«آرمان ملی» واقعیت آنچه دولت سیزدهم به دولت چهاردهم واگذار میکند را بررسی میکند
فرار به جلو با اسب زین شده
آرمان ملی- حمید شجاعی: مقایسه آمارها و عملکردها همواره دیدگاه بهتری برای بررسی و قضاوت به افراد میدهد. در خصوص عملکرد دولت سیزدهم و آنچه به دولت چهاردهم تحویل خواهد داد کافی است مقایسه کوتاهی صورت گیرد تا برخی رسانهها شرایط را مطلوب و گل و بلبل ترسیم نکنند.
مقایسه اینکه شرایط اقتصادی و معیشتی، مسکن، خودرو، ارز و سکه و... در 1400 بهتر بود یا 1403؟ اینکه قیمت اقلام مصرفی و مایحتاج مردم از قبیل گوشت، مرغ، برنج و.... در 1400 که چیزی حدود 100 هزار تومان بود بهتر بود یا امروز که چندین و چند برابر شده است؟ لذا آنچه قرار است به دولت چهاردهم تحویل شود دولتی است که اگر مردم از آن راضی بودند به گفتمان مخالفش رای نمیدادند. فهم این مساله بهتر میتواند برخی رسانهها را در تحلیل وضع موجود و آنچه دولت سیزدهم میخواهد به دولت چهاردهم منتقل کند یاری رساند.
*از فرافکنی تا فرار به جلو
«فرافکنی، فرار به جلو، تخریب؛ اینها مفاهیمی است که رفتار سیاسی رسانههای تندرو و دلواپس را تعیین میکند. هر چند که رفتارشناسی این رسانهها و جریان متبوعشان سابقهای طولانی به قدر سالها و دههها دارد. حدفاصل دهه هفتاد تاکنون که همواره با همین رویکردها و رفتارها با جریان رقیب و مقابل برخورد کردند و بیش از رقابت سالم سیاسی به سیاهنمایی علیه جریان مقابل پرداختهاند. نمونه واضح را نیز میتوان همین اخیرا در ماجرای اسب زین شده برای دولت چهاردهم دید که چگونه فاتحانه مشکلات عدیده معیشتی در دولت سیزدهم را نادیده گرفتند و همه چیز را مطلوب و گل و بلبل نشان دادند و گویی اینکه در 42 سال دولتهای پیش از دولت سیزدهم هیچ عملکرد مطلوبی در دولتهای پیشین وجود نداشته و پیش از دولت رئیسی در حد کره شمالی، اریتره، اتیوپی و کامبوج بودیم و در دولت سیزدهم یکباره به سوئیس تبدیل شدیم. در حالی که به گواه اقتصاددانان و کارشناسان و تحلیلگران دولت سیزدهم ضعیفترین دولت در حوزه مسائل اقتصادی بوده است. فقط کافی است به وعدههای تحقق نیافته، آمارها و وضع معیشتی مردم نگاهی بیفکنیم تا مشخص شود اینکه بسیار برجسته و پررنگ در مورد دولت سیزدهم و عملکرد آن صحبت میشود از چه جهت است. آنقدرها نیز حرف و سخن برای گفتن وجود دارد که در هر موضوعی میتوان ساعتها به بحث نشست. از 3 سال تورم 40 درصدی پشتسر هم که در تاریخ دولتهای پس از انقلاب بیسابقه بوده، افزایش لجام گسیخته قیمت در بازارهای سرمایهای مثل سکه و ارز، خودرو و مسکن و... تا عدم برداشته شدن تحریمها و ماندن ایران در لیست سیاه FATF و عدم حل و فصل برجام. حال بماند که هیچ یک از وعدههای داده شده از ساخت یک میلیون مسکن و ایجاد یک میلیون شغل در سال تا نصف و سپس تک رقمی کردن نرخ تورم، حل 3 روزه مشکل بورس و مقابله با گرانی و گرانسازی نیز پس از 3 سال رنگ تحقق به خود نپذیرفت. هر چند که خود دولتیون در آغاز به کار از سال 1400 اعلام کردند که مشکل اقتصاد کشور پیچیده است و یک شبه نمیتوان آن را حل کرد و باید مدت زیادی برای حل مشکل اقتصاد زمان گذاشت. حال پرسش اینجاست که آیا امروز که صحبت از اسب زین شده میکنند مشکل اقتصاد کشور حل شده است یا با نوعی فرافکنی میخواهند عملکرد خود و دولت متبوعشان را بپوشانند و از زیر بار مسئولیتی که داشتهاند شانه خالی کنند. چه اینکه رسانههای دلواپس دستپاچه به گزارش «اسب زین شده یا زمین سوخته» «آرمان ملی» واکنش نشان دادهاند و آن را دروغپردازی خواندهاند؛ اما به یاد ندارند که در دولت روحانی به غایت از این دروغپردازیها داشتند و بیاخلاقانه دولت را تخریب میکردند. اما رسانههای اصلاحطلب انصاف را رعایت میکنند و بر خلاف دلواپسان برخی عملکردهای مثبت دولت رئیسی را هم میگویند اما پرسشهایی هم مطرح میکنند. رئیسجمهور فقید در سال 1400 گفت که مساله برجام یک تیم قوی میخواهد که آن را پیگیری و حق ایران را بازستاند. پس چرا بعد از 3 سال که به قول خود تیم قوی هم برای حل مساله برجام گذاشتند هنوز قدمی در راستای احیای توافق و برداشتن تحریمها بر نداشتهاند و صرفا به گفتار درمانی، دستاوردسازی و آمارسازی مشغولند؟ لذا سخنی به گزافه نرفته است اگر گفته شود به جای اسب زین شده، زمین سوخته با انباشتی از بدهیها تحویل دولت چهاردهم داده شده و مجموعه این عوامل است که گفته میشود تندروها، دلواپسان و رسانههایشان چون خود دستاوردی درخور نداشته و ندارند رو به فرافکنی، فرار به جلو و انداختن توپ به زمین جریان مقابل به خصوص دولت تشکیل نشده چهاردهم میاندازند.
