| کد مطلب: ۱۱۲۸۶۲۳
لینک کوتاه کپی شد

چرا شاد نشدیم؟!

از نگاه رفتارشناسی گاه شادی‌های مقطعی نیاز به دلیل دارند و گاهی بدون علت شاد می‌شویم و از شادی دیگران خرسند می‌گردیم. در بسیاری از اوقات برنده شدن تیم کشورمان در یک مسابقه یا پیروزی یک قهرمان وطن‌مان در مقابل قهرمانان دیگر کشورها شادمانه به خیابان‌ها می‌آییم و همراه با بوق‌های متعدد و اهتزاز پرچم کشورمان شادی وپایکوبی می‌نماییم.

 چند زمانی است که دیگر به‌طور واقعی وقلبا شاد نمی‌شویم،چرا؟ در همین انتخابات اخیر ریاست جمهوری با آنکه بیش از 5۰درصد از مردم شرکت کرده و با اکثریت آرای خود دکتر پزشکیان را انتخاب  کردند و علیرغم پیروزی چشمگیر فضای چندان شاد ایجاد نشد، چرا؟ هرچند این ماراتن سیاسی در حد واندازه قابل توجه به توفیق رسید،اما تراکم قول‌ها و وعده‌ها از یکطرف و فشارهای اقتصادی ناشی از ضعف مدیریت متمرکز از طرف دیگر،گرانی ساعتی، کاهش ارزش پول ملی و‌ مهاجرت‌های قابل توجه نخبگان، بیکاری، اعتیاد، عدم توانایی بازنشستگان و اقشار کم درآمد در تهیه اقلام ضروری و مورد نیازشان اضطراب اجتماعی نسبت به آینده  و مجموعه‌ای از دلایل انکسار شادی در فضای اجتماعی بود. حالا عرض کنم شادی بماند برای زمانی که چهره‌های تکراری که در مشکلات و معضلات موجود چندان بی تاثیر نبودند درکنار رییس جمهور جدید وصفحات رسانه ها دیده نشوند. مردم و نخبگان این‌همه غصه نخوردند و رنج نکشیدند که چهره‌های کنار رفته که باید درمحضر مردم جوابگو باشند دوباره به صحنه برگردند. شادی بماند برای زمانی که از آن ۵۰ درصد خاموش و رای نداده پرسیده شود چرا به‌پای صندوق‌ها نیامدند؟ شادی بماند که گوشه انزوا گرفتگان به میدان دعوت شده یا بهتر بگویم کشیده شوند. شادی بماند برای وقتی که سرمایه های مردم در بورس‌ها نسوزند و دست  اختلاس گرها کوتاه شوند. شادی بماند برای وقتی که دوباره آقازاده‌ها و نورچشمی‌ها در میدان اقتصاد جولان ندهند. شادی بماند برای زمانی که فرزندان ما در برخی از کشورها  کارگری نکنند. وقتی که ارزش پول ملی ما حداقل به ۲۰سال برسد و‌پدران از تامین اولیه ترین نیازهای فرزندانشان شرمنده نشوند. ووالدین برای عبور نکردن از جلوی میوه فروشی ها مسیرشان صدها متر دور نکنند تا مبادا کودکشان میوه های نوبرانه بخواهند. روز شادی واقعی ماست و ماشین‌ها باید بوق بزنند.روزی که وعده‌های داده شده تحقق بیابند روز شادمانی در خیابان‌هاست. شادمانه خندیدن روزی است که دوباره غنیمت‌طلبان با بهانه ستادسازی و پوستر چاپ کنی وارد میدان نشوند. باید شادی‌های‌مان را نیز قسمت کنیم بین کودکان پابرهنه سیستانی و کودکان بنزنشین شمال شهرنشین. از روز تنفیذ حکم جناب دکتر پزشکیان تقویم روز شمار تحقق وعده‌ها شروع به‌کار خواهد کرد . من به‌دیدار دکتر نخواهم رفت زیرا طلبکار یک رای خود نیستم ولی ای‌کاش کاسبان تحریم‌ها نیز اجازه دهند مردم چند صباحی  راحت‌تر  زندگی کنند. مردم مخصوصا جوانان دلشان می‌خواهند صمیمانه باور کنند دوران تغییر و فصل شادمانی فرا رسیده است.

 

 

*مجید ابهری

آسیب شناس

 

منبع : آرمان ملی

ارسال نظر

هشتگ‌های داغ

آخرین اخبار

پربازدیدترین اخبار