«آرمان ملی» در گفتوگو با محمود خاقانی، تحلیلگر حوزه انرژی مطرح کرد:
زمان سوتزنی نفتی
آرمان ملی - صدیقه بهزادپور: اِعمال تحریمها علیه ایران به ویژه در حوزه انرژی باعث از دست رفتن درآمدهایی برای دولت شد که به ناچار روشهایی مانند مالیات ستانی و... جایگزین آن شد، در این میان علاوه بر تحریمها، بدعهدیهای برخی از مسئولان در دولتهای مختلف باعث برهم خوردن قراردادهای خوبی در عرصه نفت و گاز شد که علاوه بر از دست منابع درآمدی حاصل از آن و آسیب به اعتبار جهانی ایران در تفاهم نامههای بینالمللی، جریمههای سنگین مالی و... را به همراه داشت.
«کرسنت» بارزترین نمونه این موارد است که باعث اختلاف نظرهای فراوانی بین مسئولان در سطوح مختلف شده که البته در نهایت به از دست رفتن اموال عمومی به دلیل حکم نهایی بینالمللی علیه ایران و پرداخت جریمه سنگین برای کشور شد. هرچند ادامه تحریمها به خصوص در حوزه نفت به عنوان درآمدزاترین بخش در زمینه اقتصادی، برای کاسبان تحریم بسیار مطلوب و لذتبخش است که همچنان نیز به دنبال تداوم آن هستند و از این رو همصدا با ترامپ، اسرائیل و... بازگشت و استمرار تحریمها علیه ایران را اتفاقی مبارک میدانند. هر چند برخی نیز از دهل را از دو سر آن میزنند و هر جا منفعتشان باشد در همان مسیر داد سخن میدهند، کسانی که از آنها تحت عنوان الیگارشها یاد میکنند که با دراختیار داشتن زر و زور در بخشهای مهم اقتصاد حضور دارند و فرمان را در راستای منافع خود به حرکت در میآورند. کارشناسان معتقدند؛ تا زمانی که فردی در صدد شفافسازی در این عرصه برنیاید و این جریان را قطع نکند، حاکمیت آنها و تحریمها ادامه دارد و آفتاب در عرصههای مختلف نمایان نخواهد شد، چرا که تصمیمات آنها تاثیر قابل توجهی بر سیاستها و تصمیمات انرژی کشور دارد و البته این افراد صاحبان سرمایههای کلانی در حوزههای نفتی داخلی و خارجی نیز هستند و نفوذ قابل توجهی بر محیط سیاسی و نظارتی کشور دارند و از این نفوذ برای شکل دادن به سیاستها و تصمیماتی که به نفع منافع خود است استفاده میکنند. در این زمینه با محمود خاقانی، مدیر کل اسبق وزارت نفت و تحلیلگر حوزه انرژی گفتوگو کردهایم که در ادامه آن را میخوانید.
صادرات نفت برای ایران به گفته بسیاری از کارشناسان با اعمال تخفیف همراه است اما گروهی همچنان بر این تاکید دارند که این رویهای مطلوب است. ارزیابی شما در این زمینه چیست؟
این افراد، مردم را نادیده میگیرند. آنها فقط به فکر پر کردن جیب و تامین قدرت سیاسی خود هستند. نکتهای که در مناظرات انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری از سوی یکی از نامزدهای پوششی مطرح شد، صحبت از مشکلات وارد کردن پول حاصل از فروش نفت یا اموال بلوکه شده بود، اما نکتهای که بیش از همه اهمیت دارد اینکه علاوه بر آنکه ما به دلیل محرمانه بودن از قیمت واقعی فروش نفت مطلع نیستیم، حتی برای دریافت پول نیز مشکل داریم و پولی به ما تحویل نمیشود و خریداران نفت ارزان ایران در این معادله نابرابر متعهد به ساخت و اجرای برخی از پروژهها میشوند که میتوان به عنوان مثال به اجرا و تکمیل فاز 2 فرودگاه امام خمینی(ره) از سوی کشور چین به عنوان خریدار اشاره کرد، اما نکته این است که در اجرای این پروژه فقط کارگر نیمه ماهر آن شاید ایرانی باشند، اما تمام قسمتهای دیگر اعم از واردات مصالح، طراحی، به کارگیری مدیران متخصص و... همه از کشور چین صورت میگیرد و به این ترتیب برنده واقعی در معادله خرید نفت ایران توسط چین و اجرا پروژه به جای پول نقد، کشور چین است که البته این امر درباره دیگر کشورها نیز صادق است.
