چشمانداز دو رویکرد
مناظرات انتخاباتی که طی چند روز گذشته و پیش از هشتم تیر برگزار شد، نشان داد که رویکردهای سیاست خارجی به چه سمت و سویی است. رویکردی معتقد است که ما باید با جهان تعامل داشته باشیم و نمیتوانیم معطل سه کشور بمانیم و 200 کشور دیگر هم هست که میتوانیم با آنها روابط داشته باشیم. به نظر میرسد که این نگاه چندان واقع بینانه نباشد. درست است که 200 کشور در جهان داریم ولی این کشورها هم وزن نیستند.
کشورهای ذرهای که حتی در سازمان ملل نماینده ندارند با کشورهایی مثل ایالات متحده آمریکا، فرانسه و آلمان که در سازمان ملل نماینده دارند، یکسان هستند؟ آیا وزن این کشورها یکسان است که بگوییم ما نمیتوانیم معطل چند کشور بمانیم و میتوانیم با دنیا تعامل داشته باشیم؟ ضمن اینکه در جهان معادلات قدرت و بلوک بندیهایی داریم که بسیاری از این کشورهای ذرهای تحت الشعاع و تحت سیاست خارجی این کشورها رفتار میکنند و رویکردهایشان در همین چارچوب است و به همین دلیل تحریمهای ثانویه آمریکا کارگر افتاده و روابط تجاری و اقتصادی ایران با دنیای خارج را قفل کرده است. ما تحت تاثیر تحریمهای آمریکا هستیم و نه سازمان ملل و بعد از برجام تحریمهای سازمان ملل به حالت تعلیق درآمده و برجام در چارچوب قطعنامه 2231 سازمان ملل همچنان زنده است و نمرده است. این نوع رویکرد نشان میدهد که اگر این رویکرد به قدرت برسد، قطعا روابط خارجی ایران آنچنان که آنان معتقدند میتوانیم با دنیا تعامل داشته باشیم و نمیتوانیم معطل چند کشور باقی بمانیم، نخواهد بود و ما باید منتظر شرایط سختتری باشیم. در این میان اگر دونالد ترامپ در انتخابات ماه نوامبر نیز به قدرت برسد، شرایط سختتر خواهد شد. هرچند شرایط منطقه و جهان متفاوت از شرایط چهار سال آقای ترامپ است ولی این ترامپ چهار سال توانست به خوبی با دنیا شناخت پیدا کند و با توجه به رویکردهای ضدایرانی و پیوندهای عمیقی که بین ترامپ و اسرائیل وجود دارد، نباید انتظار داشت که ترامپ رویکردهای منعطفتری از چهار ریاست جمهوریاش در قبال ایران اتخاذ کند. با روی کار آمدن ترامپ قطعا محدودیتهای بیشتری در جهت تعامل و گفتوگوهای ایران با جهان ایجاد خواهد شد. اما رویکردی دیگری میگوید به دنبال تعامل و گفتوگو با جهان است و تلاش میکند تحریمهای فلج کننده اقتصادی برای ایران را خنثی کند و به دنبال گفتوگو و مذاکره با جهان است و قطعا مذاکره و گفتوگو با آمریکا در اولویت است چراکه تحریمها، تحریمهای آمریکاست و اگر بخواهیم این تحریمها را رفع کنیم قطعا باید با آمریکا گفتوگو کنیم. حال شکل و فرم گفتوگو چگونه باشد، جای بحث دارد اما اینکه گفتوگو و مذاکره راه حل مشکلات و گسترش تعامل و گفتوگو با جهان است، نشانهای است که مسیر متفاوتتری از سیاست خارجی رودیکرد مقابل است. قطعا در چنین فضایی هم در داخل ایران فضای تفاهم و گفتوگو و مذاکره میتواند یک نشانه مثبت از چشم انداز روشنتری از آینده باشد و هم جهان نسبت به این رویکرد سیگنالهای مثبتتری برای مذاکره با ایران خواهد داشت و این نکتهای است که نمیتوان نادیده انگاشت. هرچند شرایط منطقه و جهان بسیار شرایط سختی است و اگر ترامپ در انتخابات ماه نوامبر به قدرت برسد، چالشهای جدی و بزرگی رودرروی دولت آینده خواهد بود اما همین که اصل گفتوگو و مذاکره را بپذیریم قطعا مسیر و چشم انداز روابط ایران و جهان روشنتر و امیدوارکنندهتر خواهد بود.
*مرتضی مکی
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر