گوش راست از محل سخنرانی خارج می‌شود.او هنگام حرکت به سمت اتومبیل به هواداران خود با اشاره دست وانمود می‌کند که سالم است و مشکل خاصی ندارد.تجزیه و تحلیل این رخدادها نشان می‌دهد که این حادثه یک پروپاگاندای انتخاباتی است که به‌صورتی حرفه‌ای توسط هالیوود برای افزایش محبوبیت ترامپ طراحی شده است.اما اگر در فضای خوش‌بینانه ،این حادثه مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد و یک حادثه واقعی به‌شمار آید که رقبای دموکرات دونالد ترامپ آن را طراحی کرده‌اند این امر از وجود یک خطر جدی برای جامعه شکننده آمریکا حکایت دارد.البته جهت گیری رسانه‌های نزدیک به جمهوریخواهان به این سمت وسو است که اخیرا مدعی شده اند ایران در این حادثه دخیل بوده !.این اتهام زنی‌ها اعترافی صریح از سوی دولتمردان آمریکا به توان و اقتدار جمهوری اسلامی ایران برای سازماندهی یک عملیات پیچیده و حساس در قلب امنیتی ترین ایالت آمریکا نیز به‌شمار می رود.طبیعی است جمهوری اسلامی از حق خود برای انتقام خون شهید سردار سپهبد قاسم سلیمانی که به دستور شخص دونالد ترامپ ترور شد چشم پوشی  نخواهد کرد.اما این انتقام لزوما ترور فیزیکی ترامپ نیست بلکه ایران ازرهگذر سازوکارهای دیپلماتیک و با مراجعه به نهادهای بین المللی انتقام این جنایت هولناک را از ترامپ خواهد گرفت.اگر این ترور در نهایت مشخص شود که توسط تیم جو بایدن نامزد حزب دموکرات طراحی شده قطعا این حادثه به تشدید شکاف در جامعه آمریکا و در نهایت به بروز یک جنگ داخلی مشابه جنگ انفصال منجر خواهد شد.جنگ انفصال آمریکا از سال 1861 آغاز شد و بیش از 4 سال ادامه داشت وآمریکا را به آستانه یک سقوط دراماتیکی سوق داد .اکنون جامعه آمریکا به دلیل عملکرد نژاد پرستانه جمهوریخواهان ،سرکوب رنگین پوستان و مهاجران،تسلط لابی صهیونیستی بر مقدرات کشور در آستانه یک شورش غیر قابل کنترل اجتماعی قرار دارد.

*حسن هانی‌زاده

تحلیلگر مسائل بین‌الملل