تغییر دولتها در گذشته باعث مخدوش شدن قراردادهای نفت و گاز ایران در دورههایی شد که باعث آسیب به اعتبار بینالمللی ایران و اِعمال جرایم سنگین مالی برای کشور شد که بارزترین آنها «کرسنت» محسوب میشود. با توجه به احتمال زیاد پیروزی ترامپ و تشدید تحریمها نفتی که در زمان بایدن کمرنگ شده بود و همچنین افزایش احتمالی تنشهای نظامی امنیتی در منطقه، پیشبینی شما از تغییرات احتمالی در حوزه نفتی، صنعتی و در مجموع توسعهای کشور چیست؟
ما در مقطعی، از نظر عدم پایبندی برخی از دولتها به تفاهم نامههای دولتهای قبل و... دچار ضرر و زیانهایی شدیم که قرارداد کرسنت از جمله آنها بود، بعداً ضربهای دیگر را از ناحیه آقای میرکاظمی وزیر نفت دولت دهم متحمل شدیم، چرا که وی قراردادهایی با محتوای معاوضه نفت خام را «شوآف» دانست و دستور توقف آن را صادر کرد و از این محل دچار ضرر و زیانهای فراوانی شدیم که کمترین آن آسیب به اعتبار ما در عرصه قراردادهای حوزه انرژی بود که تقریباً به صفر رسید، این امر همزمان با تشدید تحریمها باعث شد که امکان انعقاد تفاهمنامههای نفتی و... با دیگر کشورهای جهان به شکل رسمی وغیررسمی بسیار کاهش یابد و اطمینان بسیاری از کشورها جهت تامین انرژی در حوزه نفت و گاز از سوی ایران تنزل پیدا کرد. چرا که در ارتباط با گاز هم این اتفاق رخ داد و قرارداد گاز مایع تحت عنوان پرشین ال ان جی و همچنین چند قرارداد دیگر در این حوزه نیز به سرنوشت کرسنت دچار شد و با تغییر مدیریتها اِعمال سلیقههای بسیاری صورت گرفت که منتهی به برهم خوردن توافق پیشین دراین زمینه شد. از این رو ایران به عنوان تامین کننده انرژی در بازار بینالمللی انرژی، مورد اعتماد نیستیم.
چرا تلاشی به منظور بهبود شرایط و بازگشت و احیای اعتبار با وجود بارز شدن تبعات آن صورت نگرفت؟
اِعمال سلیقههای از یک سو و تحریمها به این ندانم کاریها دامن زده است، در دولتهای هفتم و هشتم تلاشهای بسیاری برای معرفی ایران به عنوان یک طرف تجاری قابل اطمینان در زمینه قراردادها صورت گرفت، اما دولتهای نهم و دهم با پشت کردن به بسیاری از این تفاهم نامهها تمام این تلاش و زحمات را نادیده گرفت. تا اینکه در دولت یازدهم مسئولان وقت در حوزه نفت و انرژی تلاش کردند که اعتبار از دست رفته را احیا کنند که میتوان در اولین گام به تلاش برای عملیاتی کردن قرارداد گازی پاس جنوبی فاز 11 با شرکت توتال اشاره کرد، اما این اقدامات با اعتراضات طراحی شده در دی ماه 1396، آن را پیامی برای ترامپ جهت خروج از برجام تلقی کردند. در همان زمان بسیاری از افراد که شامل نفوذیها ، کاسبان تحریم و... بودند در تلاش برای برهم زدن برجام بودند که البته سرانجام نیز موفق شدند و ترامپ از برجام خارج شد و در نتیجه قرارداد فاز 11 پارس جنوبی نیز باطل شد، اما نکته مهم اینکه کشور چین، به عنوان شریک راهبردی ایران و شریکی که ما انتظار داشتیم که جای توتال را بگیرد نیز از حضور در ایران برای اجرای پروژه فاز 11 به دلیل اِعمال تحریمهای مجدد و خروج ترامپ از برجام سرباززد. این امر حتی در برخی از قراردادها برای میادین مشترک با عراق مانند آزادگان، یادآوران و... نیز با بدعهدی چین و روسیه مواجه شدیم و تداوم تحریمها را دلیلی موجه یا غیرموجه برای قطع همکاریها در بسیاری از سطوح با ایران اعلام شد که البته در نهایت به نفع هر دو کشور بود.
