درس هاشمی برای پزشکیان
۱ - مهمترین درس دیروز هاشمی، برای امروز پزشکیان، فقط یک کلمه است؛ «ائتلاف». هاشمی خودش نماد ائتلاف بود در تمام اختلافات. اگر محسن رضایی در دفاع مقدس با صیاد شیرازی دچار اختلاف نظر میشدند، این هاشمی بود که باید میرفت و درستش میکرد. و یا اگر در همان دوران، نخست وزیر وقت با موتلفه، مخالف بود و حتی وقت ملاقات به آنها نمیداد.
هاشمی باید وساطت میکرد تا اختلافشان بالا نگیرد. ۲- اوج ظهور و بروز سیاست ائتلاف گرای هاشمی، در دوران سازندگی بود که با هوشیاری تمام از تجربه دفاع مقدس درس گرفت و اولین و شاید آخرین دولت ائتلافی در جمهوری اسلامی را تشکیل داد. دولتی که هرگز شرکت سهامی نشد ولی اکثر سلایق را در کابینه، صاحب رای کرد تا لجاجتهای سیاسی، مسیر بازسازی خرابیهای جنگ را تخریب نکند! برای فهم بهتر این موضوع فقط کافی است تصور کنید جای «دولت سازندگی و اصلاحات» از لحاظ تقدم و تأخر عوض میشد. یعنی اولین دولت بعد از دفاع مقدس، دولت اصلاحات بود و قرار بود با تنشهای سیاسی فراوان، خرابیهای جنگ را هم بازسازی کند! ۳- ائتلافگرایی هاشمی بعد از دولت سازندگی هم ادامه یافت. هاشمی دوبار در دولت اصلاحات تلاش کرد که ریل افزایش تخاصمها را عوض کند. یکبار در انتخابات مجلس ششم در سال ۷۸ و بار دوم در انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری در سال ۸۴. که در هر دوبار هم شکست خورد. شکست ائتلافگرایی هاشمی در انتخابات ۷۸ به خاطر خالص سازی اصلاحطلبان بود و در انتخابات ۸۴ هم لجاجت اصلاحطلبان بر تکثرگرایی مورد تایید مخالفان هاشمی، موجب شکست تاریخی ائتلاف گرایی سیاسی شد. ۴- با شکست هاشمی در انتخابات ۸۴، ائتلافگرایی سیاسی هم در کشور به کما رفت. احمدینژاد تمام تلاشهای ۲۵ ساله هاشمی در مهار اختلافات داخلی را دود کرد و به آسمان فرستاد. ۵- البته هاشمی هرگز تا پایان عمر از تلاش برای بازسازی ائتلافگرایی در جمهوری اسلامی دست برنداشت و علاوه بر آنکه در تفویض ریاست خبرگان به مرحوم مهدوی کنی در سال ۸۹، امکان القای جنگ قدرت روحانیت را به بدخواهان نداد، در سال ۹۲ هم به شکل خارقالعاده با همراهی اکثریت مردم، به دنبال احیای دولت ائتلافی رفت که اگر با انتخاب خودش به عنوان رئیسجمهور همراه میشد، احتمالا با موفقیت بسیار بیشتری کار تشکیل دولت ائتلافی جلو میرفت. ۶- البته هاشمی با وجود حرکت ۹۰ درصدی بر مدار ائتلاف گرایی، هرگز با جریان انحرافی و حامیانش مدارا نکرد و حتی در انتخابات مجلس خبرگان در سال ۹۴ و در اقدامی بیسابقه، اجازه انتخاب مجدد آنها را نداد و با انتشار لیست جداگانه، هم موجب افزایش خیره کننده مشارکت مردم در انتخابات شد و هم رای اعتماد مردم را برای تمام اعضای لیست ائتلافی خود گرفت. ۷- اعلام و تشکیل دولت ائتلافی توسط پزشکیان، شاید مهمترین کنش سیاسی او برای تضمین موفقیت دولتش باشد. پزشکیان با وجود اقبال روزافزون مردم، متاسفانه تاکنون موفق نشده رویکرد دولت خود را در دوگانه «ائتلاف یا اختلاف» روشن نماید و همین موضوع پاشنه آشیل وی در جلب آرای فراگیری است که با وجود علاقهمندی به پزشکیان، نگران گسترش اختلافات داخلی با انتخاب او هستند! ۸- پزشکیان تا دیر نشده باید به صراحت تکلیف خود را با تشکیل دولت ائتلافی روشن کند. او یا باید راه خالص سازی سیاسی کابینه خود را مطابق اکثر دولتهای گذشته برود و یا مسیر شجاعانه تحقق «مصلحت بزرگتری» را در تشکیل «دولت ائتلافی» در پیش گیرد. پزشکیان در مهمترین دوراهی زندگی سیاسی خود باید تصمیم بگیرد که میخواهد یک رئیسجمهور قهرمان شود یا یک رئیسجمهور موفق؟ اگر آیتا... هاشمی زنده بود یقینا راه دوم را به او توصیه میکرد. همان راهی که پزشکیان و دوستانش را مجاب کرد در همین انتخابات اخیر هیات رئیسه مجلس، به قالیباف رأی بدهند! راهکار این موضوع هم بسیار ساده است. انجام یک دیدار کوتاه دو رقیب اصلی انتخابات ریاست جمهوری، ضمن تاکید بر اختلاف سلیقهها، میتواند حامل این پیام باشد که رئیسجمهور آینده ایران هر کدام از این دو نفر باشند، فضای کشور آکنده از دعوا نخواهد شد. افراطیها چشم انتظار تشکیل یک دولت جناحی خالص هستند تا دوباره کارشان رونق بگیرد.
اگر هاشمی بود، حتما به پزشکیان میگفت. دولت جناحی را به صراحت نفی کن. تا هم امید مردم بیشتر شود و هم امید تندروها، کمتر...
*محمدمحمودی
دبیر سابق پایگاه اطلاعرسانی آیت ا... هاشمی
ارسال نظر