معاون وزیر ارشاد: به تغییر نظام انتخابات ریاست جمهوری نیاز داریم!
طرحهایی برای کمرنگ کردن پزشکیان
آرما ن ملی – یاسمین طالقانی : یاسر احمدوند، معاون فرهنگی وزیر ارشاد در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «به تغییر نظام انتخابات ریاست جمهوری و یا تغییر از ریاستی به پارلمانی نیاز داریم.» در این راستا، عطاء الله مهاجرانی، وزیر ارشاد دولت اصلاحات به توئیت وی واکنش نشان داد و نوشت: اگر جلیلی پیروز شده بود همین ایده را بعد از پیروزی ایشان مطرح می کردید؟» بطور قطع آقای معاون وزیر ارشاد در صورت پیروزی جلیلی چنین طرحی را پیشنهاد نمیکرد چرا که بهخوبی از موانعی که این طرح در مقطع کنونی بر سر راه رئیس جمهور ایجاد می کند، خبر دارد.
*نظام پارلمانی چیست؟
اما نظام پارلمانی که معاون وزیر ارشاد از آن یاد کرده است، به چه معناست؟ نظام پارلمانی شیوهای از حکمرانی است که در آن قوۀ مجریه برآمده از قوۀ مقننه است و در آن، پارلمان (یا مجلس) عالیترین قدرت سیاسی است. در این نظام تفکیک قوا به نوعی نقض میشود. یعنی استقلال قوۀ مجریه از قوۀ مقننه در حد نظام ریاستی نیست که در آن رئیسجمهور عالیترین قدرت سیاسی است. در نظام پارلمانی، قوۀ مجریهای که جداگانه از طریق انتخابات تشکیل شده باشد وجود ندارد. مردم در انتخابات پارلمانی شرکت میکنند و حزب پیروز در انتخابات، حکومت (یا قوۀ مجریه) را نیز بهدست میآورد. در نظام پارلمانی، رئیس دولت (یا رئیس کشور) مقامی تشریفاتی است که بسته به سلطنتی یا جمهوری بودن نظام، پادشاه یا رئیسجمهور خواهد بود. مثلا رئیس دولت در بریتانیا و سوئد و اسپانیا پادشاه (یا ملکه) است، در آلمان و ایتالیا و هندوستان نیز رئیسجمهور. اما کسی که حکومت میکند، رئیس دولت نیست بلکه نخستوزیر (یا صدراعظم) است. نخستوزیر در این نظام، عضو پارلمان و رهبر حزب پیروز در انتخابات پارلمانی است. اعضای کابینه یا وزیران نیز عضو مجلس هستند. رئیسجمهور در نظام پارلمانی، مثل پادشاه در این نظامها، مقامی تشریفاتی با اختیارات محدود و نماد وحدت ملی است. در بعضی نظامهای پارلمانی، رئیسجمهور با رای مردم انتخاب میشود (آلمان). در بعضی دیگر با رای یک هیأت یا شورا یا گروهی از انتخابکنندگان، معمولا برای دو دورۀ هفتساله (ایتالیا)، پنجساله (آلمان) و یا چهارساله (عراق) انتخاب میشود. در نظام پارلمانی، حکومت پاسخگوی مجلس است ولی این اختیار را دارد که مجلس را منحل کند. معمولا وقتی حکومت اعتماد مجلس را از دست میدهد، مجلس را منحل میکند. بنابراین مدت عمر پارلمان یا مجلس، میتواند کوتاهتر از حد معمول شود.
*قابل احرا نیست
محمد مهاجری، فعال سیاسی اصولگرا معتقد است: چند سال است هر از گاهی بحث بر سر نظام «نظام ریاستی» و «نظام پارلمانی» داغ میشود. گروهی مدل اول و گروهی مدل دوم را میپسندند. طرفداران نظام ریاستی، مدافع دولت مقتدر با اختیارات زیاد هستند و موافقان نظام پارلمانی، دولتی را به تصویر میکشند که هر وقت از چشم مجلس افتاد، بلافاصله عوض شود. در حالت دوم، رئیسجمهوری با رأی مردم انتخاب میشود که کاملاً تشریفاتی است، و نخستوزیر (رئیس دولت) از طرف پارلمان برگزیده میشود و همه کارهای اجرایی در دست اوست. بهنظر میرسد نظام پارلمانی، در کشور ما فعلاً و در کوتاهمدت قادر به عملیاتیشدن نیست. زیرا در این سیستم، باید احزاب پرقدرت با ساختارهای مستحکم وجود داشته باشد که در حال حاضر کشور فاقد آن است و بعید مینماید دستکم در 2ـ3 دهه آینده چشمانداز روشنی برای احزاب قدرتمند وجود داشته باشد.دلیلش هم کاملاً روشن است. حاکمیت، احزاب را رقیب خود میبیند . تا وقتی که تأسیس حزب (حتی احزاب کاملاً همراه با سیستم سیاسی) و با تصویب ارکان حکومت شکل بگیرد و حتی کادر مرکزی آنها پس از تأیید صلاحیت توسط حاکمیت انتخاب شوند، احزاب پرقدرت و توانمندی که بتوانند موضوعات اساسی جامعه را به چالش بکشند وجود نخواهد داشت. شاکله سیاسی کشور نشان میدهد مادام که احزاب پرقدرت غایباند و فرایندهای تشکیل دولت از تمرین رقابت سیاسی حاصل نمیشود، حرفزدن از نظام پارلمانی کاملاً بیمعناست.این بدان معنا نیست که نظام ریاستی نیز بیمسئله باشد. در حال حاضر که تقریباً نظام ریاستی بر کشور حاکم است، رئیسجمهور در قانون اساسی، اسماً شخص دوم کشور است. در اصل 113 قانون اساسی، رئیسجمهور مسئول اجرای قانون اساسی است، اما شورای نگهبان صراحتاً در تفسیر خود آورده است که رئیسجمهور فقط در حوزه قوه مجریه مسئول اجرای قانون اساسی است! این یعنی تنزل مطلق قدرت. در مقام عمل نیز نهادها و دستگاههای متعدد در اختیارات و مسئولیتهای رئیسجمهور اخلال میکند بهطوریکه در دوره خاتمی، لفظ «تدارکاتچی» برای رئیسجمهور مصطلح بود. اگر قرار باشد هر گوشه از اختیارات و قدرت مقام دوم کشور در اختیار جای دیگری قرار گیرد، حتی تدارکاتچی بودن رئیسجمهور هم زیر سؤال است.در هر حال بهنظر میرسد، (نظام ریاستی) با مزاحمتها و موانعی که بر سر راهش است قابلتداوم نیست، نظام پارلمانی هم در شرایط کنونی جامعه (با آنچه گفته شد) سمّ است. پس یکی از این سه راهحل باقی میماند. نخست: تغییر قانون اساسی؛ دوم: ارتقای اختیارات رئیسجمهور به سطح واقعیاش (بدون تغییر قانون اساسی)؛ و سوم: ادامه وضعیت کنونی.
ارسال نظر