اختلاف نظرات فراوانی در خصوص تخفیفات داده شده به چین در زمینه فروش نفت وجود دارد، از نظر شما فروش نفت با تخفیف به چین یا کشورهای دیگر منفعتی برای ایران در بردارد؟
چین در پروسه خرید نفت ایران بسیار بیشتر از آنچه اعلام شده است منتفع میشود، در اخبار اعلام شده تخفیف اعمال شده برای خرید نفت از ایران حدود 20 درصد از قیمت رسمی جهانی ذکر شده است، که البته پولی هم بابت فروش آن دریافت نمیشود و بر اساس توافقات صورت گرفته فقط مبادلات کالا، اجرای پروژههای عمرانی و... با شرایط خاص و... صورت میگیرد. البته مبادلات کالا به ازای فروش نفت نیز غالباً شامل کالاهایی مانند موبایل، لپ تاپ و.... میشود که از کیفیت مناسبی برخوردار نیست.
فروش نفت ایران با دورزدن تحریمها با استفاده از این تخفیفات یا در زمانی با حضور افرادی چون بابک زنجانیها صورت گرفت ، به نظر شما ادامه چنین روندی تا کی امکان پذیر است و برنده واقعی در این میان کیست؟
بابک زنجانیها و امثال آن هیچکدام دلشان برای منافع ملی نسوخته است کسانی که از ترکیه یا پاکستان به اروپا وآمریکا ر فتهاند و تجارت میکنند، درآمد حاصل از کارشان را مجدداً در کشور خودشان سرمایهگذاری میکنند اما بر اساس تجارب گذشته شاهدیم که روند مذکور در ایران معکوس است و افرادی که تحت عنوان اولیگارشیها از آنها یاد میشود، این کار را انجام نمیدهند و اموال بیت المال به ویژه آنهایی که سودده بود در اختیار عدهای خاص قرار گرفت که مانع از شفاف سازی اقتصادی دراین زمینه میشوند. بابک زنجانی فردی کوچک در مافیای است که در اقتصاد انرژی و خرد و کلان ایران فعال است . حال سوال این است که در سال 1384 وقتی که رئیس دولت نهم فعالیتهای انتخاباتی میکرد در مناظرات مدعی شد که در صنعت نفت مافیایی وجود دارد، چگونه وزیر وقت (میرکاظمی)، در مجلس اعلام کرد من در صنعت نفت مافیایی نیافتم اما زنگنه در دولت یازدهم در وزارت نفت در 5 دی ماه 1392 در گردهمایی بازنشستگان صنعت نفت اعلام کرد با مافیایی گردن کلفت مواجه شدهام و با آن درگیر هستم. در حقیقت در همان زمان بود که این تلاشها به دستگیری و رسوایی بابک زنجانی انجامید.در حال حاضر در ایران نیز همان مافیاهای قدیمی در تلاش برای نفوذ به قوه قضائیه و مجلس است. البته ناگفته نماند که رد پای این الیگارشیها در بسیاری از حوزههای دیگر چون بهداشت، معدن، صنعت و... نیز دیده میشود و برخی از وزرا با ابراز نارضایتی از اینکه اختیار کاملی در حیطه فعالیت خود ندارند، باید پاسخگوی اقدامات صورت گرفتهای در حوزه کاری خود باشند که اختیاری در آن باره ندارند و درواقع متاسفانه مسئولان ذیربط نیز به نوعی با این مشکلات روبهرو هستند. تا وقتی که سوت زنی شروع نشود و رئیسجمهوری در این عرصه شفاف سازی نکند و این معضل سیاسی – اجتماعی اعلام نکند، کاری نمیشود کرد.
ارسال نظر