چه کسی میتواند رجال باشد؟
طبق اصل 115 قانون اساسی، رئیسجمهور باید از رجال مذهبی- سیاسی باشد. البته ویژگیهایی از شرایط رئیسجمهور مثل ایرانی الاصل، تابعیت ایران و در قوانین دیگر نیز از بخشی از ویژگیها نام برده شده است. مثل اینکه در این دوره گفته شده است باید سن او در چه محدودهای باشد یا سابقه اجرایی به چه کیفیت باشد و همچنین مدرک تحصیلی. در اینجا نمیخواهیم به این بحث بسیار مهم بپردازیم که آنچه نویسندگان قانون اساسی گفتهاند رجال؛ آیا رجال باید زن باشد یا مرد و در اینجا بحثی در این مورد نداریم.
بلکه آنچه در این یادداشت کوتاه میخواهیم به آن بپردازیم این است که به معنی واقعی و عرفی چه کسی میتواند رجال باشد؟ آیا افرادی که به هر دلیلی در مناصبی که در سنوات گذشته داشتهاند و از نظر بخشی از افکار عمومی کارنامه قابل قبولی نداشتند، میتوانند رجال باشند؟ آیا به عنوان مثال کسی که مدرک مهندسی دارد و هرگز در حوزه تحصیلی خود کار تخصصی انجام نداده است، میتوان گفت که او شخصِ رجال در آن حوزه است؟ چون یکی از مفاهیم رجال میتواند برجسته بودن شخص یا اشخاص در حوزههای مختلف باشد. آیا در بین شش نامزد انتخابات وقتی که به حوزههای تخصصی برمیگردیم، جزو رجال تلقی میشوند؟ فرض بر اینکه رجال هم مشهور باشند؛ نکته مهمتر این است که چون منصب ریاست جمهوری یک منصب سیاسی است، همانطور که در قانون اساسی ذکرشده است، یک منصب مذهبی است، باز بنابر تاکید قانون اساسی آیا در بین این شش نفر، همه اینها جزو افراد مشهور و معروف در حوزههای سیاسی و مذهبی هستند؟ شاید سوال را به شکل دیگری مطرح کنیم بهتر باشد و آن اینکه، اگر از افکار عمومی پرسش میشد که چه کسانی میتوانند سِمَت ریاست جمهوری ایران را داشته باشند، آیا بین حداقل صد نفری که افکار عمومی مطرح میکرد برخی از این شش نفر جزو آن صد نفر قرار میگرفتند؟ علت طرح اینگونه سوالات این است که به راحتی با یک بررسی اجمالی میتوان بین شش نفر به یک نکته بسیار مهم رسید و آن این است که آیا بین این شش نفر، همگی ویژگیهای مطرح شده هم در قانون اساسی و هم از منظر افکار عمومی و هم عرفی را دارا هستند و میتوانند شیخوخیت رشتههای مختلف تخصصی و همچنین مذهبی را بین افکار عمومی داشته باشند؟ اگر ما بتوانیم به این سوالات پاسخ بدهیم، آنوقت میتوانیم بررسی کامل و جامعتر در خصوص وعدههای نامزدهای ششگانه داشته باشیم. وقتی که نامزدی مطرح میکند که میانگین مسکن دار شدن را به جای چهارده سال میتوانم نصف بکنم یا نامزد دیگری میگوید که ما میتوانیم نفت وارد کنیم و فرآورده صادر کنیم یا نامزد دیگر در خصوص پرداخت یارانه ادعای دیگری دارد و اساسا به این فکر نمیکنند که آنچنان باید وضعیت معیشت مردم تقویت بشود که کسی به یارانه فکر نکند. مهم رویکرد است، رویکرد برخی از نامزدها این است که همچنان باید یارانه بپردازند نه اینکه آنچنان بنیه مالی ملت و شهروندان تقویت بشود که احساس نیاز به یارانه نداشته باشند. تعدادی از نامزدها به نظر میرسد که همچنان تصورشان این است که در سالهای 84 تا 92 به سر میبریم و قرار است یکبار دیگر 700 میلیارد دلار پول در اختیار قرار بگیرد و اینها صرفا این پول را به عنوان یارانه، معیشت، افزایش حقوق و اتمام پروژههای نیمه کاره توزیع کنند! این رویکرد مهم را ندارند که کشور با چه چالشهای جدی در حوزههای آب، برق، گاز، صندوقهای بازنشستگی و مسائلی از این دست روبهرو است. تصور این است که با کمی جستوجو درخصوص اظهارنظر درخصوص نامزدهای ششگانه به راحتی میتوان رویکردی که منجر به نجات اقتصاد ایران است را از بین شش نفر جستوجو کرد و تمیز داد که کدام یک از اینها دارای رویکرد بنیانی برای حل چالشهای اقتصاد ایران هستند و نکته مهم دیگر این است که هر یک از این نامزدهای ششگانه، تعدادی مشاور یا همکار در اطرافشان هست. با بررسی عملکرد این همکاران یا مشاوران باز میتوان به یک رویکرد جدید رسید. خوشبختانه نامزدهای ششگانه دارای عملکرد در یک دهه گذشته هستند. عملکرد و بررسی کارنامه آنها، یکی از بهترین راهکار انتخاب اصلح است که چه کسانی میتوانند ایران را از این پیچ تاریخی مشکلات عبور دهند.
*هادی حقشناس
اقتصاددان
ارسال نظر