*32 سال اصلاح طلبان؟
معمول است که از گذشته تا کنون تندروها و دلواپسان به تخریب جریان مقابل که از قضا در دولت بوده پرداختهاند و حتی دستاوردها و عملکردهای مطلوب را نیز سیاهنمایی کردهاند. اما آنچه جریان اصولگرا، تندروها و دلواپسان نمیتوانند تحمل کنند و عقلایشان نیز بدان معترفند اقبال بالای جامعه به رویکرد اصلاحطلبی و اعتدالگرایی حتی در شرایط فعلی است که جامعه نارضایتیهای بسیار دارد. جالب اینکه در برخی مناظرات انتخاباتی از گذشته تاکنون این جمله ورد زبان جریان مخالف و دلواپس بوده و آن را همواره چون طعنهای به اصلاحطلبان نسبت میدهند که «32 سال است دولت در اختیار شما بوده» کما اینکه علیرضا زاکانی نیز در مناظرات انتخابات اخیر به مسعود پزشکیان جملهای قریب به همین مضمون را گفت که«32 سال مملکت دست شما و اصلاحطلبان بوده است. بهتر است این مغالطه یک بار برای همیشه پاسخ داده شود تا مشخص گردد در 32 سال که حضرات میفرمایند چه جریانهایی دولت را در اختیار داشتهاند. اگر 3 سال دولت مرحوم رئیسی و 8 سال دولت احمدینژاد را کنار بگذاریم و 32 سال قبل را بررسی کنیم میبینیم که حدفاصل سالهای 1360 تا 68 در زمان ریاست جمهوری مقام معظم رهبری میرحسین موسوی، نخست وزیر، دولت را در اختیار داشت و اساسا در رویکردهای انقلابیگری دولت رگههایی از اصلاحطلبی هم دیده نمیشد. پس از آن حدفاصل سالهای 68 تا 76 که مرحوم هاشمی رفسنجانی از خاستگاه جامعه روحانیت مبارز دولت را در اختیار داشت نیز نگاه اصلاحطلبی و تحول خواهی بر دولت حاکم نبود و بیشتر جریان راست حاکم بود. پس از آن بود که در دولت سیدمحمد خاتمی که از خرداد 76 تا سال 84 ادامه داشت اصلاحات بنیان نهاده شد. صرفا جریان دوم خرداد و اصلاحطلبان روی کار آمدند و تنها دولتی که میتوان به اصلاحطلبان منتسب کرد دولت هشتساله خاتمی است. هر چند که دولت هشت ساله حسن روحانی نیز با حمایت اصلاحطلبان روی کارآمد، اما رویکردهای اصلاحطلبی پیشه نکرد و اعتدالگرایی در پیش گرفت. لذا به وضوح مشخص است به رغم اینکه این مغالطه صورت میگیرد که 32 سال دولت دست اصلاحطلبان اساسا اینگونه نبوده و این دروغی بیش نبوده و نیست. هر چند آنطور که گفته شد نگاه جامعه اصلاحطلبانه است و همواره اصلاحطلبان را بیشتر از جریان رقیب پسند کردهاند. اگر هم به فرض محال 32 سال کشور در اختیار اصلاحطلبان بوده که نبوده است، این تمایل جامعه به اصلاحطلبان را نشان میدهد. هر چند آنها که دولتهای موسوی و هاشمی را به اصلاحطلبان نسبت میدهند، قطع به یقین دولت پزشکیان را نیز دولت اصلاحطلبان خواهند خواند.
ارسال نظر