تاثیر ظریف بر رای مردم
وقتی کسی وارد کنشگری سیاسی میشود برخورد از جوانب مختلف با وی اجتناب ناپذیر است. یکی از آفتهای کنشگری سیاسی در ایران این است که فرد اندیشمندی مثل آقای دکتر ظریف وقتی خود به خود وارد عرصههای انتخاباتی میشود و در کنار یک کاندیدا قرار میگیرد و علیه جریان دیگری صحبت میکند طبعا طرف مقابل هم موضعگیری میکند. البته به طور قطع این گونه حملات درست و پسندیده نیست. محیط کنشگری سیاسی در ایران مرکز اخلاق نیست.
البته خیلی خوب است که از نظر آرمانی این مسائل رعایت شود اما هیچ طرفی این مساله را رعایت نمیکند. مشکل اینجاست که به جای اینکه حرفها را نقد کنیم شخصیتها را نقد میکنیم. به عبارت دیگر به جای اینکه بخواهند حرف آقای ظریف را نقد کنند شخصیت وی را مورد نقد قرار میدهند و این نشان میدهد که اساسا برخی جریانها به دنبال مقابله به هر شکلی هستند. باعث تاسف است آقای دکتر ظریف که شخصیتی اندیشمند و خیلی آدم بزرگ و از سرمایههای ملی ایران است اینگونه مورد برخی هجمهها از جریان مقابل قرار میگیرد. البته که جایگاه آقای دکتر ظریف که شخصیتی بزرگ در کشور هستند را نمیتوان نادیده گرفت، اما مکانیزم قدرت و ساختار قدرت ایران و سازوکاری که برای آن در قانون اساسی پیشبینی شده اینگونه است که مردم تعیین کننده هستند. همانطور که خود آقای ظریف نیز به همین مساله تعیین کنندگی رای مردم بارها اشاره داشته است. لذا برخی سخنرانیها یا صحبتها میتواند نقش موثری در جامعه داشته باشد و نگاه جامعه را تغییر دهد اما نه به این اندازه که بخواهد یک نفر را به جایگاهی برساند. مناسبات و ساختار قدرت در ایران به گونه دیگری است و افراد صرفا میتوانند بر نظر مردم تاثیر بگذارند و به آنها جهتدهی کنند. آقای دکتر ظریف بین نخبگان جامعه از محبوبیت خاصی برخوردار است و طبعا آدمهای محبوب تاثیرگذارند که باید در جا و زمان خود نقشآفرین باشند و صرفا همه چیز بر دوش آنها نباشد. قدر مسلم حمایت آقای دکتر ظریف از هر کسی میتواند برای آن نامزد رای بخرد اما این حمایت نیز باید مشخص باشد که کجا و از چه کسی صورت میگیرد. طبیعتا شخص مورد نظر خودش هم باید دارای جایگاه و پایگاهی باشد. آقای پزشکیان خود انسان وارسته، سالم، پاکدست و درستی است و همین امر نیز موجب شده تا آقای ظریف در کنار وی قرار بگیرد. اما نباید اینگونه هم به مساله بنگریم که چون صرفا آقای ظریف بگویند من به فلان نامزد رای میدهم مردم هم به نامزد مدنظر رای دهند. به عبارت دیگر مردم رای ارجاعی نمیدهند و باید از شخص نامزد انتخاباتی نیز چیزهایی ببینند که اقناع شوند تا از او حمایت کنند. طبعا اگر این مهم حاصل شود حمایت شخصیت بزرگ و موثری مثل آقای دکتر ظریف نیز بسیار بیشتر تاثیر خود را خواهد گذاشت. لذا حضور سلولها کنار هم پازل را شکل میدهد. واقعیت این است که مردم در انتخابات سال 96 که حضور گسترده در انتخابات داشتند فهمیدند که چه میکنند چنان که در حال حاضر نیز میفهمند چه میکنند چون یک عقل جمعی و کنشگری جمعی در میان است.
*حسن بهشتیپور
تحلیلگر مسائل بینالملل
ارسال نظر