سخنی با رئیسجمهور
سلام و عرض ادب و تبریک خدمت رئیسجمهور منتخب و سپاس از بابت تزریق بارقههای امید در جامعهای که داشتن یک زندگی نرمال، حق مسلم مردمانش است... به عنوان یک دهه شصتی که تلاطمات زیادی را در گذر دوران و در جامعه خود لمس کردهام، اکنون با کمک همین تجربههای ملموس زندگی، تمایل دارم چند کلامی در فضایی صمیمانه و علمی با حضرت عالی گفتوگو کنم.
وقتی در هر سالروز تولدی، شعر تولدت مبارک را میشنوم بیش از قبل به این موضوع پی میبرم که انسانها به امید زنده هستند، همان اهرمی که نیروی به پیش رفتن و زیست را به انسان میدهد. میگویند زندگی یک وطن به ما بدهکار است که در آن بتوان به زندگی کردن فکر کرد نه به رفتن. بسیاری از هم سن و سالهای من که رفتن را بر قرار ترجیح دادند، گروهی از سرمایههای اجتماعی و متخصصانی بوده و هستند که اغلب آنها در آرزوی ساخت ایرانی آباد و آرام برای زندگی، تلاشهای زیادی اما در مسیرپیش روی خود با موانع بسیاری مواجه شدند که تحقق آرزوهای به حق آنها را با چالش روبهرو میکرد. اینک اما، دیگر دوستان و نسلهای بعد از ما که فرزندان دهههای هفتاد، هشتاد، نود و... محسوب میشوند، دنیا را با نگاهی بسیار متفاوت از آنچه ما و قبلترها داشتند، میبینند. بسیاری از آنها، اعتقادی به بازیها و جناح بندیهای سیاسی در دل دولتها ندارند. وقتی پای صحبتها و خاستگاههایشان مینشینیم، بزرگترین و مهمترین دغدغه آنها، داشتن امید برای به پیش رفتن در زندگی است که عمدهترین آنها را در بخشهای اقتصادی: وجود امنیت شغلی، فرصتهای شغلی مناسب، تعادل در دستمزدها و هزینههای زندگی، تناسب میان رشته تحصیلی و شغلی، حذف رانت خواری هاست و در بخش علمی و فرهنگی: حمایت مالی مناسب از تحقیقات و اکتشافات، بها دادن به مدیریت علمی کشور نه مدیریت تکراری که امتحانش را قبلا پس داده است و نیز در بخش اجتماعی: مشارکت دادن متخصصان و نخبگان در تصمیمات در اتاقهای فکر مرتبط، رفاه فراگیر و کارآمد، ضابطه و شایستگی داشتن در مناصب مختلف نه رابطه و زد و بند و... در یک کلام کمک به قرار گیری کشور در ریل توسعه میتوان برشمرد. در کشورهای پیشرفته، تحقیقات و توسعه بر مبنای آن، جایگاه ویژهای در نظام اجتماعی و اقتصادی دارد. بنابر نظر اساتید ما، برای نسل نو و جوان یک کشور، هیچ رنجی دشوارتر از عدم شایسته سالاری نیست. با این وجود و با اعتقاد به درک این موضوع، اگر هم اکنون هم بخواهیم یک روند اصلاحی را در مسیر توسعه کشور و پیادهسازی ابعاد مرتبط با آن پیش بگیریم، حداقل ده سال زمان نیاز است تا بهبودی موجه و متقنی در اوضاع کشور حاصل گردد. البته چنانچه از موانع چوب لای چرخگذارها با قدرت تمام و البته به پشتوانه و اعتماد سرمایه اجتماعی قابل توجه، عبور شود و شعارهای انتخاباتی حضرتعالی در میدان عمل به اجرا درآید. همانطور که حضرتعالی نیز واقفید، فرایند توسعه اقتصادی مستلزم مشارکت وسیع هر یک از شهروندان است که بایستی از طریق نهادهایی توانمند شوند و البته که زمینه توانمندسازی و شکوفایی آنان باید در بستری متعادل فراهم گردد. از اینرو، پیشرفت اقتصادی در گرو تقویت سرمایه اجتماعی است که در گسترش آن نیز، اعتماد نقش پررنگی در تحقق آن خواهد داشت. با عنایت به آنچه مطرح شد با در نظر گرفتن این مهم که حدود بیش از 86 درصد جمعیت کنونی کشور متولدین پس از انقلاب هستند که به دلیل عدم حضور در گذشته، درک ملموسی از وقایع و رویدادهای ماقبل از آن ندارند، باور دارند که یک فرد معمولی تنها به خانواده اش لطمه میزند، اما آنها که در جایگاه یک سیاستگذار بوده و حوزه عمومی تحت تاثیر تصمیمات و اقدامات آنهاست، کوچکترین غفلت و خطایشان، بزرگترین خسارتهای ملی را ایجاد خواهد کرد. ایرانیان زیادی به این امید کنار شما قرار گرفتند که به عنوان فردی باسواد و مجرب، خود را فارغ از تشکیلات انحصارطلبی و سهم خواهیها معرفی و به کرات اشاره فرمودید که ایران، سهم همه ایرانیان است نه منحصر به یک عده با نگاه محدود و محلی. من به عنوان یک بانو و مادر ایرانی، خود را عاشقانه و آگاهانه در کنار این فرزندان عزیز و نسلهای جدید ایران قرار میدهم و میخواهم بگویم ما دوست داریم به این باور برسیم که ایرانی میتواند جهانی بیندیشد و در جهان تردد هم داشته باشد اما همسو با منافع ملی خودش. این پیام همه ماست که: بادکنکهای امید را رنگ زدم و پروازشان دادم به اوج، تا پیامم را به آسمان برسانند که ما برای بهتر شدن زندگی همدیگر کنار هم قرار گرفتیم... آسمان! صدایم را که میشنوی.
الهه فابریکی اورنگ
پژوهشگر اقتصادی
ارسال نظر